۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۶۴۳۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۱۱-۰۴-۱۳۸۷
کد ۴۶۴۳۴
انتشار: ۱۵:۰۵ - ۱۱-۰۴-۱۳۸۷

لزوم تداوم مذاكره با 1 +5

دكتر ولايتي

اشاره:

تجربه 20 ساله فعاليت ديپلماتيك دكتر علي اكبر ولايتي در مسند وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در سالهاي پرفراز و نشيب جنگ تحميلي و تحريم هاي سياسي و اقتصادي دو دهه اول انقلاب و پس از آن مشاورت رهبري در امور بين الملل سبب شده كه او زواياي آشكار و نهان رخدادهاي سياست خارجي را با چشماني تيزبين تحت نظر داشته باشد و رصد كند و او اگرچه اكنون نمي تواند مستقيما در امور مربوط به سياست خارجي دخالت كند اما نظرات كارشناسي او در سطح كلان در بسياري موارد راهگشاي امور بين الملل كشور بوده است .

مسايل جديد تحريم هاي مالي و بانكي بخاطر مسايل مربوط به انرژي هسته اي و به موازات آن آغاز دور جديد مذاكرات ايران با گروه 1 +5 سبب شد كه خبرنگاران روزنامه جمهوري اسلامي در اين زمينه با دكتر ولايتي به گفت وگو بنشينند; كسي كه در سخت ترين شرايط هم مذاكرات ديپلماتيك را زمينه مناسبي براي احقاق حق مي داند كه مي تواند موانع فراواني را از پيش پاي مجريان سياست خارجي كشور بردارد . متن گفت وگو با ايشان براي اتخاذ بهترين سياست خارجي به ويژه مذاكرات با گروه 1 +5 و آژانس بين المللي انرژي اتمي را در ادامه مي خوانيم .

اخيرا اتفاقات خاصي در ماجراي هسته اي ايران افتاده است . لازم است تحليلي داشته باشيم از شرايط روز و اينكه تلاشهاي ما در مقابل عملكرد كشورهاي 1 +5 چه بوده است آيا ما داريم درست حركت مي كنيم؟

بسم الله الرحمن الرحيم .

شرايط هسته اي ما روشن است . ما در حوزه فني كارمان دارد پيش مي رود و رسيده ايم به آن تكنولوژي يا فن آوري هسته اي . نه در مقياس كوچك بلكه در مقياس قابل قبول به عنوان يك قدرت هسته اي كه مي تواند در اين زمينه بدون اتكاي به ديگران در حوزه انرژي صلح آميز هسته اي پيش برود. اين را دنيا هم پذيرفته است . اين بحث فني قضيه است . قبلا تلاش بعضي از كشورهاي غربي اين بود كه ايران به اين مرحله نرسد كه خوب ايران رسيد. بنابراين كسي نمي آيد از چيزي كه به دست آورده عقب نشيني كند. اين توقع بيجا است كه ايران بگويد ما دست از فن آوري هسته اي برداشته ايم و ديگر نمي خواهيم به اين فن آوري دسترسي پيدا كنيم .

كشورهايي بوده اند كه تا نهيبي به آنها زده شده ابزارهايي كه براي اين كار داشته اند را تحويل داده اند و عملا خودشان را محروم كرده اند. ايران از آن نوع كشورها نيست در ثاني اين قبيل كشورها به خودكفايي هسته اي نرسيده بودند. به عبارت ساده تر فن آوري در ايران بومي شده است . به فرض هم كه يك روزي به هر علتي نطنز كارآيي خودش را از دست بدهد. چون فن آوري هسته اي در ايران بومي شده بنابراين فن آوري هسته اي ايران در نطنز نيست در مغز متخصصين ايراني است . در زمين نيست در ذهن دانشمندان ايراني است . پايگاه اصلي فن آوري هسته اي در مغز و ذهن دانشمندان است محصولاتش ماشين هايي روي زمين است .

قسمت دوم پاسخ به سئوال شما كارهاي سياسي و بين المللي است . هر كار بزرگي كه در كشور مي شود بخصوص اگر به نوعي مقررات حاكم بر آن كار و آن امر جنبه بين المللي هم داشته باشد مثلا فرض بفرمائيد موضوع تسهيلات راهبردي در دنيا كه بين شوروي و آمريكا به صورت « سالت ـ 1 » و « سالت ـ 2 » قرارداد بسته شده بود هر كدام از آنها موشكهاي خودشان را داشتند اما در عين حال در چارچوب مقررات بين المللي هم قرار داشتند. بعضي از كشورها برنمي تابند كه كشورهايي خارج از اتصالاتشان با قدرتهاي صاحب نفوذ غربي اينها كاري را بكنند كه با اين كار به راهي قدم بگذارند كه در نهايت آن كشورها را حداقل به يك قدرت منطقه اي تبديل كند. اين معادلات ذهني آنها را به هم مي زند و لذا سنگ اندازي مي كنند. سنگ اندازيهايي كه شما ملاحظه مي كنيد علي رغم اينكه ايران اصرار دارد كه در چارچوب مقررات بين المللي كار كند و از سوي ديگر نهايت همكاري را با بازرسان بين المللي دارد با اين حال هر روز بهانه مي گيرند انگيزه آنها اين است كه نمي خواهند ايران از اين سطحي كه دارد بالاتر برود و تبديل بشود به يك قدرت منطقه اي يا بين المللي . ما در اين ميان چه بايد بكنيم

من به عنوان كسي كه در اين زمينه ها تجربه دارم نظر خودم را عرض مي كنم . نظر بنده اين است كه ما حتما در صحنه بين المللي دو كار را بايد به موازات هم انجام بدهيم . يكي كار با آژانس است و ديگري كار با كشورهاي ديگر بخصوص كشورهاي تاثيرگذار در صحنه بين المللي كه عمدتا در همين 1 +5 متمركز هستند كشورهاي ديگر هم هستند مثل غيرمتعهدها . ولي در عين حال كار كردن با غيرمتعهدها لازم است اما كافي نيست . حتما بايد با ساير كشورها هم كار شود . مذاكره با 1 +5 را از سالها پيش ما پذيرفته ايم . اينكه آقاي سولانا به ايران مي آيد و نامه 6 وزير را مي آورد معنايش اين است كه در قاعده مذاكره 1 +5 را پذيرفته ايم والا نه ميزبان آقاي سولانا مي شديم و نه نامه 6 وزير را دريافت مي كرديم . به موازات آنكه ما مي آئيم طراحي هاي شيطنت آميزي كه بعضي از قدرتهاي مخالف ما در دنيا دارند مي كنند آنها را با تدبير خنثي مي كنيم متقابلا هم بايد خودمان ابتكاراتي داشته باشيم . موقعي كه مطرح كردند آقاي سولانا قرار شد بيايد ايران هنوز ايران پاسخ آقاي سولانا را نداده بود آقاي بوش اعلام كرد كه ما متاسفيم كه ايران نپذيرفته آقاي سولانا به ايران بيايد. موقعي كه چنين اتفاقي مي افتد كه رئيس كشوري مثل آمريكا كه اينقدر مدعي است كه مسايل بين المللي را رعايت مي كند قبل از اينكه ايران جوابي به سفر سولانا به تهران بدهد آنها اينطور تبليغ كنند كه ايران نپذيرفته و متاسف بشوند. اين نشان مي دهد كه آمريكائيها دلشان مي خواست ما آقاي سولانا را نپذيريم . پس معلوم است آنهايي كه خلاف مصالح ما عمل مي كنند مي خواهند ما نپذيريم پس مصلحت ما در اين است كه بپذيريم . به دلايل مختلفي . يكي از دلائلش همين است . يك موقعي امام خميني (رحمت الله عليه ) فرمودند كه به من گفته اند كه شما يك مدت پاريس بمان . حالا به تهران نرو. من فهميدم بايد بروم .

يكي از دلايلي كه ما بايد مذاكره را بپذيريم اين است كه كشوري كه در راس كشورهايي است كه مي خواهند به ايران فشار وارد كنند قبل از اينكه ما جوابي بدهيم او مطرح مي كند كه ايران مذاكره را نمي پذيرد. سولانا را نمي پذيرد.

از اين موضوع مي توان استنباط هاي زيادي كرد . معلوم مي شود كه 1 +5 وقتي يك نماينده اي مثل سولانا را تاييد كردند آمريكا و چين و روسيه بر كشتي اروپا سوار هستند. اين و بعضي دلايل ديگر نشان مي دهد كه اروپا به دنبال اين است كه از طريق مذاكره با ايران مسايل را حل كند. آمريكائيها به دنبال اين هستند كه بگويند مذاكره با ايران بي فايده است . بايد قطعنامه به كار ببريم تهديد نظامي بكنيم محاصره اقتصادي بكنيم و از اين قبيل .

اروپائيها مي گويند نه ممكن است مذاكره به نتيجه برسد. آمريكائيها منتظرند از ايران بهانه به دست بگيرند و نظر خود را به كرسي بنشانند و بگويند : « ديديد گفتيم مذاكره با ايران فايده ندارد » . به محض اينكه بهانه اي توسط ايران داده شود حالا به هر دليلي موجب خوشحالي آمريكائيها مي شود و آنها طرف مقابل خود را قانع مي كنند كه ايرانيها به دنبال مذاكره نيستند.

آمريكائيها به دنبال قانع كردن ايران نيستند آنها به دنبال قانع كردن شركاي خودشان هستند. آمريكائيها اگر مي خواستند ما را براي مذاكره قانع كنند صبر مي كردند آقاي سولانا از تهران برگردد گزارشش را بدهد همه حرفهاي آقاي سولانا كه حرفهاي مطبوعاتي نيست بايد صبر مي كردند سولانا برگردد به اروپا گزارش خود را بدهد ارزيابي خودش را بدهد بعد همين جمع به اجماع برسند كه ايران نپذيرفته است .

ايران با حفظ دستاوردهاي خودش در حوزه علم و فناوري در عين حال هم در حوزه بين المللي و در مذاكرات بايد فعال باشد. لزوما همه اعضاي 1 +5 ديد و تحليل يكسان ندارند . بعضي از كشورها بخصوص آمريكا محركان پشت صحنه مثل اسرائيلي ها را دارد . آمريكا و اسرائيل به دنبال اين هستند كه به افكار عمومي دنيا بگويند ايران اهل كار بين المللي و مذاكره با ديگران نيست . ايران مي گويد مرغ يك پا دارد و حاضر نيست مسايل مختلف را به بحث بگذارد.

موقعي كه چنين تبليغ مي كنند كه ايران تن به مذاكره نمي دهد و حاضر به مذاكره و تعاملات بين المللي نيست اين معنايش اين است كه مي خواهند آن كشور را در افكار عمومي دنيا منزوي كنند. براي اينكه در دنيا چه آنهايي كه با ما موافق هستند و چه آنهايي كه با ما مخالف هستند مي دانند اصولا هر كشوري در دنيا حتما يك بعد كارش كار بين المللي است . ما بايد از كار بين المللي استقبال كنيم . كار بين المللي يكي از ابزارهاي بسيار مهم ما در احقاق حقمان است . ما كه نبايد خودمان را از صحنه بين المللي براي احقاق حقمان محروم كنيم . مطلب بعدي اين است كه نبايد با هر واكنش منفي يا يك حركت مخالف در سطح دنيا انجام مي دهد ما عقب نشيني كنيم .

همان طور كه ما كار مي كنيم طرف مقابل ما هم كار مي كند. ما بايد تلاش خود را بكنيم و ضمن اينكه يك قدم عقب نشيني نمي كنيم اما از اين عرصه كه عرصه بسيار مهمي در جهت احقاق حقمان است استفاده كنيم .

حدود 10 سال در دوره جنگ تلاش بين المللي كرديم و نتيجه هم گرفتيم و حق مان را در صحنه هاي بين المللي گرفتيم .

ما وظيفه داشتيم به دنيا بگوئيم از خاك خودمان دفاع مي كنيم و رژيم صدام حسين مهاجم و متجاوز به خاك ما است و اين حرف را در دنيا به كرسي نشانديم .

بالاخره اين تلاش 10 ساله و بسيار طولاني موجب شد كه حق ايران به رسميت شناخته شود . در صحنه بين المللي ما با مذاكرات و استمرار مذاكرات توانستيم موفق شويم و حق و حقوق ما شناخته شود و ما به دنيا بگوئيم كه ايران جنگ طلب نيست دشمنان ما مي خواستند به دنيا بگويند كه ايران جنگ طلب است اما ما با مذاكره موفق شديم اين ذهنيت را در تبليغات جهاني از بين ببريم . ما اثبات كرديم كه جنگ طلب نيستيم . اين كار مهمي بود. اگر ما مذاكرات نمي كرديم و در دنيا جا مي افتاد كه ما جنگ طلب هستيم خيلي ضرر مي كرديم . در قضيه هسته اي هم همين طور است . ما دستاوردهاي هسته اي خودمان راداريم . توان هسته اي در ايران بومي شده است . وقتي ما به اين هدف رسيده ايم خيلي بيشتر بايد تلاش كنيم تا اين حقمان را در صحنه بين المللي هم بامذاكره و تدبير به كرسي بنشانيم .

سلاح اروپا تحريم است . سلاح آمريكا تهديد. هم اروپا و هم آمريكا يك هدف را دنبال مي كنند و آن محروم كردن ايران از دسترسي به انرژي هسته اي است اينكه شما مي فرمائيد ما مي توانيم با بعضي از كشورها مذاكره كنيم ما نمي خواهيم مذاكره را نفي كنيم اما آيا ما مي توانيم مذاكره كنيم حتي با تعليق غني سازي؟

خير. ما كه نبايد از اول نتيجه آخر را بگيريم . ما گفته ايم كه روي يك چارچوب اصولي حركت مي كنيم ليكن از اول هر مذاكره اي مي خواهيم بكنيم بدون هر پيش شرطي است .

هر طرف اصول خودش را دارد. مي گويند ايران نبايد بمب اتمي بسازد ما مي گوئيم ايران نيازمند انرژي هسته اي است . اين دو اصل اساسي كه خط قرمز شما و ما است مي تواند مبناي مذاكره قرار گيرد. در اين توافق كنيم . اما اگر از اول بگويند شما بيائيد دست از تكنولوژي هسته اي برداريد معلوم است كه به جايي نمي رسد. مذاكره اي كه الان گذاشته اند پيش مذاكره است . ممكن است اين پيش مذاكره 6 هفته نباشد 6 ماه بشود . شما نمي توانيد براي مذاكره مدت تعيين كنيد . اگر قرار باشد طرفي بگويد كه مذاكره بايد ظرف 6 هفته بايد تمام شود اين درست نيست .

اروپائيها و 1 +5 اين را مي توانند از ما بخواهند كه ما قبول بكنيم كه با هم بنشينيم و مذاكره كنيم . ما قبول بكنيم كه هر دو در چارچوب قوانين بين المللي تلاش بكنيم و به يك نتيجه برسيم . ما قبول كنيم كه پيش شرطي را نپذيريم اما اصل طرح را آنها بپذيريم . اينكه ما قبول كرده ايم مذاكره را شروع كنيم و مذاكرات هم جنبه جدي داشته باشد اين يك تحول در رابطه ما و 1 +5 است . ما در برخوردهاي 1 +5 هم تفاوتهايي ديده ايم . تشخيص ما اين است كه در اين شرايط مي توان مذاكره كرد . مرحله بندي هم مرحله بندي خوبي است . پيش مذاكره دارد تا برسيم به مذاكره اين هم معقول است . اما اينكه بگويند پيش مذاكره 6 هفته و لاغير معنايش اين است كه از قبل اينها يك حد زماني گذاشته اند براي يك مجموعه مذاكره اي كه معلوم نيست چقدر طول مي كشد. شبهه اي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه اينها اينقدر اين موضوع را كش بدهند و در بعضي موارد كه مربوط به حقوق ما مي شود سرسختي نشان بدهند 6 هفته هم بگذرد و به جايي نرسند و بگويند خيلي خوب زمان تمام شد. اين درست نيست .

مذاكرات ايران با 1 +5 مدتي تعطيل بود . مقصر اين تعطيلي و توقف مذاكره كداميك از طرفين بودند . دو طرف چه كوتاهيهايي در اين ماجرا داشتند؟

من در جزئيات قضاياي اجرايي نيستم اما نفس اينكه مذاكرات سست شود به نفع هيچ يك از طرفين نيست . مذاكرات از هر طرفي جدي گرفته نشود به مصلحت نيست . نه به مصلحت ما است ونه به مصلحت طرف ديگر. به نفع هر دو طرف هست كه هم مذاكره داشته باشيم و هم مذاكرات با جديت پيش برود.

آيا ايران براي تقويت مذاكرات با 1 +5 برنامه هايي دارد؟

ايران كشوري است كه در آن آزادي وجود دارد و كشور تك صدايي نيست . اما در مورد انرژي هسته اي دولت بايد كارها را پيش ببرد. در قضيه هسته اي طرفهاي مقابل ما از ايران چند صدايي نبايد بشنوند. در ايران در موضوع هسته اي بايد يك صدا باشد و هم بر سر انرژي هسته اي اجماع و اتفاق كنند.

مسئولين و صاحب نظران و كارشناسان سياسي و...بايد از اظهارنظرها و شعار پراكني هاي غيرمنطقي و تحريك كننده پرهيز كنند. 1 +5 روي كلمه به كلمه اين حرفها و شعارها حساب مي كنند . بايد حساب شده تر حرف بزنيم .

برخي از كارشناسان ايراني و خارجي معتقدند كه مسئولين ايران در زمينه انرژي هسته اي شعار زياد مي دهند. حرف زياد مي زنند. مي توانند كمتر حرف بزنند اما سعي مي كنند زيادتر حرف بزنند مي توانند كمتر شعار بدهند اما زياد شعار مي دهند گاهي انرژي هسته اي را وجه المصالحه انتخاباتهاي محلي و شهري و شوراي شهري مي كنند. نظر شما چيست؟

بايد طوري برنامه ريزي كنيم كه خود موضوع خودش را نشان بدهد تا اينكه ما تبليغ آن را بكنيم مگر اينكه تبليغ ضرورت داشته باشد. اي بسا بعضي كلمات و حرفها باعث مشكلات براي ما بشود. بايد از شعار دادن پرهيز كنيم

تحليل شما از اثرات تحريم بر اوضاع اقتصادي ايران چيست؟

اگر 1 +5 بداند كه تحريم مثل تحريم بانك ملي موجب شود ما از مواضع مان عقب نشيني كنيم آنها ترديد نخواهند كرد كه مشابه چنين كارهايي را در آينده تكرار خواهند كرد تحريم معلوم است بد است . ايجاد محدوديت عليه فعالان و فعاليتهاي اقتصادي و بانكي كردن به نفع اقتصاد ما نيست . اين مشخص است . اما نمي توانيم تسليم تحريم ها شويم . اگر 1 +5 از تحريم به عنوان يك نقطه ضعف استفاده كنند نبايد ما اجازه دهيم آنها به اين نتيجه برسند كه ما با تحريم ها وادار به عقب نشيني مي شويم . بايد سعي كنيم با مذاكرات پيش برويم اما نبايد هم اجازه دهيم كه 1 +5 به اين نتيجه برسند كه تحريم ها براي ما مهم است . ما با تحريم عقب نشيني نمي كنيم . ما علي رغم تحريم ها بر مواضع اصولي خود ايستادگي مي كنيم . ما بايد تلاش كنيم كه تحريم ها عليه ما صورت نگيرد. هر چه ديپلماسي در حوزه بين المللي جدي تر و فعال تر باشد امكان وقوع مشكلاتي مثل تحريم ها كمتر مي شود .ما بايد از زمان حداكثر استفاده را بكنيم و به مذاكرات با1 +5 و يا تك تك كشورهاي اروپايي و روسيه و چين ادامه دهيم .

ما از آن كشورها نيستيم كه با يك نهيب آمريكا همه فعاليتهاي خود را تعطيل كردند. ما در صحنه بين الملل بايد دو كار را به موازات هم انجام دهيم يكي كار با آژانس و ديگري مذاكره با كشورهاي 1 +5.

اروپا به دنبال اينست كه از طريق مذاكره با ايران مسائل را حل كند ولي آمريكائيها به دنبال اين هستند كه بگويند مذاكره با ايران بي فايده است و بايد قطعنامه بكار ببريم.

آمريكا و اسرائيل مي خواهند ايران را در صحنه بين المللي منزوي كرده و بگويند ما اهل مذاكره نيستيم.

كار بين المللي و ديپلماتيك يكي از ابزارهاي بسيار مهم ما در احقاق حق مان است.

منبع: جمهوری اسلامی

ارسال به دوستان
وبگردی