حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: شايد گفتن از گذشتهها دردي از وضعيت حال درمان نكند، اما براي تذكر بر تجربههاي پيشين لازم است و تكرار آن ميتواند زنگ هشداري براي مديران و برنامه ريزان كنوني كشور باشد. بسيار تلخ است كه در اين موضوع تامل كنيم كه بيش از نيمي از درآمد كل تاريخ نفت كشور در هشت سال صرف شد و در پايان نه تنها پيشرفتي در وضعيت مالي ملت و كشور ايجاد نگرديد، بلكه اقتصاد تا ورطه ورشكستگي پيش رفت و مردم همچنان با سختي امرارمعاش ميكنند.
دلارهاي نفتي كه بايد صرف سرمايه گذاري در صنعت، توليد، كشاورزي و تجارت ميشد، باآتش فساد آميخته گرديد و چاشني بي مدريتي خاكستر آنها را به باد داد. آنچنان شد كه امروز در هر حوزهاي خبرهاي ناگواري از اقدامات ناصحيح و يا تخلفات مالي به گوش ميرسد و بر افسوس ملت افزوده ميشود.
اخيراً نيز خبر تازه اي از سرمايه گذاري مسئولان دولت قبل در آمريكا به گوش ميرسد كه هنوز از كم و كيف آن اطلاع چنداني دردست نيست. اما نكته جالب موضوع، نگاه و نگرش تصميم گيرندگاني بوده است كه مجوز چنين امري را صادر كردهاند. كشوري كه مردمش براي معيشت روزانه و فرار از بيكاري نيازمند يك وام 10 تا 20 ميليوني است، برخي مسئولانش دوميليارد دلار در آمريكا اوراق قرضه ميخرند تا چه تحولي صورت گيرد؟ آيا اين اقدام در جهت حمايت از مستضعفان و افزايش رفاه مردم صورت گرفته؟! مگر آمريكا همان كشور متخاصمي نيست كه در هر حالتي درپي ضربه زدن به منافع ايران و ارزشهاي انقلاب است؟!
شايد بيش از اين قلم ما توان بازكردن اين موضوع را نداشته باشد و از اين جا به بعد چشم به اقدامات مسئولان قضائي ميدوزيم تا مسائل مربوط به اين موضوع بررسي و دادرسي قرار گيرد. اما محور اصلي بحث همانطور كه گفته شد تاكيد بر اشتباهات گذشته براي بازگشت از مسير انحرافي است.
در دولتهاي قبلي عزمي براي كمك و توسعه صنعت ديده نشد و امروز دستاوردهاي توليدي كشور شاهد بر اين مدعا ميباشند. اما بايد از دولت فعلي خواست تا اين رويه را تغيير دهد. دولت گذشته برنامهاي براي توسعه صنعتي نداشت و دولت فعلي نيز با طرح برنامههاي اقتصادي هنوز نتوانسته تغييري در روند قبلي دهد. شايد نگاههاي دولت قبل و مسئولان امروزي متفاوت باشد، اما در ماهيت قضيه تغييري حاصل نشده و نتيجه يكي است!!.
امروز تمام مشكلات داخلي و خارجي كشور بر پايه اقتصاد كشور نهاده شده و قوام بخش اين پايه، گسترش و توسعه صنعت و توليد داخلي ميباشد. مدام در مصاحبهها، گزارشها و سخنرانيهاي داخلي و خارجي مسئولان در مورد رونق اقتصادي از طرق مختلف تاكيد ميشود، اما در عمل شاهد تعطيلي يا ورشكستگي اكثر صنعت گران و توليدكنندگان خرد و متوسط در شهركهاي صنعتي هستيم.
كافي است مسئولان اقتصادي و صنعتي كشورسري به شهركهاي صنعتي اطراف پايتخت بزنند تا متوجه ركود توليد كشور گردند. رونق اقتصادي زماني محقق ميشود كه توليدكنندگان كوچك و متوسط افزايش يابند و صنعت گران خرد به گسترش خط توليد دست پيدا كنند. چراكه سروپا ماندن صنعت گران كلان كشور كه همگي از سينه دولت ارتزاق ميكنند، نشاني براي رونق اقتصاد و توليد نيست.
بمب ساعتي بيكاري، مدام به لحظه انفجار نزديك تر ميشود و استارت آن در زماني زده شد كه با وجود درآمدهاي سرشار نفت زيرساختهاي اقتصادي ايجاد نشد و كسي اهميت به اشتغال جوانان نداد. امروز نيز بيكاري افسارگسيخته تمام خانوادههاي ايراني را رنج ميدهد، اگرچه دولت اقداماتي را براي ايجاد شغل در دست اجرا دارد، اما بازهم نميتوان تاثير و تغيير در روند گذشته يافت.
منكر نگاه منطقي تيم اقتصادي كشور به معضلاتي همچون بيكاري و ركود توليد نيستيم، اما به عمل كاربرآيد و تا وقتي مردم تغييري درزندگي روزمره احساس نكنند و شاهد بهبود وضعيت مالي خود نباشند، نمي توان مهر تاييد بر عملكردهاي اقتصادي زد.
تنها برگ و امتيازي كه دولت فعلي در دست دارد و آن را از اقدامات غيرمسئولانه در سالهاي گذشته مبري ميسازد، اعتماد واميدي است كه مردم به برنامههاي اعلامي كابينه دارند. اگر امروز حسرت سالهاي گذشته را ميخوريم، نبايد با غفلت از آن اشتباهات، راه و رويه قبلي تكرار شود. لذا مسئولان بايد تامل كنند و به خود تذكر دهند كه هنوز تغيير ملموسي در وضعيت اقتصاد كشور و ملت حاصل نشده، پس نبايد به گونهاي رفتار كرد كه اعتماد و اميد جامعه از دست برود و درآخر تفاوت و تمايزي ميان عملكردهاي فعلي و سالهاي گذشته قرار ندهند.