۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۲۹۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۸ - ۲۹-۰۲-۱۳۸۷
کد ۴۲۹۷۱
انتشار: ۱۰:۵۸ - ۲۹-۰۲-۱۳۸۷

گزيده برخي از سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌ايد.


 
آفتاب يزد

روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان اي كاش اينگونه باشد!‌ آورده است: روز گذشته دو وزير كليدي دولت نهم، به توصيف نحوه برخورد اين دولت با منتقدان پرداختند. يكي از آنها، عملكرد دولت نهم را باعث مقابله با تملق‌گويي دانسته و ديگري ادعا كرده است كه <هيچ دولتي مثل ما سعه صدر نداشت.> البته اين دو سخن بسيار زيباست و حتي آرزوي آن مي‌تواند اميدبخش باشد. در بعضي عرصه‌ها نيز مي‌توان پذيرفت كه دولت مايل است سعه صدر به خرج دهد. اما آيا در عمل واقعاً، وضعيت همان است كه دو مقام دولتي گفته‌اند؟

انتشار برخي بولتن‌ها و نشريات توسط واحدهاي وابسته به دولت نهم و نحوه توصيف آنها از رئيس جمهورو اقدامات او ،نشان مي‌دهد كه <آيا ما در آغاز راهي هستيم كه كشور و ملت را از عرصه تملق‌گويي دور مي‌كند يا آنكه قدم در راهي گذاشته‌ايم كه در پايان آن، دولتمردان امروز و فردا و حاميان آنها اجازه خواهند داشت هر چه را خود مي‌پسندند تا حد معجزه بالا ببرند>؟

براي يافتن پاسخ در مورد سعه صدر نيز لازم نيست راه زيادي طي شود يا آرشيوهاي قديمي مورد بررسي قرار گيرد. بلكه بعضي عبارات منتسب به مقام‌هاي دولتي و دستياران رسانه‌اي آنها كه در هفته‌هاي اخير در جرايد مختلف نقل شده است تا حدود زيادي مي‌تواند ميزان دقت ادعاي دو وزير دولت نهم را آشكار سازد. مثلاً بي‌تابي برخي مقام‌هاي دولتي در برابر نحوه خبررساني صدا و سيما از تصويب قانون ممنوعيت چند شغله بودن اعضاي شوراي نگهبان – كه شامل حال دو مقام عاليرتبه دولت نهم شد – نشانه خوبي است كه مي‌توان به وسيله آن، ميزان سعه صدر مسئولان دولتي را سنجيد.

همچنين پاسخ هاي رسمي مراكز دولتي به دو نماينده سرشناس مجلس– كه در مواقع حساس از دولت حمايت كرده اند– و نيز برخي عبارات بكار رفته در جوابيه هاي ارسالي به مطبوعات، مي تواند ميزان سعه صدر دولتي ها را براي مردم آشكار سازد. ‌ ‌

اين يك سوي ماجراست، در سوي ديگر ماجرا، به نظر مي رسد بزرگترين نشانه سعه صدر، توجه به انتقادهاست نه بي اعتنايي به آنها . در حالي كه نمونه هاي متعددي وجود دارد كه ثابت مي‌كند مسئولان دولتي، بدون توجه به انتقادهايي كه توسط كارشناسان مستقل و سياستمداران سرشناس– حتي اصولگرايان – مطرح شده است، راه خود را رفته اند و كوچك ترين اعتنايي به انتقادها نداشته اند . در واقع مي توان گفت دولت‌ با بهره گيري صد درصدي از اختيارات خود و در صورت لزوم اظهارنظر در حوزه هايي كه مربوط به ساير قوا مي باشد، بسياري از انتقادها را به هيچ انگاشته و هر كار كه خواسته است انجام داده است. البته‌اين بي اعتنايي شامل همه انتقادها نبوده و منتقدان، بعضاً پاسخ هايي دريافت كرده اند كه نمي توان آنها را نشانه سعه صدر دانست . مثلاً انتقاد عمومي رئيس قوه قضائيه در خصوص جابجايي هاي مديريتي، بـا واكنش شديد يك مقام رسانه اي دولت نهم مواجه شدكه رئيس قوه قضائيه را از دخالت در وظايف قوه مجريه برحذر داشـت و بـه او تـوصـيه كرد كه سخنان خود را جبران كند. در نـمـونـه‌اي ديگر، پس از انتقاد شخصيت هاي سرشناس مجلس از وضعيت تورم و تاكيد آنها بر غير دقيق بودن آمار تورم اعلام شده توسط دولت، يك مقام عاليرتبه دولتي در تلويزيون ظاهر شد و آمارهاي ارائه شده توسط منتقدان را <دروغ> ناميد! نامه انتقادي 57 ‌اقتصاددان سرشناس و هشدار آنها نسبت به شرايط نامطلوب اقتصادي نيز با اين واكنش چند استاندار دولت نهم مواجه شد كه <چون دست آنها از رانت‌ها قطع شده است، از سياست‌هاي دولت نهم، ناراضي هستند!>‌

اعضاي دولت نهم، در حالي ادعاي وجود بالاترين سعه صدر در دولت فعلي را مطرح مي‌كنند كه در هيچ دوره‌اي مانند دوره اخير، مسئولان دولتي از تريبون‌هاي رسمي و پرمخاطب، براي اتهام افكني عليه منتقدان و مخالفان دولت نهم استفاده نكرده‌اند و در اين زمينه، صدر تا ذيل دولت نهم به شدت مشغول فعاليت هستند!

به عبارت ديگر مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه نشانه دقيقي از التزام و اعتقاد كافي دولتمردان نهم به سعه صدر واقعي، مشاهده نگرديده است. البته اين سخن وزير ارشاد تا حدود زيادي درست است كه دولت اخيراً از مطبوعات شكايت نكرده است. اما به نظر مي‌رسد عدم شكايت دولت، تنها ناشي از سعه صدر نيست بلكه احتمالاً مسئولان دولتي با هوشمندي كامل روش جديدي را در مواجهه با منتقدان در پيش گرفته‌اند.

در واقع مي‌توان گفت گستردگي طيف منتقدان و معترضان دولت، كه هم اصلاح‌طلبان را شامل مي‌شود و هم محافظه‌كاران و تعدادي از اعضاي دولت نهم نيز به آن اضافه شده‌اند، مسئولان دولتي را به اين نتيجه رسانده است كه اگر بخواهند باب شكايت را باز كنند، بايد روزانه عليه صدها فرد حقيقي و حقوقي ‌ ‌و دهها رسانه، عريضه بنويسند. ضمن آنكه به نظر مي‌رسد مواجهه هوشمندانه قوه قضائيه با شكايت سال 85 سخنگوي دولت از چند رسانه، دولتمردان را قانع كرده است كه شكايات آنها، نتيجه قضايي مطلوب ايشان را به دنبال نخواهد داشت. پس ظاهراً انتقادها و اعتراضات را به دو دسته تقسيم كرده‌اند. آنها ازكنار بعضي انتقادات، با بي تفاوتي عبور مي‌كنند و بعضي منتقدان را نيز از طريق رسانه‌هاي پرمخاطب، مورد اتهام افكني قرار مي‌دهند تا از اين طريق هزينه انتقاد از دولت را بالا ببرند.

امـا بـه هر حال، بايد سخنان دو وزير كليدي دولت را به فال نيك گرفت. زيرا اين سخن در دولتي مطرح مي‌شود كه در سال اول فعاليت آن، تلاش مي‌شد از تريبون مجلس به بعضي منتقدان و معترضان يادآوري شود كه <اهانت به رئيس جمهور، جرم مسلم است و قابل تعقيب!>

ما به سهم خود، اراده مسئولان دولت به ويژه متولي حمايت از رسانه‌ها و مطبوعات براي اثبات <بي نظير بودن سعه صدر دولت نهم> را ارج مي‌نهيم و آمادگي خود را اعلام مي‌كنيم تا با انعكاس پاسخگويي مستدل دولتمردان به انتقادها و يا ميزان بهره‌گيري آنها از ديدگاههاي منتقدان دلسوز، اين سعه صدر را به نمايش بگذاريم.

اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان دوحه در ترازو آورده است: روند تحولا‌ت لبنان به مرحله‌اي رسيده كه شكنندگي و افزايش تنش‌هاي سياسي و قومي، غير‌قابل كنترل و مهار شده است. لبنان كه سابقه جنگ‌هاي داخلي مصيبت‌باري را در تاريخ معاصر خويش پشت سر نهاده است به دليل تنوع قومي، ‌مذهبي و سياسي مي‌رفت تا بار ديگر به دامن مهيب جنگ‌هاي ميهني فروافتد. تصميم نادرست و غير‌منطقي دولت سنيوره در بركناري فرمانده امنيتي فرودگاه بيروت و دستور به جمع‌آوري شبكه مخابراتي حزب‌الله، بيش از آنكه براي امنيت لبنان يك اولويت باشد دربردارنده منافع اسرائيل بود. دولت سنيوره آگاهانه و يا ناخواسته پا در مسيري نهاده بود كه در خوشبينانه‌ترين حالت به‌عنوان گروگاني در دستان دولت‌هاي تاثير‌گذار و قدرت‌هاي جهاني عمل مي‌كرد. آمريكا به هيچ‌وجه از برتري و استيلا‌ي حزب‌الله و مقاومت در لبنان خرسند نبود. نتيجه جنگ‌هاي 33 روزه نه‌تنها اسرائيل را به اهداف خويش نرساند، ‌بلكه حتي سبب شد پرستيژ و سابقه نادرست رواني برتري اسرائيل بر دولت‌هاي عرب، در نتيجه مقاومت جوانان مسلمان در هم شكسته شود. هرچند اسرائيل با استفاده از ماشين جنگي خويش لبنان را از زيربناهاي اقتصادي محروم نمود، اما هزينه‌اي را پرداخت كه قابل مقايسه با دستاوردهايش نيست. زلزله حزب‌الله چنانچه دولت اسرائيل به قدرت آمريكا تكيه نداده بود، ‌ثبات سياسي و بين‌المللي اسرائيل را به نابودي مي‌كشاند لذا حمايت آمريكا و متحدانش براي سرپا نگه داشتن اسرائيل و تخريب وجهه حزب‌الله به شكل ديگري خودنمايي كرد. اما بايد پذيرفت هوشياري حزب‌الله و عكس‌العمل قاطع سيد‌حسن نصرالله، دولت دست‌نشانده لبنان را در بحران عجيبي قرار داد. نحوه عملكرد و آرايش سياسي سيد‌حسن نصرالله و استفاده از ظرفيت‌هاي مقاومت در بعد رواني و بين‌المللي سبب شد تا برخي ديگر از دولت‌هاي عرب حامي سنيوره نيز در مخمصه قرار بگيرند. اظهارات نپخته و نابجاي سعود الفيصل وزير خارجه پادشاهي عربستان بيش از آنكه تامين‌كننده منافع امت اسلا‌مي باشد خدمت به آمريكا و اسرائيل به حساب مي‌آيد. تضعيف مقاومت در لبنان كه بار تمام دولت‌هاي عربي را در 60 سال گذشته كه دولت اسرائيل پا به وجود نهاده به دوش داشته، بيش از آنكه به نفع دولت سنيوره يا جناح‌هاي وفادار به عربستان سعودي باشد به ضرر جنبش مقاومت و نهايتا به سود اسرائيل است. در اين ميان بازي هوشمندانه حزب‌الله در سوق دادن محور مذاكرات به سوي دولت قطر و امير آن كشور و بيرون گذاردن مقامات عربستان در هدايت مذاكرات ملي يكي از شاهكارهاي سياسي اين بحران بوده است. اينكه نمايندگان دولت‌هاي عرب مجبور به حضور در دوحه سده و آنگاه تنها با تاييد حزب‌الله و به‌وسيله يك پرواز به بيروت آمده بودند داراي معاني خاصي است. امير قطر كه به صورت سنتي موضع چندان هماهنگي با عربستان سعودي ندارد از آنكه بتواند در اين مرحله نقشي كليدي ايفا كند خرسند است. متعاقب آن تشكيل جلسه مشترك عناصر درگير در لبنان و نقض دستور دولت سنيوره درخصوص فرمانده امنيت فرودگاه و مجاز بودن شبكه مخابراتي حزب‌الله يك شكست بزرگ براي طرفداران غرب است. از سوي ديگر به نظر مي‌رسد جايگزيني پيمان دوحه به جاي پيمان طائف ضربه سنگين ديگري بر مواضع عربستان سعودي است. اين اقدام مي‌تواند درس‌هاي مناسب را به عناصر فتنه‌گر بدهد. ناخشنودي مقامات آمريكايي و نگراني دولت اسرائيل نشان مي‌دهد حزب‌الله و مقاومت با هوشمندي توانسته‌اند تا اين مرحله به‌خوبي از فتنه‌ها عبور نمايند. لذا گروه‌هاي مذاكره‌كننده در دوحه مي‌بايد متوجه اين خطر باشند؛ چه‌بسا در ميان دولت‌هاي عربي قدرتمند منطقه، عناصر معلوم‌الحال ديگري از جمله وليد جنبلا‌ط كه بيشتر در نقش يك رابط اسرائيل عمل كرده، فرآيند مذاكرات را به حاشيه نبرند. همان‌گونه كه از تابلوهاي تظاهر‌كنندگان ورودي فرودگاه بيروت برمي‌آيد، ‌مردم انتظار دارند كه نمايندگان سياسي لبناني تا نرسيدن به يك توافق همه‌جانبه به كشور باز نگردند. منافع لبنان حكم مي‌كند تمام گروه‌ها فارغ از تعصبات و تعهداتي كه به قدرت‌هاي بزرگ دارند براي رسيدن به يك دولت تفاهم ملي مشاركت نمايند.

جمهوري اسلامي

روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان بحران لبنان و روز نكبت آورده است: سران رژيم صهيونيستي با برگزاري جشن شصتمين سالروز تاسيس اين رژيم در نظر داشتند كاري كنند كه روز نكبت به روز نعمت تبديل شود اما برعكس شد.

اينكه 10 روز قبل از روز نكبت در لبنان در يك اقدام غيرمنتظره فرمان انحلال شبكه اطلاعاتي حزب الله و بركناري فرمانده امنيتي فرودگاه بيروت توسط فواد سنيوره كه خود را نخست وزير اين كشور ميداند صادر شد با جشن شصتمين سالروز تاسيس رژيم صهيونيستي كاملا مرتبط بود. سران رژيم صهيونيستي و آمريكا در نظر داشتند با اين كار يك پيروزي بزرگ در لبنان به دست بياورند و بدين ترتيب راه را براي سفر سران كشورهاي عربي و بسياري از سران كشورهاي جهان به فلسطين اشغالي و شركت در جشن روز نكبت فراهم سازند. در آنصورت جشن شصتمين سالروز تاسيس رژيم اشغالگر قدس با پيروزي مهمي همراه بود كه از يكطرف تا حدودي شكست آمريكا و اسرائيل در جنگ 33 روزه لبنان را جبران مي كرد و از طرف ديگر راه براي پيشروي هاي مورد نظر واشنگتن و تل آويو هموار مي شد.

هوشياري حزب الله لبنان اين توطئه را خنثي كرد و معادلات سياسي مورد نظر آمريكا و اسرائيل در منطقه را برهم زد. كمترين پيامد عقب نشيني سنيوره از دو مصوبه مربوط به انحلال شبكه اطلاعاتي حزب الله و عزل فرمانده امنيت فرودگاه بيروت را مي توان اينگونه احصا كرد.

1 ـ خودداري آن دسته از مسئولان كشورهاي عربي كه قبل از اين واقعه براي حضور در جشن روز نكبت ابراز تمايل كرده بودند از شركت در مراسم روز نكبت . يك هفته بعد از اعلام مصوبات دولت سنيوره و هنگامي كه حزب الله با موضعگيري هاي خود مانع اجراي اين تصميمات شد خبرگزاري فرانسه با مخابره خبري اعلام كرد : « اعراب در جشن هاي شصتمين سالروز تاسيس اسرائيل حضور ندارند » .

2 ـ از ميان سران كشورهاي ديگر جهان نيز افراد شاخصي در اين مراسم شركت نكردند . غير از بوش كوچك رئيس جمهور آمريكا ساير افراد يا گمنام بودند و يا مسئولان درجه پائين و افرادي كه قبلا مسئوليت هائي داشتند و اكنون در حكومت ها حضور ندارند.

3 ـ برباد رفتن اميدهائي كه سران كشورهاي مرتجع عرب به حوادث لبنان همزمان با برگزاري مراسم سالروز تاسيس رژيم صهيونيستي داشتند يكي ديگر از پيامدها بود. خشم فراوان وزير امورخارجه عربستان و ابراز بي مهار آن در محافل مختلف بين المللي همين واقعيت را افشا كرد.

4 ـ احساس ناكامي در واشنگتن و عكس العمل هاي پياپي مقامات آمريكائي كه ضمنا پرده از هماهنگي آنها با سنيوره نيز برداشت . رئيس جمهور آمريكا قبل از آنكه عازم فلسطين اشغالي شود گفت وقتي سنيوره فرمان انحلال شبكه اطلاعاتي حزب الله و عزل فرمانده امنيتي فرودگاه بيروت را صادر مي كرد سفير آمريكا در كنار او بود و او را راهنمائي مي كرد. در جريان سفر به فلسطين اشغالي نيز بوش سخنان تند و خشمگينانه اي در كنست رژيم صهيونيستي گفت كه نشان دهنده احساس ناكامي شديد وي بود.

5 ـ مقامات رژيم صهيونيستي نيز اعتراف كردند كه طرح هاي سه ساله آنها و آمريكا را حزب الله لبنان يك شبه خنثي كرد . اين اعتراف صريح نشان ميدهد آمريكا و رژيم صهيونيستي در يك طراحي هماهنگ در نظر داشتند همزمان با سالروز تاسيس اسرائيل پيروزي بزرگي در لبنان به دست بياورند و با احيا مجدد روحيه صهيونيست ها گام هاي بعدي را در جهت تثبيت رژيم صهيونيستي بردارند. اعلام آشكار اين نكته توسط مقامات رژيم صهيونيستي در روزهاي قبل از بحران اخير لبنان كه به هر قيمتي سيد حسن نصرالله را ترور خواهند كرد نيز از اجزا مكمل همين طرح بود. صهيونيست ها شبكه اطلاعاتي حزب الله را مانع اصلي بر سر راه اجراي اين توطئه ميدانند و بر اين نكته نيز واقفند كه اگر بتوانند آسيبي به دبيركل حزب الله بزنند موفقيت بزرگي در جهت بازسازي روحيه صهيونيست ها به دست خواهند آورد. اقدام سيدحسن نصرالله به برگزاري گفتگو با خبرنگاران رسانه ها در اوج بحران لبنان قدرت نمائي بزرگي بود كه حزب الله بعمل آورد و همه بافته هاي دشمن را پنبه كرد.

6 ـ با نقش برآب شدن نقشه هاي صهيونيست ها از يكطرف بوش به عربستان و از آنجا به مصر رفت تا درباره چگونگي جبران ناكامي ها در اجراي تصميمات اجلاس شرم الشيخ كه با حضور سران همين كشورها در سفر قبلي رئيس جمهور آمريكا گرفته شده بود تبادل نظر كند و از طرف ديگر شيمون پرز رئيس رژيم اشغالگر قدس مامور شد مصوبات كنگره « آينده پيش رو » ي اسرائيل كه از 24 تا 26 ارديبهشت در فلسطين اشغالي برگزار شد را پيگيري كند تا مشخص شود آيا درماني براي اينهمه درد بي درمان كه نصيب رژيم صهيونيستي شده مي توان يافت

اين واقعيت ها آشكارا نشان ميدهند اراده ملت ها بر همه قدرت ها از آمريكا گرفته تا ارتش باصطلاح شكست ناپذير اسرائيل ! و تا رژيم هاي مرتجع ولي پولدار عرب مي تواند چيره شود. پديده اي اين چنين عريان اكنون جهان عرب را به لرزه درآورده و دست و پا زدن هاي شاهزاده هاي سعودي فرعون مصر و ساير سران ارتجاع عرب براي اينست كه آشكار شدن قريب الوقوع بودن سقوط رژيم صهيونيستي ميخواهند راهي براي نجات تخت هاي لرزان خود پيدا كنند. كساني كه سرنوشت خود را با اشغالگران گره بزنند روزگاري بهتر از اين نخواهند داشت .

پيداست كه اجلاس قطر نيز براي سرپوش گذاشتن بر رسوائي هاي آمريكا و اسرائيل و ارتجاع عرب در ايجاد بحران لبنان و ناكام و شكست خورده خارج شدن از آن تشكيل شده و نتيجه اي نخواهد داشت . بحران لبنان زائيده دخالت آمريكا و رژيم صهيونيستي است و فقط با پايان يافتن اين دخالت ها حل خواهد شد.

كيهان

روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان چند پيشنهاد براي كارگروه 14 به قلم حميد اميدي آورده است: طي چند ماه اخير، رئيس محترم جمهور بارها از جراحي اقتصاد ايران سخن گفته است. به نظر مي رسد تغيير در راس هرم نظام تصميم گيري در امور اقتصادي، نشانه عزم دولت براي پيشبرد امور در مسير سياست هاي خاص خود بوده و يكي از ماموريت هاي سرپرست كنوني وزارت امور اقتصادي و دارايي، پيگيري همين موضوع باشد.

تشكيل كارگروه 14 نفره براي ايجاد تحول در اقتصاد كشور كه خبر روزنامه هاي ديروز كشور بود و تصميم جدي دولت براي انجام اصلاح و تحول ساختاري در نظام هاي مالياتي، گمركي، بانكي، توزيع كالا، توزيع يارانه ها و ارزش گذاري پول ملي، نيز در راستاي همين هدف گذاري، تحليل مي شود.

آنچه ضرورت جراحي سيستم و نظام اقتصادي كشور را بيش از پيش نمايان مي سازد، وجود آفت ها و زخم هاي چركيني است كه به جان اقتصاد افتاده و آن را به بيماري رنجور كه نيازمند يك جراحي و درمان ماهوي و ساختاري است، مبدل كرده است.
كارشناساني كه خط فقر در استان تهران را در سال گذشته 650هزار تومان تعيين كرده بودند، اعتقاد دارند امسال به حدود 780 هزار تومان مي رسد. اين موضوع در كنار نرخ تورم در كشور، گراني كالاهاي مورد نياز مردم و وضعيت نابسامان مسكن به خودي خود گوياي بيماري وخيم نظام اقتصادي است كه امروز تيغ جراحي آن به دست اين 14 نفر سپرده شده است.

نبايد از حق گذشت كه بخش قابل توجهي از گراني و تورم، بسته به نظام اقتصادي و تجارت جهاني بوده و بايستي دلايل آن را در آن طرف مرزها جستجو كرد. همچنين تحريم و فشار اقتصادي كه از سوي آمريكا و همپيمانان دشمن شماره يك انقلاب اسلامي دنبال مي شود و نقش اين امر در نابسامانيهاي اقتصادي، قابل انكار نيست.

بعنوان يك نمونه كوچك سه شنبه همين هفته يك كارگاه آموزشي درباره تجارت با ايران توسط انستيتو آموزش مقررات صادرات و انستيتو بين المللي بانكداري در لندن برگزار مي شود كه قرار است طي آن قائم مقام سازمان امنيت تجارت آمريكا در مورد آنچه كه خطرات تجارت با ايران براي امنيت جهاني(!) خوانده مي شود، سخنراني كند. در اين نشست كه بدون حضور خبرنگاران برگزار خواهد شد، تدابير جديد دولت آمريكا براي اعمال فشار اقتصادي بر ايران و محدودسازي تجارت با اين كشور مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اما، بايد بپذيريم عليرغم همه فشارهاي اقتصادي و موج تحريم كه از سوي دشمنان طراحي و اعمال مي شود. عدم وجود سياست هاي يكدست و نظام مند از يك سو و عدم نظارت و برخورد قانوني و قاطع با مفسدين اقتصادي از سوي ديگر، كمر اقتصاد و البته معيشت مردم را خم كرده است.

براي اقتصاد كشور اهداف بلندي تعيين شده، بطوري كه براساس سند چشم انداز بايد در افق 20 ساله به مقام اول اقتصاد منطقه نايل شده و براساس قانون برنامه بايستي سالانه از يك رشد اقتصادي 8 درصدي بهره مند شويم.

ناگفته پيداست كه اگر اقتصاد كشور ما بخواهد با چنين سرعتي پيش رود، نياز به يك موتور محركه كارآمد و قوي دارد و كارگروه 14 قاعدتا بايد در گام هاي آغازين خود بازگشايي و حل گره هاي اصلي تر را در دستور كار خود قرار دهد. در اين زمينه چند پيشنهاد وجود دارد؛

1- ترميم و اصلاح نظام بانكي و بازارهاي پولي كشور يكي از كارسازترين گام هاي اصولي در اين مسير خواهد بود.

ظاهرا طبق نسخه اي كه دولت براي بانك ها در دست اجرا خواهد گذاشت، تبديل فعاليت هاي بانك هاي كشور به دو دسته بانك هاي سرمايه اي و قرض الحسنه اي است.

فارغ از نظرات مثبت و منفي كه راجع به اين طرح وجود دارد، توجه به اين نكته ضروري است كه؛ قرض الحسنه وجوه پس انداز شده مردم را در مسيري قرار مي دهد كه صاحبان اين سرمايه بدون چشم داشت پاداش مادي، آن را در اختيار توسعه اقتصادي كشور مي گذارند. اين موضوع به خودي خود مثبت است اما نبايستي اين نكته را فراموش كرد؛ مردم در صورتي پس اندازهاي خود را به صورت قرض الحسنه به بانك ها خواهند سپرد كه از لحاظ درآمدهاي مالي خود به حدي برسند تا بتوانند مخارج و هزينه هاي جاري خود را تامين كنند و اين در شرايط اقتصادي فعلي كشور كمي مشكل است.

از سوي ديگر وضع فعلي بانك ها نيز براي مردم راضي كننده نيست. اين عدم رضايت مادامي كه شيك ترين و گران ترين ساختمان هاي شهرها متعلق به بانكهاي دولتي مي شود، آن هم ساختمان هاي مجللي كه از سرمايه همين مردم بنا شده است ولي در عوض بايستي براي دريافت كمترين تسهيلات بانكي مدت ها در نوبت قرار گرفته و ضوابط و شرايط سخت بانك ها را رعايت و تامين نمايند و با اين وجود شايد هم در نهايت به نتيجه نرسند، ادامه خواهد داشت.

خبر جالبي در ارتباط با يكي از بانك هاي كوچك يونان منتشر شد مبني بر آن كه با خريد چند دستگاه اتوبوس و وانت و تبديل آنها به بانك و دستگاه هاي خودپرداز سيار، به بخش هاي دورافتاده و صعب العبور رفته و نيازهاي بانكي مردم اين مناطق را مرتفع كرده است. جالب تر آن كه در سال 2006 بالغ بر 3 ميليارد دلار توسط همين بانك هاي اتوبوسي و وانتي! به اين مناطق منتقل شده است.

2- يكي ديگر از عوامل آسيب رسان كه بايستي به درمان حتمي آن پرداخته شود، موضوع نظام يارانه در اقتصاد كشور و برخورداري يكسان همه افراد جامعه و فقير و غني از آن است. يارانه كالا و خدمات از سوي دولت بطور طبيعي بايستي به آن بخش از جامعه كه آسيب پذيرند، پرداخت شود؛ اما در نظام فعلي همه و بطور مساوي از اين امتياز بهره مي برند. هدفمند كردن يارانه ها بايد به عنوان يكي از برنامه هاي تحول اقتصادي براي سال 87 منظور شود.

ظاهراً براساس آخرين طرحي كه در دست دولت براي اجراي هدفمند يارانه ها وجود دارد، حذف يارانه هاي موجود و پرداخت نقدي يارانه كالاهاي اساسي و بخش انرژي به اقشار آسيب پذير جامعه است.

براساس بررسي هاي اوليه اين طرح، مبلغ قابل توزيع در سال 87 حدود 50هزار تومان براي هر نفر در ماه برآورد شده است.

آنچه كه بايستي مورد توجه و بررسي و البته كارشناسي دولت و كارگروه 14 قرار گيرد، خطرات تورمي است كه در صورت انتخاب گزينه توزيع نقدي يارانه ها، جامعه را تهديد مي كند. هم چنين نبايد فراموش كنيم كه مردم خاطره خوشي از نقدي كردن يارانه ها در چند سال پيش و در دولت سازندگي ندارند. سال 69 دولت آقاي هاشمي رفسنجاني تصميم گرفت كه يارانه گوشت مرغ و تخم مرغ را بصورت نقدي پرداخت كند. در عمل يارانه اين دو كالاي مورد نياز مردم -البته نه بطور كامل- حذف شد ولي هيچكس به ياد ندارد كه ريالي بابت يارانه مرغ و تخم ومرغ دريافت كرده باشد. تعريف يك مكانيسم جامع و كارآمد براي اين امر جزء لوازم و ضروريات آن مي باشد تا بتوان آثار منفي رواني و تورمي آن را به حداقل رساند.

3-يكي ديگر از موضوعاتي كه بايد در اولويت كاري كارگروه 14 قرار گيرد، حل معماي مسكن است. نرخ تورم در سال 86 نسبت به سالهاي قبل با افزايش بيشتري روبرو شد. يكي از مهمترين شاخصه ها و اجزاي موثر در شكل دهي نرخ تورم، مسكن اعم از هزينه مسكن و قيمت اجاره آن است كه هم خود آن رشد زيادي كرده و هم باعث شده است كه سطح عمومي قيمت ها و هزينه هاي مصرفي خانوار بالا برود.

در همه تدابيري كه براي مهار تورم انديشيده مي شود، علي القاعده اولين گام به سمت اجزايي از نرخ تورم برداشته مي شود كه بيشترين رشد را داشته اند. بدون ترديد افزايش افسار گسيخته نرخ مسكن و اجاره بهاي آن و تاثير آن بر رشد نرخ تورم، معضل مسكن را جزء موضوعات شاخص و اصلي جراحي اقتصاد كشور قرار مي دهد.

طبعاً آنچه در اين سطور به قلم آمد، ذكر چند نمونه و بيان برخي از گوشه هاي معيوب سيستم بيماري است كه لختي و درماندگي و اثرات ناشي از آن، مردم را كه ولي نعمت انقلاب، كشور و مسئولانند، مي آزارد.

بدون شك اجرايي كردن اصل 44 قانون اساسي، كنترل نرخ تورم، ايجاد اشتغال و پايين آوردن نرخ بيكاري، تقويت و كارآمد كردن نظام كنترل و نظارت در اقتصاد كشور و انسداد منافذي كه مجرمين و مفسدين اقتصادي، خون ملت را از آنجا مي مكند نيز، در زمره همين اولويت ها قرار مي گيرد.

آنچه مردم صبور و انقلابي در كنار پيشرفت، توسعه و آباداني ميهن عزيزشان انتظار دارند، آن است كه هزينه هاي زندگي و معيشت با درآمدشان بخواند و دغدغه آنان دراين باره به حداقل برسد. اين راه سختي است اما، شدني است.
ارسال به دوستان
وبگردی