«وین ٢» که درباره رسیدگی به وضعیت سوریه با حضور کشورهای موافق و مخالف حکومت سوریه و بشار اسد برگزار شده بود اگرچه نتیجه ملموسی در پی نداشته و با قرائت بیانیه یا انتشار قطعنامه همراه نبود اما موفقیتی برای ایران بود که برای اولینبار در چنین نشستی حضور یافت و توانست دیدگاهها و نظریاتش را به اطلاع جهانیان برساند.
به گزارش شرق، آنچه دراینمیان بیش از همه چشمگیر بوده و از اهمیت برخوردار است گرایش به دیپلماسی و تلاش برای حلوفصل مسائل و مشکلات منطقهای و جهانی با توسل به گفتمان و مذاکره است.
بههمیندلیل آنچه را در وین٢ روی داد باید موفقیتی برای دیپلماسی ایران و روندی به حساب آورد که در دو سال اخیر در پیش گرفته شده و در توافق هستهای ایران با گروه ١+٥ تجلی یافت.
از همان ابتدا مشخص بود که در «وین ٢» نتیجه قابلقبولی به دست نیامده و طرفین باید برای دستیابی به توافق، نشستهای دیگری برگزار کنند ولی دستاورد مهم آن تندادن طرفهای درگیر به گفتوگو و نفی جنگ نیابتی بود که نهتنها اوضاع سوریه بلکه وضعیت را در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه بحرانی کرده است.
بنابراین در چنین شرایطی، گرایش به دیپلماسی و پرهیز از تشنجآفرینی یک گام بزرگ و سازنده در راه تعامل و تنشزدایی است که از نتایج چشمگیر آن میتوان به برجام اشاره کرد که توانست نقطه پایانی بر بیش از یک دهه چالش بین ایران و جامعه جهانی باشد که نقشه راه دو طرف برای رسیدن به توافقی است که باب میل افراطیون داخلی و منطقهای نیست.
زمانی گفته میشد قدرت از لوله تفنگ بیرون میآید ولی امروزه این واقعیت آشکار شده که زبان دیپلماسی بهمراتب پراثرتر و قاطعتر از سلاح و جنگافزار است. زبان دیپلماسی نهتنها در مقطع کنونی بلکه در طول تاریخ راهگشا بوده و توانسته جلوی بروز جنگها را بگیرد بههمیندلیل از دیرباز سفرا و فرستادگان سیاسی نقشی تأثیرگذار در تحولات و تعامل ملتها داشتهاند.
دیپلماسی درحقیقت نوعی جنگ نرم است که از جنگ گرم مؤثرتر و کارآمدتر بوده و میتواند راهگشا باشد. ریچارد نیکسون، رئیسجمهور پیشین آمریکا موفقیت دیپلماتیک را پیروزی بدون جنگ نامیده و یکی از دلایل موفقیت کشورش در مقابل شوروی را دیپلماسی فعال عنوان میکند.
دیپلماسی فعال و کارآمد که یکی از دستاوردهای برجام است بر حقانیت ایران صحه گذارده. امروزه اگر ایران به نشست «وین٢» درباره آینده سوریه دعوت میشود و در کنار وزرای خارجه و مقامات ١٦ کشور دیگر به تشریح دیدگاهها و نظریاتش در قبال تحولات سوریه میپردازد به دلیل قدرت و توان سرداران دیپلماسی و زبان گویای ایران در مجامع و محافل بینالمللی است.
بهرهگیری از این توان و قدرت برای پیشبرد اهداف و برنامههای ایران در صحنههای مختلف واقعیتی انکارناپذیر است که متأسفانه در سالهای نهچندان دور مغفول مانده و نادیده گرفته شده است.
در چنین شرایطی نادیدهگرفتن این توان و نفی آنکه متأسفانه از سوی برخی عناصر نامطلع یا مغرض داخلی صورت میگیرد به منزله سرپوشگذاردن بر واقعیتهایی است که توانسته تعادل را در ارتباط با دیگر کشورها برقرار کرده و ایران را به جایگاه واقعی خود در منطقه و جهان برساند.
آنهایی که قدم به وادی تخریب دیپلماسی خارجی و سیاست تعامل ایران با جهانیان گذاردهاند یا چشمهای خود را به روی واقعیات بستهاند یا اینکه تمایلی به تنشزدایی بین تهران و دیگران ندارند.
آنها بر این باورند که هرگونه مذاکره و گفتوگو یا تعامل و همزیستی صلحآمیز به منزله تندادن به خواستهها و تحمیلات دیگران و پذیرش مسائلی است که به نفع ایران نیست درحالیکه تجربه نشان داده که بدون جنگ هم میتوان پیروز شد و به موفقیت رسید.