عمری روبروی هم بودیم و
بهم نمی رسیدیم!
اما نگاهمان عاشقانه در هم بود
ما دو شکوفه سیب بودیم..
کاش هیچ وقت
به رسیدن فکر نمی کردیم.
***********************
نقشه جغرافیا را قبول ندارم
هر جا که تو رفته ای
دورترین نقطه ی دنیاست
***********************
خدا
تو را نگه داشت
مثل استادی
که آخرین فنش را
و من
قشنگترین شکست زندگی ام را خوردم
***********************
لب های تو
روزهای قرمز تقویم منند!
برای بوسیدنشان
باید همه چیز را
تعطیل کرد!
***********************
می روی که خوشبخت شوی
و من
حال کودکی را دارم
که نخ بادبادکش پاره شده
مانده
برای اوج گرفتنش ذوق کند
یا برای برنگشتنش
گریه
***********************
چای بی تو
سرد نمی شود!
داغش روی دلم منشیند
***********************
رعدو برق چیز ترسناکی نیست
صدای خنده ی آسمان است
از شوق آمدنت
***********************
گاهی
دلم برای آینه می سوزد
سخت است
نشان دادن زیبایی تو
***********************
و هیچ کس نفهمید
شاید باران
اشک های خورشید باشد
که پشت ابرها پنهان شده
***********************
شق القمر
وقتیست که
تاری از مویت
وسط صورتت می افتد
نوشته های محسن حسینخانی