چند تن از دبيران كل احزاب اصلاحطلب در جلسهاي كه در مجمع روحانيون مبارز و به دعوت سيدمحمد موسويخوئينيها برگزار شد دغدغههاي خود را براي رسيدن به يك كانديداي واحد جهت شركت در انتخابات رياستجمهوري بيان كردند.
به گزارش شهروند، در ابتداي جلسه نماينده مجمع روحانيون تاکيد كرد: «اگر جناح اصلاحطلب نياز به پيروزي دارد، بايد به لوازم آن نيز بينديشد. بايد بدانيم كه چه كسي را انتخاب كنيم تا پيروز شود.» او همچنين گفت: بايد شعارهاي انتخاباتي، مبتني بر شناخت درست از وضعيت جامعه باشد، شناختي كه به روز باشد و تاثير گرفته از كل ايران باشد و ملاحظه كرد كه آيا آنچه را كه مردم تهران ميخواهند، مردم ايران نيز ميخواهند و آيا آنچه كه احزاب به آن ميانديشند، همان است كه مردم ميانديشند؟ او تغيير نگاه را اجتنابناپذير دانست و گفت كه لازم است اين شناخت صورت گيرد. زيرا اصلاحطلبان نيازمند راي مردم هستند و بايد آنها را پاي صندوقهاي راي بياورند.
فقط خاتمي
اما مهمترين بحث در اين جلسه بر سر مصاديق بود. در اين ميان سه نظر ارائه شد.
جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب و تشكلهاي همسوي آنها مانند انجمن اسلامي پزشكان و نيز مجمع مدرسين و محققين از لزوم حضور سيدمحمد خاتمي رئيسجمهور سابق در انتخابات سخن گفتند. به اعتقاد آنها، اصلاحطلبان بايد حول خاتمي ائتلاف كنند وگرنه شكست آنها قطعي است. از نگاه آنها خاتمي تنها كسي است كه حضورش باعث ايجاد موج در جامعه ميشود. نمايندگان جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب در اين جلسه تاكيد كردند: «اگر خاتمي در انتخابات شركت نكند و به هر دليل حاضر نشود كانديدا شود، آنگاه رقيب تغييرات مورد نظر خود را اعمال ميكند. لذا اگر خاتمي نيامد، لزومي ندارد كه اصلاح طلبان نيز در انتخابات شركت كنند.»
آنها دليل عدم حضور را نيز چنين توجيه كردند كه «اصلاحطلبان شرايط رسانهاي ندارند. به همين علت نيز نميتوانند كانديداي خود را مطرح و مردم را مجاب كنند كه به او راي بدهند. اما حضور خاتمي، نياز به رسانه ندارد. او به اندازه كافي شناخته شده است. ضمن آن كه حضور 8 ساله خاتمي در قدرت، مساله مهم تعامل با قدرت را نيز حل ميكند. ضمن آن كه خاتمي در بين برخي از سران اصولگرا نيز پايگاهي دارد و مورد حمايت است.»
ميرحسين موسوي، خاتمي، كروبي
نظر دوم متعلق به گروههاي مانند حزب مردمسالاري و انجمن اسلامي معلمان و بعضا همبستگي بود. آنها تاكيد كردند كه اصلاحطلبان سه كانديداي مهم دارند. اول ميرحسين موسوي است. بعد سيدمحمد خاتمي و سوم مهدي كروبي. نماينده حزب مردمسالاري نيز گفت: «بايد در ابتدا از ميرحسين موسوي دعوت به عمل آيد گرچه ممكن است بنا بر سنت چندساله اخير، او راه را براي هرگونه اظهارنظر ببندد، اما اين دعوت بايد صورت بگيرد. شايد مهندس موسوي اينبار و به علت شرايط ناگوار كشور در ابعاد اقتصادي، فرهنگي و سياسي، دعوت احزاب را براي كانديداتوري بپذيرد. اگر او پذيرفت تمام گروهها نيز بر آمدنش تمكين ميكنند.»
گزينه دوم مردمسالاري سيد محمد خاتمي بود. به گفته آنها «ممكن است كه خاتمي به هر دليل كه دور از ذهن نيست، نپذيرد كه در انتخابات شركت كند. آنگاه بايد اصلاحطلبان از مهدي كروبي درخواست كنند تا در انتخابات حاضر شود. ضمن آن كه نبايد اين ذهنيت را تقويت كرد كه مهدي كروبي گزينه مناسبي نيست و مردم به او راي نميدهند. اگر خاتمي نيامد، كروبي بهترين گزينه است و لازم است تمام اصلاحطلبان براي حمايت از او وارد صحنه شوند.»
نماينده حزب مردمسالاري اين نظريه را كه اگر خاتمي نيامد، ما نيز وارد انتخابات نشويم رد كرد و تاكيد داشت اولين مسئله اين است كه ما تاكيد داشته باشيم در داخل دايره حاكميت ايستادهايم.
مكانيزم دمكراتيزه كردن انتخابات
در اين ميان نمايندگان حزب كارگزاران سازندگي و حزب اسلامي كار نظر ديگري را ارايه دادند. يكي از اعضاي حزب كارگزاران گفت: در ابتدا لازم است براي تعيين مصاديق يك كنگره تشكيل شود و اعضاي آن نيز از تمام استانها و شهرهاي ايران به نسبت تاثيرگذاري باشند. تهران به علت مركزيت و تاثيرگذاري بيشتر در اين كنگره اعضاي بيشتري داشته باشند و استانها و شهرستانها نيز بنا بر وضعيت خود، افرادي را معرفي كنند. سپس در اين كنگره از كساني كه ميخواهند در انتخابات رياستجمهوري نامزد شوند از خاتمي تا يك فرد ناشناس، دعوت به عمل آيد. آنها نيز بيايند برنامههاي خود را ارائه بدهند. سخنان خود را بگويند و سپس سخنان اعضاي كنگره را نيز استماع كنند. كنگره سپس از بين نامزدها، در يك روش كاملا دموكراتيك نامزد نهايي را انتخاب كند و سپس همه از او حمايت كنند و شرايط تبليغاتي را برايش فراهم كنند.
عضو كارگزاران اين روش را مشابه آنچه كه در انتخابات آمريكا در ميان حزب دموكرات در حال رخ دادن است، دانست و اين روش را مكانيزمي براي دموكراتيزه كردن انتخابات دانست.
نكته بعدي كه كارگزاران سازندگي اعلام كرد اين بود كه «بايد ببينيم آن كسي را كه الان براي رياستجمهوري مطرح ميكنيم آيا راي ميآورد يا خير. بايد تحقيق كرد. مثلا اگر گفته ميشود خاتمي بيايد، بايد تحقيق كنيم كه آيا او آرا لازم را دارد يا خير. تشخيص ما اين است كه چنين نيست. مهمتر اين است كه آيا نظام كانديدايي را كه ما مطرح ميكنيم ميپذيرد يا خير. به هر صورت دغدغههاي وجود دارد و لازم است كه آن دغدغهها برطرف شود. هر كس كه ميخواهد كانديداي اصلاحطلبان باشد بايد اين دغدغهها را برطرف كند. پس اين نظر كه برخي دوستان اعلام ميكنند آقاي خاتمي با 8 سال رياستجمهوري خود ميتواند دغدغهها را برطرف كند درست نيست.»
عضو حزب كارگزاران همچنين با بيان اينكه «هر كس كه ميخواهد بيايد بايد برنامههاي خود را نيز اعلام كند.» گفت: «شرايط فعلي چنين نيست كه بگوييم بحث تقابل بين احزاب اصولگرا و اصلاحطلب، جناح چپ و راست وجود دارد. اكنون وضعيت كشور به گونهاي است كه هم نيروهاي راست و اصولگرا و هم چپ و اصلاحطلبان نگران سرنوشت كشور هستند. به همين علت مهم نيست مصاديق را اعلام كنيم و بگوييم چه كساني هستند، مهم اين احساس نگراني است. پس به جاي گرايش حزبي ميتوانيم يك گرايش ملي بوجود بياوريم و همه كساني را كه نگران سرنوشت كشور هستند در آن دخيل كنيم و از اين منظر يك نفر را براي اداره امور اجرايي كشور برگزينيم.» حزب كارگزاران سرمايهگذاري بر روي فردي مثل خاتمي و اعلام اينكه اگر او نيامد، ما نيز از انتخابات كنارهگيري كنيم را كار صحيحي ندانست. به اعتقاد اين حزب وقتي همه نگران كشور هستيم، نبايد چنين سخن گفت. ضمن آنكه اگر آن برگ برنده يا فردي كه فكر ميكنيد راي ميآورد به هر دليل سوخت، چه بايد انجام داد؟ وظيفه شرعي و سياسي، چه خواهد شد؟
جمعبندي: فقط يك كانديدا
درپايان اين جلسه يك جمع بندي اوليه نيز صورت گرفت. رويكرد همه اصلاح طلبان شد كه در انتخابات شركت كنند. نكته بعدي اين بود كه فضاي انتخابات بايد به سمت دوقطبي شدن برود. زيرا اين اتفاق هم به رشد سياسي مردم كمك ميكند و هم مشخص ميشود كه دو طرف چه ميگويند. ضمن آنكه اگر فضا دوقطبي شود، مردم نيز حضور بيشتري در صحنه خواهند داشت. از ديگر سو انتخابات چندقطبي مانع از برگزاري يك انتخابات باشكوه است، زيرا مردم سردرگم ميشوند و حتي ممكن است برخي به علت تعدد ديدگاه كانديداها در انتخابات شركت نكنند. به اعتقاد اين افراد، برخي از اصولگرايان دولتي تلاش ميكنند كه اصلاحطلبان چند نامزد را به صحنه انتخابات بفرستند تا شكست جريان اصلاحطلب قطعي باشد. بايد مراقب اين وضعيت بود و تنها يك نامزد براي انتخابات برگزيده شود. در اين ميان موضوع ديگري نيز مطرح شد كه جريان اصولگرا، پيغام داده «از ميان اصلاحطلبان كسي به ميدان نيايد زيرا شما تاييد نميشويد. پس بياييد با ما تعامل كنيد و از نامزد ما كه مقابل احمدينژاد در انتخابات ميايستد حمايت كنيد.»
به اعتقاد اصلاحطلبان اين يك تله است، يك دام، چرا كه پذيرش اين موضوع به معناي از دست دادن هويت اصلاحطلبانه است.
در اين جلسه نهايتا اعلام شد لازم است احزاب اصلاحطلب تا پايان تيرماه به نتيجه برسند و سپس يك نفر را طي سازوكاري خاص براي نامزدي اعلام كنند. نام اين فرد مرداد اعلام خواهد شد.