در شبکه گردی عصرایران مطالب متنوعی در حوزه های سیاسی و اجتماعی گردآوری شده است که در ادامه می توانید بخوانید و ببینید:
1- خوشبختی محمدرضا شهبازی در گروه تلگرامی پاکسازی طبیعت نوشت:
بدون شک خوشبختی یک حس نسبی است که در هر فرد نسبت به دیگری با توجه به معیار های شخصی متغیر است.
ولی آنچه که تعریف مشترکی از خوشبختی در تمام افراد می توان لحاظ نمود حس رضایت و خشنودی از زندگیست که تمامی انسانها به دنبال آن می باشند. واین میسر نیست مگر اینکه از داشته های کنونی خود راضی و شاد باشیم.
و بدین معنی نیست که از سعی و تلاش به سوی هر آنچه کمال و مقصودمان است دست بکشیم.
با احساس رضایت و شکر گزاری از داشته های فعلی است که می توانیم با امید و انرژی مضاعف به کسب برتری ها و کامیابی ها نایل شویم.
کاینات دست خود را دردست کسی میگذارد که با تشکر و قدردانی آن را بفشارد و از کسی که همیشه نالان و ناخشنود است گریزان خواهد بود
اگر به سراغ اندیشه پیشینیان خود برویم آن را در یک بیت خلاصه کرده اند:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند
2- کوپن بنزیندر کانال تلگرامی زیر خاکی تصویر کوپن های بنزین که در اوایل دهه شصت بین مردم توزیع می شد، منتشر شده است:
3- اگر انگشتری در دست کسی گیر کرد اینگونه عمل کنیدرضا ویدئو کلیپی از روش در آوردن انگشتر از دست کسی که گرفتار شده است را در لاین منتشر کرد:
4- شهر پس از تبلیغات انتخاباتیرزیتا رهنورد دو عکس از آخرین شب تبلیغات کاندیداها در کانال تلگرامی صومعه سرا منتشر کرد:
5- اگر فردا آخرین روز دنیا باشدروح الله صالحی نوسنده و کارگردان تئاتر هم این متن را در کانال تلگرمی خود منتشر کرد:
اگر فردا آخرین روز دنیا باشد جالب است!
تمام خطوط تلفن دنیا پر میشود از جمله هایی مانند:
"همیشه دوستت داشتم" " عاشقتم"
"هیچ وقت نتوانستم بگویم دوستت دارم" " مرا ببخش "
"اولین و آخرین عشقم تو بودی " و...
هزاران نفر برای دیدن کسی که دوست دارند حاضر هستند کل داراییشان را بدهند برای اینکه وقت دیدن طرفشان را لحظه ای داشته باشند!
خیلی ها پشیمان می شوند که چرا خیانت کردند،
خیلی ها دنبال گرفتن یک بخشش ساده می روند
کاشکی هر روز، روز آخر بود تا ما انسان ها قدر لحظات زندگی را می فهمیدم!
قدر یکدیگر را می دانستیم!!!
کاشکی به جای لج بازی و یا غرور بیجا، لحظه ای را با عشق سپری میکردیم!
لحظه ای باور کن
فردا
زندگی
و دنیا
تمام می شود ...
6- گریم جدید کامبیز دیربازکامبیز دیرباز بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت:
تست گريم نقش جديدم
بعد از بدرقه با شكوهى كه شما عزيزان با غياث پشت بام تهران داشتيد
دارم خودمو آماده ميكنم براى زندگى با يك كاراكتر جديد به اسم مسعود
سريالى به اسم برادر، انشالله ماه رمضون امسال از شبكه دو تلويزيون
7- کودک خندانکودکی که همراه با پول شمردن پدرش می خندد! این ودئو کلیپ را شیما در تلگرام منتشر کرد:
8- چند ثانيه مطالعهاین مطلب هم در کانال تحول کسب و کار منتشر شد:
یکی از دوستان میگفت ﭘﺪﺭ بزرگ ﺧﺪﺍﺑﯿﺎﻣﺮﺯ ﻣﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻬﻮﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﺩ، ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﯼ ﯾﮏ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺻﺒﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﯽﺑﻨﺪﻡ.
ﺍﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﻧﺒﻮﺩ. ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﭘﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺝ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺁﺧﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﯼ.
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﺒﮏ ﺍﻭ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ، ﺑﻪ ﯾﺎﺩ او، ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻣﯽﺩﺍﺭﻡ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ، ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﭘﺪﺭ بزرگم ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽﮔﻔﺖ.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺁﺧﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﯾﺎ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢ.
ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﺣﺮﻑ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﺩ.
اﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺍﺑﺮ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﻣﻪ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻓﻠﮏ ﮔﺮﺩ ﻫﻢ ﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ،ﺣﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﺑﺮﺧﯿﺰﯼ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ:
ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ…
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ که کار میکنم ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣیشوم، ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ :
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ دقیقه بیشتر کار میکنم.
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻢ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻟﻮﺩﻡ ﻣﯽﺳﻮﺯﻧﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ:
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭘﺎﺭﺍﮔﺮﺍﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎﺩﻩﺭﻭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ:
ﯾﮏ قدم ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ:
ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ «ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ» ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻓﺮﺳﻮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ،ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﻡ.
ﭘﺪر بزرگم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﯿﻦ ﮔﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﻪ ﺟﺴﻤﺖ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ، ﻧﻪ ﺗﻮ...
9- اینجا جنوب ایران استامیر آقایی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار عکسی از وضعیت آب و هوا در صفحه اینستاگرامش نوشت:
اينجا جنوب ايران است، اينجا همانجايي ست كه هشت سال بمب و گلوله بر سرش ريخت و دٓم بر نياورد. اينجا خاكي ست كه جوانان اين سرزمين جانشان را براي حفظش فدا كردند.
يادمان نرود كه سالهاي سال بعد از جنگ هم به اين عزيزان جنگ زده گفتيم و هيچ كاري برايشان نكرديم. اينجا خاك نخل هاي بي سر است. اين مردمان نجيب ، امروز نبايد خاك بخورند، آب شيرهاشان نبايد آلوده باشد.
اينان ايستادند تا دشمن ذره اي از اين خاك را از آن خود نكند، اما همين خاك امروز، راه تنفسشان را گرفته است. لعنت بر بي لياقتي ها...
10- آخر هفتهها فقط استراحت
ارشیا دکامی در کانال تلگرامی مدیریت کاربردی نوشت:
خیلیها فکر میکنند باید از زمان شخصی خود در آخر هفتهها و یا عصر روزهای کاری صرفنظر کنند چون کار آنها ایجاب میکند اینگونه رفتار کنند.
شاید بعضی اوقات درست باشد اما معنی آن این نیست که هیچگاه برای خود زمان نگذارید لذا از این زمان برای رسیدن به خودتان استفاده کنید؛ به کارهای شخصی خود برسید یا اینکه فقط استراحت کنید و خود را بازیابی کنید. آخر هفته یعی زمانی برای استراحت؛ بازیابی و تجدید قوا. پس وقت را هدر ندهید. و از آخر هفته خود لذت ببرید.
هر چقدر از خود مایه بگذارید؛ سازمانی که در آن کار میکنید از شما میگیرد. پس هیچگاه تمام انرژی خود را در اختیار آنها قرار ندهید. اگر هم احساس کردید که آنها بیشتر از سهمشان از نیروی شما استفاده میکنند؛ منتظر فرصت مقتضی باشید تا آن را بازپس بگیرید.