۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۳۰۸۱۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۹ - ۲۰-۰۸-۱۳۹۴
کد ۴۳۰۸۱۲
انتشار: ۱۸:۳۹ - ۲۰-۰۸-۱۳۹۴

هافينگتون پست : ايران و آمريکا منافعي مشترک در سوريه دارند

هافینگتون پست نوشت : درگیری در سوریه، عراق و یمن نمی تواند حل شود مگر اینکه ایران در میز مذاکره حضور داشته باشد. 

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، این پایگاه اینترنتی آمریکایی در تحلیلی به قلم جورجیو کافیرو و دانیل واگنر نوشت :‌ دولتهای متوالی آمریکا به مدت چند دهه سیاست خارجی را در خاورمیانه ( غرب آسیا ) پیگیری کرده اند که برای «مهار » جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است. 

با این حال، امضای« برنامه جامع اقدام مشترک » موسوم به برجام توسط گروه پنج بعلاوه یک و ایران در ماه ژوئن زمینه را فراهم کرد تا غرب و ایران به مسائل امنیت منطقه ای در چارچوب تنش زدایی ایران و آمریکا بپردازند.

کنفرانس ماه اکتبر در وین به یک توافق سیاسی مهم برای حل بحران سوریه دست پیدا نکرد با این وجود ، مشارکت دیپلمات های آمریکایی و ایرانی در مذاکرات در مورد سوریه نشان دهنده تغییر اختلافها در نظم ژئوپولتیک خاورمیانه ( غرب آسیا ) است.

ظهور دولت اسلامی در عراق و سوریه ( گروه تکفیری صهیونیستی 

داعش ) ، واشنگتن و تهران را تشویق کرده است به یافتن زمینه های مشترک بیشتر بپردازند. این وضع ،موجب علاقه رو به رشد مقامات غربی و ایرانی به بررسی رابطه ای آشکارتر برای پرداختن به نگرانی های امنیتی مشترک شده است.

بحران سوریه در مراحل اولیه به میدان نبرد دیگری در رقابت بین به اصطلاح «محور مقاومت » شامل ایران، عراق، سوریه و حزب الله لبنان در یک طرف و « محور اعتدال » مورد حمایت آمریکا ( کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و دیگر کشورهای عرب سنی طرفدار غرب) از سوی دیگر تبدیل شد . رژیم بعثی سوریه - متحد استراتژیک مهم تهران - مدت هاست نقشی محوری در افزایش نفوذ استراتژیک ایران در خاورمیانه ( غرب آسیا ) ایفاء کرده است.

دشمنان ایران ، درگیری های سوریه را فرصتی برای ضربه زدن به تهران و اعمال نفوذ آن از طریق عواملش در لبنان و فلسطین از جمله حزب الله، حماس، جهاد اسلامی و دیگر بازیگران غیر دولتی تلقی کرده اند. به نوبه خود، ایران نیز بحران سوریه را یک میدان نبرد حیاتی برای حفظ نفوذ خود در بخشی مهم از لحاظ راهبردی در خاورمیانه ( غرب اسیا ) می داند.

ظهور جنگجویان دولت اسلامی همراه با ورود روسیه به نزاع، باعث شده است تا واشنگتن منطقی بودن تلاش برای تغییر رژیم در سوریه را زیر سئوال ببرد. دولت اوباما علنا این موضع خود را اعلام کرد که معتقد است بشار اسد رئیس جمهور سوریه باید از قدرت خارج شود. در عین حال ، این واقعیت که همه مداخله نظامی مستقیم آمریکا در سوریه ، نیروهای در حال مبارزه با نظام بعثی را هدف قرار داده است نشان می دهد اولویت های اوباما تغییر کرده اند. به نظر می رسد واشنگتن به این مسئله با اکراه و اذعان داشته باشد که ممکن است شرارت اسد و تهدید وی برای امنیت ملی آمریکا کمتر باشد.

حتی قبل از قدرت یافتن جنگجویان دولت اسلامی ، ظهور سایر 

جناح های افراطی اسلامی در اپوزیسیون سوریه به بی میلی واشنگتن برای پرداختن به عملیات نظامی قوی تر علیه رژیم در دمشق کمک کرد.

در این برهه، با توجه به اینکه دولت اسلامی قوی ترین نیرو در سوریه به شمار می رود که به دنبال سرنگونی اسد است، این نگرانی رو به رشد در غرب وجود دارد که نابودی رژیم اسد موجب شود پرچم سیاه و سفید داعش بر فراز دمشق به اهتزاز در بیاید. در واقع، دستیابی این گروه به منابع و زیرساختهای پایتخت سوریه موجب تشدید بحران آوارگان به یک سطح جدید می شود و تلاش برای مهار جنگجویان دولت اسلامی به طور کلی متحمل یک شکست فاجعه بار خواهد شد. در نتیجه، به نظر می رسد دولت اوباما با اکراه پذیرفته باشد که رژیم بعث سوریه واقع بینانه ترین سد علیه جنگجویان تکفیری است که بدون شک مصمم به تسخیر دمشق هستند.

مسائل سیاسی - مهمتر از همه در مورد آینده اسد - موجب بروز اختلاف میان قدرت های جهانی و منطقه ای شده است. این وضعیت مانع از آن شده است که اعضای با نفوذ جامعه بین المللی به از بین بردن شکاف بین پیش شرطها برای حل و فصل بحران سوریه بپردازند. با این حال، آرمانی مشترک در میان تمام کشورهایی که دیپلمات های خود را ماه اکتبر به اتریش فرستادند وجود دارد. 

ضرورت شکست جنگجویان دولت اسلامی که در سطح جهان به رسمیت شناخته شده است تاکیدی بر منافع مشترک واشنگتن و تهران در این جنگ است و منجر شده است آمریکا موضع قبلی خود را مبنی بر صحبت نکردن با مقامات ایرانی در مورد بحران سوریه را تغییر دهد. در واقع، این مسکو و واشنگتن بودند که تهران را به پایتخت اتریش دعوت کردند. همپوشانی منافع غرب و ایران در خصوص چشم انداز امنیت خاورمیانه ( غرب آسیا ) قطعا به ایجاد محیط سیاسی کمک کرده است که در آن مقامات ایالات متحده و اتحادیه اروپا به ضرورت حل و فصل موضوع هسته ای و دنبال کردن تلاشها برای حل درگیری ها در عراق، سوریه و یمن پی برده اند.

از زمانی که کشورهای عضو گروه پنج بعلاوه یک و ایران توافق موقت هسته ای را اواخر سال 2013 امضا کردند، عربستان سعودی و به درجات مختلف برخی پادشاهی های دیگر عرب حاشیه خلیج فارس به ابراز ناخرسندی در مورد توافق هسته ای جامعی پرداخته اند که تحریم های اعمال شده بر ایرانیان را حذف می کند. این امکان که روزی تهران به ساخت سلاح های هسته ای بپردازد ، مهم ترین نگرانی های عربستان سعودی نیست. در عوض، موضوع اساسی به پیامدهای ژئوپولیتیک بهبود روابط میان واشنگتن و تهران مربوط می شود.

مقامات عربستان که مثلث رابطه ایالات متحده، ایران و عربستان سعودی را یک بازی با حاصل جمع صفر می دانند ، هر گونه بهبود در روابط میان واشنگتن و تهران را لزوما به منزله شکست ژئوپولیتیک عربستان تلقی می کنند. سعودی ها می ترسند اگر ایران مجددا نقش پیش از سال 1979 را که « ژاندارم » واشنگتن در خلیج فارس بود بدست آورد ، ارزش استراتژیک ریاض برای آمریکا که هنوز هم مهم ترین متحد عربستان سعودی است کاهش یابد.

با وجود موفقیت دولت اوباما در بدست آوردن موافقت با اکراه عربستان سعودی از معامله هسته ای ایران، حقیقت این است که ریاض در خصوص طیفی از موضوعات از جمله نقش تهران در بحران سوریه با واشنگتن اختلاف نظر دارد.

در حالی که نظم ژئوپولیتیکی سیال خاورمیانه ( غرب آسیا ) همچنان تغییر می کند ، منافع مشترک ایران در شکست دادن جنگجویان دولت اسلامی موجب شد آمریکا توافق هسته ای را راهی برای رابطه مجدد با تهران بداند.

دولت اوباما اعلام کرده است منافع باز کردن باب گفتگو با ایرانیان بیشتر از زیانهای آن است زیرا آمریکا بخواهد یا نخواهد ایران انواع کارت های مهم را در منطقه در اختیار دارد.
ممکن است هیچ کدام از درگیری ها در سوریه، عراق یا یمن بدون مشارکت ایران در مذاکرات حل نشود.

حسن روحانی از زمانی که سال 2013 رئیس جمهور شد برای متقاعد کردن تعدادی از دشمنان سنتی جمهوری اسلامی تلاش کرده است نشان دهد ایران یک عامل ثبات در خاورمیانه ( غرب آسیا ) محسوب می شود. به نظر می رسد تعداد فزاینده ای از دولتمردان غربی در حال حاضر با روحانی در خصوص این موضوع اتفاق نظر دارند. به عنوان مثال، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اظهار داشت توافق هسته ای ایران می تواند موجب باز شدن احتمالات بی سابقه ای از صلح ابتداء در سوریه، یمن، و عراق شود.»

حل و فصل بن بست واشنگتن و تهران در مورد برنامه هسته ای ایران بابی مهم را که برای حل طیف وسیعی از مسائل خاورمیانه ( غرب آسیا ) نیاز است، باز کرده است. گنجاندن ایران در مذاکرات وین نخستین نشانه مهم در این باره است که بازتاب ژئوپولتیک توافق هسته ای چطور می تواند باشد.

آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران و دیگر چهره های دولتی در تهران پس از توافق هسته ای شعارهای ضد آمریکایی را همچنان سر می دهند ولی دولت ایران نیز می داند حل مناقشات در عراق، سوریه و یمن بدون مشارکت با غرب نمی تواند صورت بگیرد. اگر اینطور نبود ، دیپلمات های ایرانی مجبور نبودند به وین سفر کنند.

واضح است که ایالات متحده و ایران بر این باورند که منافع مشترک آنها در سوریه ارزش بحث با یکدیگر و قدرت های بین المللی را دارد. چالشی که وجود دارد حفظ سرعت این وضعیت در طول مدت باقی مانده از تصدی اوباما و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 در آمریکاست.
ارسال به دوستان
وبگردی