۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۴۶۰۵۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۲ - ۰۶-۰۴-۱۳۸۷
کد ۴۶۰۵۰
انتشار: ۱۵:۵۲ - ۰۶-۰۴-۱۳۸۷

علی دایی: SMS زدند که مربی تیم ملی شده ای! / علی کریمی از نوادر فوتبال است

در اينجا مي گويم اگر مربي بيايد سالي پنج ميليارد هم بگيرد حق اش است ،بايد بگيرد...من اگر در همان كشورهاي خليج فارس بودم الان علي دايي تمام مجسمه هايش در تمام ميادين بود.

- در درجه اول ميخواهم به خاطر روحيه جنگنده اي كه در تو وجود دارد و اصولا خاصيت آذري ها تلاش هر چه بيشتر براي اثبات خودشان است بهت تبريك بگويم بخاطر اينكه هميشه پاسخ سوالها و انتقادات را با تلاش بيشتر مي دهي و خيلي براي همه جالب بود كه تيم ملي با وجود همه اين فضاهايي كه بوجود آمد به عنوان سرگروه صعود مي كند به دور بعدي، و از اين بابت لازم است كه در ابتداي كار قبل از شروع انتقاداتم به شما تبريك بگويم و همين طور تيمي كه مربي گري ميكنيد.

*خواهش ميكنم. ما در خدمتيم.

- آقاي مهندس علي دايي! شما خودت مي پذيري كه الان در ذهن خيلي از مخاطبان فوتبال، نه فقط در ذهن تمام ملت ايران به عنوان يك نماد فوتبال ايراني براي كشورمان، حتي در اكثريتي به عنوا ن يك اسطوره فوتبالي شناخته مي شويد يا خير؟

*ببينيد اين وظيفه من را سنگين تر مي كند و اين لطف مردم است كه نسبت به من دارند و من تا آنجايي كه توانستم سعي كردم در خدمت اين مردمي كه نسبت به من لطف داشتند باشم، الان هم خيلي دوست دارم كه در اين لباس باعث شادي و خوشحالي آنها شوم و از اول هم براي اينكه بتوانم مردم را خوشحال كنم آمدم.

من يازده سال افتخار اين را داشتم كه با لباس بازيكني اين مردم را خوشحال كنم و در خدمت اين مردم باشم و الان هم دوست دارم كه در لباس ديگري در خدمتشان باشم و خيلي دوست دارم تا آنجايي كه مي توانم با مردمي كه عاشقانه ماها را دوست دارند و تيم ملي شان را دوست دارند برايشان كار كنم.

-بسيار خب، علي جان يك بخشي از فرمايش شما كه گفتی وظيفه من را سنگين مي كند من اشاره ام به همين بحث است، مردم از رضا رشيدپور كه يك مجري ساده و معمولي تلويزيون است توقعات زيادي ندارند انتظار ندارند كه رفتارش خيلي استاندارد باشد، مي گويند يك مجري ساده تلويزيوني است ولي علي دايي يك نماد اسطوره اي فوتبالي است، شايد خيلي از مخاطبين فوتبالي انتظار ندارند كه علي دايي انقدر عصباني باشد، علي دايي بعضي اوقات با پرخاش با خبرنگاران برخورد كند، حتي يكي از دوستان فيلمي به من نشان داد كه عصبانيت از حد گذشته بود، بلند شده بودي و ميخواستي خبرنگار را از سالن گفتگو بيرون كني، ميگويم از اين اسطوره فوتبال شايد مردم خيلي وقتها اين انتظار را ندارند.

*به نظرم شما در خواب ديده باشيد، اصلا فيلمي وجود ندارد خودم دوست دارم چنين فيلمي را ببينم، من شايد باهاشون جرو بحث كردم ولي هيچ موقع به هيچ خبرنگاري بي احترامي نكردم تا الان.

هيچ كس نمي تواند بگويد و همانطور كه گفتم در خواب و رويا اين مسئله را ديده باشيد ،چنين چيزي اصلا امكان نداردو چنين فيلمي اصلا موجود نيست كه شما بخواهيد به من بگويید.

اما ببينيد همه چيز دو طرفه است، احترام احترام مي آورد، من اگر به طرفم احترام بگذارم ، به خودم احترام گذاشتم، هميشه هم همينجوري بوده، من اگر احترام شما را نگه دارم اول از همه به خودم احترام گذاشتم به خاطر آن هميشه سعي كردم اين كار را انجام دهم.

خب بعضي مواقع بوده به خاطر موقعيت شغلي ادم عصباني مي شود ولي همانطور كه مي گوييد اين را قبول دارم بايد اين عصبانيت را خيلي كمتر كنم و خيلي سعي كردم.

من نميخواهم راجع به اين مسائل كه چرا مثلا در بازي هاي باشگاهي آدم عصباني مي شود و يك سري مسايل ديگر و در بازي هاي ملي و يا مثلا اين شش بازي كه من با سايپا در نيمكت سايپا بودم ، يا شش بازي كه من با تيم ملي در نيمكت تيم ملي بودم، شما چنين چيزهايي ديديد؟
در يك سري شرايط و جوي است كه متاسفانه در فوتبال ما يك سري مسائل ديگر مطرح است كه شايد خيلي ها را نتواند بگويد و و هيچ موقع هم نمي تواند بگويد ولي اين را قبول دارم كه بعضي موقع ها عصباني شدم ولي نه اينكه بخواهم كسي را از سالن بيرون كنم، اينها درست نيست.

-حالا اين فرضيه اي كه شما مي فرماييد در شرايطي است كه شما به عنوان يك مربي خيلي عادي مثل بقيه مربي ها مطرح باشيد ، من مي گويم با فرض پذيرش اينكه مردم علي دايي نماد و سنبل و و اسطوره اي از فوتبال در كشورشان مي دانند ،حتي آن عصبانيت هاي مقطعي هر دليلي كه داشته باشد، از نگاه مردم قابل پذيرش نيست مي گويند اين علي دايي است و بايد فرق كند با بقيه.

*حرف تان درست، اما مردم هم مي دانند كه علي دايي نه ربات است نه ماشين، ما هم اعصاب داريم .

شما اگر نگاه كنيد كه مثلا در ايران بزرگترين معضل اين است كه تا بازي تمام مي شود ميكروفون را مي گيرند جلوي آدم كه مصاحبه كنند، اگر مثل همه جاي دنيا يك ده دقيقه ، يك ربع وقت بدهند كه ادم برود در رختكن، براعصابش مسلط شود مطمئنا خيلي بهتر است، اما ما اينجا چنين كاري را انجام نمي دهيم درست وقتي بازي تمام مي شود حالا داور يك اشتباهي كرده يا مثلا تيم باخته، درست همان موقع ميكروفن را مي آورند .
ما بايد يك خورده وقت دهيم،صبر كنيم ده دقيقه ، پانزده دقيقه بگذرد،زنگ بزنيد به ما كه بيائيم در اتاق كنفرانس صحبت كنيم.

-حالا شايد به قول شما در فيلمي كه من در خواب ديدم آن خبرنگار خيلي سعي مي كند خودش را به شما نزديك كند و همين قضيه باعث عصبانيت بيش از حد شما مي شود.

*نه مطمئنا آن چيزي كه شما گفتيد در اتاقي و جايي اتفاق افتاده و حتما من وقت داشتم و گرنه چنين چيزي اتفاق نيفتاده ، تا الان يادم نيست كه به يك خبرنگار بگويم برو بيرون يا چيز ديگر.

-ولي من دوست دارم واقعا علي دايي با تمام مشكلاتي كه دارد، مخصوصا در مواجهه با خبرنگاران، که قشري هستند بسيار زحمت كش و دلسوز براي فوتبال كشورمان، اگر از شما انتقاد مي كنند ميخواهند شخصيت شما بيشتر برود بالا ، تيم ملي شان بيشتر تقويت شود. دوست دارم در برنامه من اين اتفاق بيفتد كه علي دايي خيلي بيشتر به اعصابش مسلط شود در گفتگو با خبرنگاران.

*نه ببينيد الان اين فرق مي كند، من احترام خاصي به قشر خبرنگار دارم و همه شان جزو اقشار زحمت كش اين مملكت هستند اما شما نگاه كنيد در اين مدت كه تيم ملي آمدم خيلي از مطبوعات حمايت كردند چون من را حمايت كنند تيم ملي شان را حمايت كردند، اما بعضي ها نه، بعضي ها به هر دليلي دوست نداشتند تيم ملي شان موفق باشد، ميگويم خيلي ها حمايت كردند، خيلي ها همگام با ما بودند و اما بعضي ها نه، دوست نداشتند ما موفق باشيم ، من اصلا ناراحت نمي شوم، راجع به من چند سال است مي گوييد ومي نويسيد، چند سال است؟

-خيلي وقت است.

*من يك مساله بگويم ؛ در امارات خط دفاعي من عالي كار كرده، از هركسي هم پرسيد، چهار بازي گل نخورده تيم ما، خط دفاعي تيم ملي خيلي خوب بوده، شما به نظرم الان كارنامه تيم ملي را ببينيد در اين مدت چهار بازي نبوده كه پشت سر هم گل نخورده باشد، اما در اين چهار بازي تيم ملي گل نخورده، من ميگويم خط دفاعي ما ايراد دارد و بايد ايرادش را برطرف كنيم اما موقعي كه خط دفاعي گل نخورده مي آيند به دو تا از بچه هاي خط دفاعي من در روزنامه ورزشي صفر مي دهند، مثلا از پنج امتيازي كه به بچه ها دادند به بچه هايي كه در امارات گل نخورده صفر ميدهند.

-خب اين كه نشانه دشمني نيست.

*نشانه چي است؟

-نظريه شخصي است.

*بينيد آخر، شما مي گوييد مسئله نظر شخصي است مگر نظر شخصي انقدر ميتواند فايو باشد، به دفاع صفر ميدهند كه اصلا ما صفر نداريم ، دفاع يك ميدهند از پنج، كه سه تا گل خورده باشد در آن بازي، موقعي كه در آن شرايط آن خط دفاعي كار كرده يك خورده كمال بي انصافي است كه بيايند به خط دفاعي كه گل نخورده، چهار بازي پشت سر هم گل نخورده بيايند نمره صفر بدهند، من قبول ميكنم خط دفاعي ما ايراد دارد كه بايد رفع كنيم چون زماني نداشتيم با همديگر كار كنيم،بازي تداركاتي زيادي نداشتم.

- شرايط آب و هوايي هم در آن بازي خيلي بد بود.

*اصلا من شرايط آب و هوايي را كار ندارم، خط دفاع تيم گل نخورده نشان مي دهد كه خط دفاع خوب كار كرده.

-حالا همان بعضي از خبرنگاران كه به قول شما شايد قصد دارند تخريب كنند علي دايي را، يك تئوري را مطرح مي كنند دوست دارم كه علي دايي خيلي شفاف بگويد مي گويند بردهاي تيم ملي شانسي است و يعني تيم خوب بازي نمي كند شانسي گل مي زند و مي رود جلو.

*كاش تيم ملي تا آخر بازيهاي مقدماتي شانسي ببرد و ما گل بزنيم و ببريم. خدا كند اينجور باشد. ببينيد شانس تا يك حدي ميتواند عامل موفقيت باشد، اما آن سعي و تلاش آن كار خيلي مهم است، به نظر من تيم ملي ما روز به روز بهتر كار كرد، بچه هاي ما خيلي بهتر كار كردند، و دستشان درد نكند، و خدا كند خدا از اين شانس ها به ما بدهد و در زندگي مان بيشتر شانس بياوريم.

-پس حالا اگر به كنايه و طعنه هم نباشد، شما هم خيلي شانس را كمرنگ نمي دانيد و مي گوييد خدا كند ادامه داشته باشد.

*اگر آقايان فكر ميكنند كه ما با شانس مي بريم خدا كند كه در جام جهاني هم با شانس ببريم ديدي ايران قهرمان شد.

-علي جان ، يك بخشي از اين منتقدين چون هيچ وقت از جواب شفافي در مورد بعضي سوالاتشان نشنيدند باعث ميشود كه بيشتر كنجكاوتر شوند و به اصل قضيه پي ببرنديكي از آنها موضوع قرارداد شما با فدراسيون فوتبال است كه چرا در مورد قرارداد علي دايي انقدر پنهان كاري مي شود چرا مبلغ اش اعلام نمي شود و بعضي ها مي گويند كه توصيه علي دايي است كه مبلغ من را اعلام نكنيد و بعضي ها ميگويند انقدر زياد است جرات نمي كنند اعلام كنند يك جواب شفاف دهيد.

*جواب شفاف مي دهم، شما چقدر حقوق مي گيريد؟

-من الان به شما جواب دهم؟ من بابت اجراي هر برنامه مثلث شيشه اي صد هزار تومان درآمد دارم.

*بيرون چقدر درآمد داريد؟

-درآمدها متفاوت است. اما رسمي ها را اعلام كردم مي گوييم رسما قرارداد من صد هزار تومان بابت هر اجراست، شما رسما قرارداد با فدراسيون چقدر است؟

*مسئله اي است كه شخصي است اما مي گويم، مسئله اي كه در زندگي شخصي من ياد گرفتم در زندگي حرفه اي كه هيچ موقع قرارداد من به بازيكن بغلي و رفيق من ربط پيدا نمي كند، شما در دنيا برويد هيچ كسي را نمي توانيد ببينيد كه مثلا اين بازيكن از ديگري بازيكن قراردادش را بداند.

-خيلي از بازيكن هاي حرفه اي مي آيند جلوي دوربين اعلام مي كنند مي گويند با اين مبلغ ما حاضر شديم اين كار را كنيم.

*اصلا، اين مبلغ يك مبالغي است مثلا پنجاه ميليون دلار بازيكن را مي خرند آن همه جاي دنيا مي داند، اما يك سري حق و حقوق است كه هيچ جا شما نمي توانيد پيدا كنيد، اگر من پنج سال در اروپا بازي كردم من يكبار نشد بغل دستي ام بدانم چقدر حقوق گرفته.

-چه ايرادي مگر پيدا مي شود؟ حالا كه انقدر كنجكاو هستند چه ايرادي دارد؟

*چرا كنجكاو باشند هركسي بايد حريم خودش را رعايت كند، در مورد قرارداد من اين را بگويم از مربي هاي قبلي تيم ملي كه قرارداد رسمي بسته بودند و قرار بود پول بگيرند و گرفتند كمتر بود.

-اين رقم هاي يك ميليارد و هشتصد ميليون يا يك ميليارد وهفتصد ميليون كه اين روزها من در روزنامه ها ميخوانم شايعه است يا نزديك به واقعيت؟

*خدا كند كه بيشتر شود، يك ميليارد و هشتصد و هفتصد به نظر من براي يك مربي كه وقت اش را مي گذارد خيلي كم است، حالا يك ميليارد و هشتصد و هفتصد براي يك سال است؟ سه سال است؟

-چقدر است همين را مي گويم؟

*ببينيد اين يك ميليارد و هشتصد ميليون براي چي است؟

-من هم همين را مي پرسم؟

*خود من هم از شما مي پرسم مي گويم اين يك ميليارد و هشتصد ميليون بگويم براي چي است؟

-براي مربيگري علي دايي تا رساندن به جام جهاني، ادامه بازي ها در جام جهاني .

*بايد قرارداد جوري باشد كه شما اعلام مي كنيد، موقعي كه قرارداد من اين است كه هر سال توافقي با فدراسيون كه اگر من به توافق نرسم من ميتوانم قرارداد را فسخ كنم، فدراسيون با من به توافق نرسد اصلا از كار من رضايت نداشته باشد ميتواند فسخ كند، پس نمي تواند بگويد تا پنج سال ديگر، سه سال ديگر، من يك سوال دارم در ليگ ما چقدر بابت مربيگري پول مي گيرند؟

-متغير است و رقم هاي مختلف.

*چرا ببخشيد نسبت به مربي هاي قبلي اين حساسيت نبود.

-اولا مربي هاي قبلي علي دايي نبودند ، دوما مربي تيم ملي نبودند.

*مربي تيم ملي را مي گويم.

-پس يك پله بيائيم عقب تر.

*مربي تيم ملي قبلا چقدر گرفته؟ شما به من بگو كه از علي دايي داري مي پرسي؟ اگر سوال بدي مي پرسم بينندگان هم به من بگويند، شما كه الان گير داديد كه مبلغ دقيق قرارداد علي دايي را بدانيد مبلغ قرارداد مربي قبلي تيم ملي چقدر بوده است؟

-من نميدانم اطلاع ندارم.

*پس اگر نميداني پس اين را هم نبايد بداني.

-من نميدانم دليل بر بي اطلاعي من است.

*مردم ما هم بي اطلاع هستند، هيچ كسي تا الان هيچ برنامه اي من نديدم كه به قرارداد مربي قبلي اشاره كرده اما اين را دارم مي گويم كه ما در ايران داريم كار مي كنيم من در تيم باشگاهي اگر قراردادي كه بستم از اين قراردادي كه در تيم ملي كار ميكنم بيشتر مي گرفتم، مبلغي كه مربي هاي ايراني در باشگاهها مي گيرند بعضي ها از من بيشتر مي گيرند، بعدش هم شما مربي خارجي داشتيد مي آورديد درست است؟ سالي چقدر به آنها ميداديد؟

-يك ميليارد و صد

*يك ميليارد و صد هزار يورو، چقدر مي شود؟ مي شود دور و بر يك ميليارد و ششصد و هفتصد ميليون، پس مطمئن باشيد كه علي دايي خيلي كمتر از اين حرفها دارد پول مي گيرد، بعدش هم علي دايي كارش است، ببخشيد من موهايم را براي اين سفيد كردم.

-خب مربي هاي ديگر هم همينطور .

*مطمئنا، مربي هاي ديگر هم حق وحقوق مي گيرند، شما بيائيد مربي هاي ليگ قراردادهايش به من بگوييد چقدر گرفته، شما يك مربي را بگوييد كه در ليگ چقدر قرارداد گرفته، چقدر پول گرفته سال قبل چقدر پول گرفته؟

-آقاي قلعه نويي را مثلا اعلام كردند كه چهارصد ميليون تومان گرفتند.

*چه كسي اين را اعلام كرد اما من ميدانم كه چنين چيزي نيست.

-من كه نميخواهم با شما بجنگم، من مي گويم وقتي مطبوعات مي نويسند يك ميليارد و هفتصد و هشتصد ميليون بايد جواب بدهيد.

*جواب ميدهم كه اين نيست، اصلا مطبوعات بايد بگويند كه مثلا تا چه مدت گرفته و چه جوري گرفته، و من مي گويم كه اصلا چنين چيزي نيست و اما در اينجا مي گويم اگر مربي بيايد سالي پنج ميليارد هم بگيرد حق اش است بايد بگيرد.

-انشاالله خدا بيشترش كند، اصلا قضيه را يك پله مي برم عقب تر ، چرا نسبت به رقم قرارداد انقدر حساسيت نشان ميدهد مطبوعات، علي جان يك پله عقب تر از اين قضيه انتخاب شما به عنوان سرمربي تيم ملي است، همه مي گفتند كه افشين قطبي تا پاي قرارداد با تيم ملي فوتبال كشورمان جلو آمد و يك شبه همه چيز تغيير كرد و علي دايي به دستور آمد شد سرمربي تيم ملي .

*به دستور كي؟

-حالا من ديگر نميخواهم بگويم.

*نه ديگر بايد بگويي شما كه ميخواهي شفاف سازي كني و شفاف به مردم بگويي، شما هم بگو

-اخر در يك مصاحبه اي شما گفتيد كه هركي لابي اش قوي تر باشد سرمربي تيم ملي مي شود.

*الان هم به اين اعتقاد دارم، آن موقع گفتم الان هم مي گويم، آن موقع خيلي ها رايزني كرده بودند و آدم نبايد بيايد خيلي از مسائل را عنوان كند.

خيلي ها لابي كرده بودند خيلي ها را ديده بودند و الان هم دنبال اين بود و تا بازي امارات هم خيلي دوست داشتند كه بيايند و اين پست را قبول كنند، يعني اين پست را بگيرند، خيلي ها لابي كرده بودند با خيلي ها، حيف كه خيلي از چيزها را نمي شود گفت ، اما همان موقع هم در برنامه تلويزيوني ورزشي گفتم كه من يكبار در دفتر آقاي كفاشيان صحبت كرديم ، آن موقع قرار بود كلمنته بيايد و ايشان به من پيشنهاد داد كه من همكار آقاي كلمنته باشم. گفتم به هيچ عنوان قبول نمي كنم اگر قرار باشد جايي كار كنم ، نفر اول كار مي كنم .

يك بار ديگر با من صحبت كردند و خواستند مرا مدير تيم ملي كنند ، مشاور ايشان، با من جلسه گذاشت و گفتم اگر ميخواستم مديريت كنم مطمئن باشيد در انتخابات فدراسيون فوتبال شركت مي كردم گفتم نفر اول اگر قرار باشد دوست دارم كار در زمين انجام دهم نه اينكه بخواهم مديريت كنم.

-الان خود شما تاكيد كرديد كه خيلي ها لابي كردند كه بشوند سرمربي تيم ملي فوتبال، اين ذهنيت الان فكر نمي كنيد در بين اهالي مطبوعات بوجود آيد كه لابي علي دايي قويتر بوده؟

*مطمئنا قوي است، بالادست آن بالايي كسي نيست، خدا ؛ خدا شاهد است همين جا ميتوانم بگويم به همان روزي كه ديروز گذشته همان خانم زهرا (س) با يك نفر راجع به اين قضيه صحبت نكردم،اصلا نميدانستم، دوست نداشتم فقط به عنوان مديريت گفتند .

-يعني كاملا همه چيز اتفاقي از افشين قطبي برگشت به شما؟

*شما اين حرفها را مي زنيد همه در مطبوعات و صحبت كردن هايتان بود.
اين چيزها را بايد از آقاي كفاشيان ، كساني كه در فدراسيون هستيد بپرسيد، كه چه جوري يك شبه علي دايي شد مربي تيم ملي.
خدا شاهد است و بچه هاي باشگاه هم مي دانند من صبح سر تمرين بودم، آقاي كفاشيان ، شايد اس ام اس اش را همه نگه داشته باشم، سه بار زنگ زد. سر تمرين من جواب نمي دهم، آقاي هاشمي مدير عامل باشگا سايپا هستند مي توانند شهادت بدهند. اس ام اس فرستاد كه خواهشا به من زنگ بزنيد، تمرين كه تمام شد زنگ زدم ايشان به من گفتند كه اينجوري.

-يعني شما از همه جا بي خبر بوديد؟

* اصلا و ابدا.مي گويم آقاي هاشمي هستند الان ميتوانيد زنگ بزنيد و بپرسيد.
به آقاي هاشمي گفتم من چه كار كنم، زنگ بزنم گفتند اگر بخاطر باشگاه است كه در جام باشگاههاي آسيا بازي ميكنند، حتما زنگ بزنيد و صحبت كنيد با ايشان ، وگرنه فدراسيون به من مديريت را داده بودد . و اين را بگويم كه اصلا صحبت آقاي قطبي نبود كه مربي تيم ملي شود، من را گفته بودند به عنوان مدير فني تيمهاي ملي شوم و آن موقع به من گفتند آقاي دكتر بيژن ذوالفقار نسب به عنوان مربي كار كند كه گفتم كه ايشان هم تجربه اش خيلي بيشتر از من است،هم اينكه من نميتوانم مربي فني تيمي باشم كه آقاي ذوالفقار نسب سرمربي باشد چون ايشان استاد من است و بزرگ من است.

-پس الان در اين برنامه اين كه علي دايي به دستور يا فرموده يا با لابي سرمربي تيم ملي شده باشد از طرف خود علي دايي تكذيب ميشود؟

*كاملا چون اگر لابي بود خيلي از آدمهاي سرشناس مملكت را آوردند و بردند كه سرمربي تيم ملي بشوند. من افتخار ميكنم كه الان سرمربي تيم ملي كشوري هستم كه مردمشان عاشقانه اين مملكت را دوست دارند. اما اين را بايد بگويم كه من براي هر كاري خودم را خرج نمي كنم.

- البته سرمربي گري تيم ملي كم كاري نيست، آدم ميتواندخودش را خرج كند.

*نه من يك چيزي بگويم براي سرمربي تيم ملي سهل است براي بزرگتر از اينها، من هيچ موقع خودم را مديون كسي نمي كنم، كه كسي فردا بيايد بگويد كه اين كار را كردم و اين كار را براي من انجام بده،مطمئن باشيد تا آخر عمرم هم همينجوري هستم، خدارا شكر در اين انتخاب مديون هيچ احدي نيستم كه بخواهد فردا به من بگويد فلان كار را كن.

-يعني شما الان در سرمربي تيم ملي مديون هيچ كسي نيستي؟

*مطمئن باشيد فقط به غير از اون بالايي.

- اتفاقا ما هم معتقديم كه لطف الهي و توكل ادم به خداوند نتايج خيلي بزرگي داشته باشد و تاكيد ميكنم كه اين سوالهايي را كه مي پرسم براي شفاف كردن اهالي مطبوعات و مردم است .

*حق داريد، من يك چيزي را به شما بگويم، اين پيشنهاد به من شد استخاره كردم خوب آمد قبول كردم، تا اين حد كه ببينم استخاره چه مي گويد.

-در كار خير كه حاجت به استخاره نيست.

*نه! كار خير بوده و فردا شر مي شود، شما نمي توانيد بگوييد. من آبرو و حيثيت ورزشي ام را گذاشتم كه قبول كردم در اين شرايط، هيچ كس نمي آمد همينجوري آبرويي كه من در دوازده سال كسب كرده بودم در اين مقطع بگذارد. هنوز از جام جهاني زياد نگذشته.

-من آرزو ميكنم به قول خودت آبروي كه علي دايي در طبق اخلاص گذاشته، نتيجه بخش باشد به موفقيت هايت يك موفقيت اضافه شود.
علي جان بالاخره تكليف علي كريمي چه شد؟

*ببينيد تكليف ندارد، آقاي كريمي متاسفانه مصدوم بودند و ما نتوانستيم از ايشان استفاده كنيم بعد آن مسائلي كه بوجود آمد اصلا ايشان مصدوم بودند و مسائل بيروني اردو اصلا به من ربطي پيدا نمي كند.

-الان كه بيرون اردويش ظاهرا حل شده و آقاي رئيس جمهور هم دستور دادند.

*آقاي رئيس جمهور خيلي لطف دارندكه انقدر به تيم ملي شان نظر دارند، به بازيكن هاي تيم ملي شان، اما چيزي كه هست اينكه هروقت آقاي كريمي آماده باشد به تيم ملي دعوت مي شود.

-الان از نظرشما آماده نيست علي كريمي؟

*آقاي كريمي كجا بازي مي كنند الان؟

-يك چيزي را رك بگويم، همان مخالفان شما مي گويند كه علي دايي تعمدا علي كريمي را راه نميدهد تا مبادا بيايد ركورد علي دايي را بشكند.

*علي دايي ركورد زد به غير از اس ام اس چه چيزي عايدش شد؟ شما به من بگو كه بخواهد ناراحت بشود.به من بگوييد كه در جام جهاني با من چه كار نكردند؟
شما بگو ، من اگر مثلا در همان كشورهاي خليج فارس بودم الان علي دايي تمام مجسمه هايش در تمام ميادين بود، اما ما اينجا بوديم و متاسفانه مردم ما انقدر احساسي هستند كه يك روز علي دايي ميشود بزرگترين آدم و يك روز هيچ ميشود.
شما در جام جهاني براثر آن مسائلي كه بوجود آمد و خيلي از چيزها را هركسي كه دوست داشت، مخالف علي دايي بود آمد حرف زد، هركاري ميخواست كند كرد.

-من يك چيزي را روراست بگويم شما دو تا مسئله را اگر كنار بگذاريد، من دوستانه بعنوان يك همزبان ميگويم شايد مجسمه تو را بسازند در ميدان شهر بگذارند، يك غروري داري به خاطر تحصيل كرده بودن ات، دو ؛يك غروري داري به خاطر آذري بودن ات، سه؛ يك غروري داري به خاطر ركوردهايي كه ثبت كردي.

*اصلا چنين چيزهايي نيست، علي دايي احتياج ندارد مجسمه اش را كسي بسازد.

-چرا الان گفتيد اگر كشورهاي حاشيه خليج فارس بوديد مجسمه تان را مي ساختند.

*نه يكي از دوستان من تعريف مي كرد يك كشور رفته بود و ناراحتي قلبي داشت مي گفت رفتم بيمارستان و يك مجسمه بود.
من از دكترم پرسيدم خدا بيامرزدش اين چه كسي بودكه مجسمه اش را ساختيد؟
گفت اين الان زنده است و اين دكتري است كه فلان جراحي ها را انجام مي دهد ، مجسمه اش را زديم، ما متاسفانه بر مي گردد به فرهنگ ما، تاريخ ما ، ما تا موقعي كه هستيم كسي يادي نمي كند ،خداي نكرده يك اتفاقي پيش بيايد، اين همه آدم بودند در ايران هنرپيشه بوده، ورزشكار بوده، ما زماني كه مرحوم تختي بوده اينجوري قدرش را ميدانستيم؟

ولي الان هركسي بخواهد صحبت كند الگويت كيست؟ مرحوم تختي بوده در حالي كه اصلا نمي داند تختي كي بوده ، چكار كرده، كجا بوده، ما اين را داريم، منم دارم ، شما هم داريد.

-علي جان، از مرحوم تختي مردم ذكر مي كنند مي گويند در مرحوم تختي ، غروري كه در علي دايي بوده ، نبوده، عصبانيت علي دايي در تختي نبوده و اين ها را داري ديگر.

*عصبانيت كه اولش هم گفتم مگر ماشين هستم يا ربات هستم كه عصباني نشوم؟ مطمئنا آدم عصباني مي شود، من الان بگويم بيشتر وقتم هركجا مصاحبه ميكنم اين است كه چرا اين دعوت نكرده و آن دعوت نكرده.

-يادمان رفت علي كريمي را مي گفتيم.

*كسي منكر مسئله فني علي نيست، علي خيلي زحمت كشيده براي مملكت، براي فوتبال ملي ما، هميشه زحمت كشيده ،خوب بوده اما مي گويم بايد خوب باشد، اسم بازي نمي كند، علي كريمي آماده باشد خودش را به من نشان دهد.

-دو تا هم زبان هيچ وقت به همديگر دروغ نمي گويند، يعني وجدانا بخاطر اين نيست كه اگر علي كريمي بيايد ركورد تو را مي زند؟

*من باز گفتم، منظورت از ركورد كدام ركوردت است؟ الان به من بگوييد مردم هم گوش كنند.

-ركورد بازي هاي ملي

*الان علي كريمي چند تا بازي كرده ، شما مي دانيد؟

-حدودا كه در هشتاد و شش تا

*من چه تعداد بازي كردم؟

-خب شما آمارت خيلي متفاوت است با علي كريمي.

*نه به من بگو من چندتا بازي كردم، كه دودوتا چهارتا حساب كنيم كه علي كريمي چند سال بايد باشد؟به من بگو من چند بازي ملي كردم؟

-بيشتر از صدتا، صد و بيست و هشت تا

*نه، صدو پنجاه خورده اي، خدا شاهد است خودم نمي دانم .

-بازي هاي رسمي و غير رسمي؟

*مجموعا، پس شما نگاه كنيد كه علي كريمي چند سال بايد بازي كند كه به اين تعداد برسد، شما حساب كنيد كه علي دايي شايد همين فردا از تيم ملي برود، اتفاق است خيلي چيزها اتفاق مي افتد. اين حرفها چيست.

-راجع به مهدي مهدوي كيا

*راجع به تك تك شان من جواب دارم، شما علي كريمي را بگذاريد تمام كنيم، علي كريمي هر موقع آماده باشد مطمئن باشيد كه در تيم ملي جايگاهش حفظ است، هيچ كس نمي تواند منكر توانايي فني علي كريمي باشد، چون نشان داده ،همه ديدند، اما من به صرف اينكه علي كريمي در تيم بازي مي كند نه، مهدي مهدوي كيا چون كاپيتان تيم ملي بوده به هر صورت بيايد بازي كند نه، من اين همه مشكل داشتم قبل از اينكه جوانهايي مثل غلامرضا رضايي را بازي دهم يا خيلي هاي ديگر، من سوال قبلي را كه پرسيديد جواب بدهم من يازده دوازده سال آبروي ورزشي ام را گذاشتم در تيم ملي.

-و كار بزرگي كرديد در جوان گرايي، مثبت و خوب است.

*ريسك بزرگ من، خواست خدا هم بود كه كمك كرد من اين ريسك را انجام دهم ، علي كريمي مصدوم شد، آقاي مهدوي كيا مصدوم شد، دست و بال من را اين چيزها باز گذاشت كه بتوانم از جوانها در غياب آنها استفاده كنم، مثلا شما مي گوييد فلان مربي كه ميخواست مربي تيم ملي شود ايشان چه اعتباري را مي خواست بگذارد كه مثلا از دست بدهد تيم ملي موفق نباشد، از دست چه چيزي را مي داد.

-الان ولي تيم ملي موفق نشود علي دايي ممكن است خيلي چيزها را از دست بدهد.

* مطمئنا بعضي ها منتظر اين قضيه بودند، همانطور كه بعضي ها آمدند در امارات نشستند منتظر بودند كه علي دايي ببازد، بعضي ها پيغام داده بودند به دوستان خود من كه مثلا يك ماه ديگر مربيگري تيم ملي را به من تبريك مي گوييد، كاري به اين چيزها ندارم چون من به كار اعتقاد دارم، خيلي مسائل است آدم نميخواهد بازگو كنم.

-در همين راستا است كه من در روزنامه ميخوانم روي ماشين علي دايي اسيد ريختند.

*اين جزو چيزهايي است كه خود من هم ماندم، مگر مي شود روي ماشين من، روي ماشين يكي ديگر اسيد بريزند؟ اين هم جزو اخباري بود كه همه ما -ببخشيد- شاخ به اندازه عاج فيل واسه ما درآمد، اصلا من نميدانم اين اخبار را از كجا مي آورند، آدم به چه كسي بگويد، الان ماشين من اينجاست.

-من خودم مي روم ببينم اسيد ريختند يا خير (خنده).

*مردم ما انقدر با فرهنگ و باشعور هستند مطمئن باشيد صد هزار سال ديگر از اين كارها نمي كنند، در جام جهاني گفتند روزنامه ها را دارم به شما نشان مي دهم كه فروشگاه علي دايي را شيشه شكستند، در حالي كه من اين حق را مي دهم، اگر يك موقع موفق نباشد تيم ملي ، حق را به آن صورت نمي دهد ولي اگر كسي ناراحت باشد مطمئنا مي آيد سراغ مغازه علي دايي، چون كس ديگري مغازه ندارد كه ، آن كسي كه دارد علي دايي است كه اسمش روي مغازه اش است، اين هم جزو آن هايي بود كه من شاخ درآوردم.

نميدانم اين اخبار كه ماشين من در المپيك پارك چه كسي اسيد ريخته ، راجع به آقاي رحمان رضايي، قرار شد بيايد در اردو ، يك شنبه بازي اش تمام شد و قرار شد سه شنبه در اردو باشد، در يك سال و خورده اي ايشان بازي نكرده بود.

ما دوست داشتيم در اردبيل آقارحمان داشته باشيم تست كنيم ببينيم رحمان آمادگي اش چگونه است، تازه ايشان قرار بود سه شنبه اردبيل باشد پنج شنبه بعدازظهر به قول خودش به من زنگ زده كه من جوابش را ندادم كه اين چيزها براي ما معني و مفهوم ندارد.

آقاي مهدوي كيا زانويشان در تمرين آخر پيچ خورده بود مي توانيد از خودشان بپرسي.
من آقاي مهدوي كيا را دعوت كردم، آقاي رحمان رضايي را دعوت كردم، فقط آقاي وحيد هاشميان را دعوت نكردم چون خودش ايميل كرده بودكه من نميتوانم دوره اول شركت كنم به هر دليلي كه خودش دارد كه دلايلش هم به نظر من محترم است چون هركسي زندگي مخصوص به خودش دارد و به خودش ربط پيدا مي كن.
به غير از این من چه كسي را دعوت نكردم؟ بعد هم شما اين همه اسم مي آوريم تيم ملي مگر چند نفر ميتواند داشته باشد، در ليست من بالاي پنجاه و پنج نفر است كه ميتوانم از همه آنها استفاده كنم اما من مي گويم شما هي اسامي مي آوريد چه كساني را بايد بگذارم كنار؟

-اتفاقا من مي گويم اين حق مسلم يك سرمربي است كه از هركسي كه دوست دارد استفاده كند.

*مطمئنا الان شما يك سوال ديگر از من مي پرسيد و اين حق را از من مي گيريد.

-نه شفاف سازي مي كنيم وگرنه اين حق شماست.

*مطمئنا حق من است و در اين حق هم به كسي اجازه نمي دهم كه دخالت كند، فقط در اين برنامه تلويزيوني فقط اس ام اس نفرستيد كه مردم يازده نفر را قبل از بازي ، مثلا فردا با امارات بازي داريم چه كساني بازي كنند!

-من شنيدم كه از يكي از اين اس ام اس هاي تلويزيوني ناراحت شده بوديد.

*من مطمئنا ناراحت مي شوم، من در بدترين شرايط احتياج به حمايت داشتم آن هم در رسانه اي كه همه نگاه مي كنند اينكه تيم ملي صعود مي كند يا خير ، خيلي در روحيه بچه هاي من اثر مي گذارد، و خدا را شكر ميكنم كه بچه هاي با غيرت داشتم كه همه جوره براي تيم ملي تلاش كردند.

-خدا را شكر، دفعه قبل هم موقعي به برنامه من آمديد كه اين گلايه از برنامه نود وجود داشت.

*نه اين گلايه نيست ، اگر قرار باشد همه چيز دو طرفه باشد، بايد دو طرفه باشد.

موقعي كه همان برنامه اي كه حالا شما اسم آورديد، من هم مي گويم اگر تيم ملي مي باخت 183 كارشناس مي آوردند تيم ملي اين كار را كرد، اين جوري گل خورد، اين چيز اشتباه بود اما تيم ملي برده، تيم ملي اين مملكت كه انقدر براي مردم اهميت دارد سه دقيقه در برنامه شان راجع به تيم ملي صحبت كردند، زيرگروه را ده دقيقه، يك ربع صحبت كردند، بازيهاي ديگر هم همينجوري، اما تيم ملي مملكت ارزشش را ندارد كه مثلا سه دقيقه از آن صحبت ميكنند، پس مطمئنا يك سري چيزهاي ديگر است.

اما اگر مي باختيم مطمئن باش انواع و اقسام كارشناسان مي آمدند كه علي دايي اصلا صلاحيت نداشت.

ببينيد تيم ملي صعود كرد با اقتدار، بعد از اينكه تيم ملي صعود كرد ، گروه ما آسان شد، اصلا مگر سوريه بردن دارد، من در مصاحبه ام هم گفتم اگر كسي يادش باشد كه ما كي كويت را برديم؟ ببينيد چه جوري است؟ پس گروه ما آسان است اما اس ام اس مي داديد كه تيم ملي صعود مي كند يا خير؟

ما كارمان به مشكل برخورد چون ما هم ليگ را ميخواستيم هم تيم ملي موفق باشد،همين آقايان اصرار كردند كه ليگ برگزار شود اگر ليگ برگزار نشود فاجعه است، به خود من زنگ زدند كه فاجعه است، من اينجا دارم مي گويم تيم ملي موفق نباشد فاجعه است يا مثلا باشگاههاي ما؟ همه اينها جمع شده است كه تيم ملي درست شود.

-علي جان ما هم كلا ، اصلا رسانه هدفش اين است كه حمايت كند از تيم ملي، و آرامش ببخشد به اوضاع و برنامه امشب ما هم و شفاف صحبت كردنمان هم دقيقا در همين راستا است كه خيلي از اين حاشيه ها را از بين ببريم كمك كنيم انشاالله، فردا شما هفت بعدازظهر ميرويد مالزي براي ادامه كار، انشاالله بيشتر موفق باشيد و اين آرزوي همه ما است.

*من اصلا روي اين شك ندارم، من دوست دارم انتقاد مي كنيد يك انتقادي كنيد كه به درد من بخورد .

-ما چند عكس ميخواهيم نشان بدهيم خيلي كوتاه فقط يك كلمه راجع به آن بگو.

پخش عكس علي دايي در حال تنيس بازي

*من همه ورزشها را انجام مي دهم.

-علي دايي در حال تنيس بازي كردن ، شايد كمتر كسي از مخاطبين معمولي وغيرورزشي بداند كه علي دايي يك تنيس باز حرفه اي هم است.

*اصلا حرفه اي نيستم.

پخش تصوير كريم باقري

*يكي از بهترين دوستان

-و قرار نيست دعوت شود؟

*صحبت هم كردم، كريم جايگاهش خيلي بالاتر از اينهاست، چون دراين موقعيت ما كساني داريم كه هم جوانتر از كريم هستند و هم آماده تر از كريم.

پخش تصوير ناصر حجازي

*آقاي حجازي هم جزو بهترين ها

پخش تصوير عكاسان فوتبال

*قشر زحمت كش عكاس

پخش تصوير علي كريمي

*يكي از نوادر فوتبال ما

پخش تصوير برانکو

*يك مربي جنتلمن و با كلاس

-آقاي مهندس عزيز باز خيلي ممنون هستم كه به برنامه ما آمديد،خيلي ممنون هستم كه سوالها را شفاف تر از قبل جواب دادي، برايت آرزوي موفقيت ميكنم اميدوارم در مالزي قرعه خوبي به نام ما بخورد. حرفهاي پاياني در بيست ثانيه.

*خواهش ميكنم.  من تشكر ميكنم از تمام كساني كه در اين مدت من را مورد لطفشان قرار دادند، از خانواده ام، از همسرم كه من را تحمل كردند و از مردم عزيزمان هم ميخواهم كه هميشه ما را دعا كنند.


ارسال به دوستان
وبگردی