۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۷
کد خبر ۴۶۹۵۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ - ۱۸-۰۴-۱۳۸۷
کد ۴۶۹۵۵
انتشار: ۱۰:۳۵ - ۱۸-۰۴-۱۳۸۷

هانيه‌هاي بي‌پناه‌!

مريم يوشي‌زاده
يكي از ظهرهاي كشدار و داغ تابستان از تحريريه بيرون مي‌زنم، مراجعه‌كننده‌اي مي‌شوم به يكي از مراكز اورژانس اجتماعي بهزيستي در شمال تهران و بي‌خبرم كه قرار است سوژه‌ام هانيه باشد، 12 ساله و عروسك به بغل كه به‌رغم كودكي‌اش زن شده است و تلخ‌ترين كابوس دنيا را 2 جوان 25 ساله، در خانه‌اي مجردي برايش تعبير كرده‌اند تا او از اين پس، از همه مرد‌هاي عالم بترسد.

در راهرو نشسته‌ام و منتظر نوبت مشاوره رايگان مركز هستم كه مددكاري جوان دست در دست سوژه 12 ساله من از راه مي‌رسد؛ هانيه يك نايلون پر از اسباب‌بازي همراهش آورده و مانتوي چسبان صورتي پوشيده است. او را در خيابان گرفته‌اند با همان مردك 25 ساله كه هانيه يك روز مهمان خانه او و پسرعمه‌اش شده است.

چرا رفتي خانه‌شان؟

- با هم دوست بوديم، مامان هم يك دوست داشت، ولي باهاش به هم زد. خواهرم هم داره.

چطوري آمدي اينجا؟

- پليس ما رو گرفت. تحويل بهزيستي داد.

مگر چكار مي‌كردي؟

هانيه سرخ مي‌شود. گر مي‌گيرد. «به تو چه!» بقيه ماجراي مهماني هانيه را فقط آدم بزرگ‌ها مي‌دانند. براي مرد 25 ساله و پسرعمه‌اش اصلا 12 سالگي هانيه مهم نبوده است. برايش حتي مهم نبوده كه هانيه هنوز شب‌ها با عروسكش به رختخواب مي‌رود يا هنوز قصه‌هاي جن و پري را باور مي‌كند يا هنوز از تاريكي مي‌ترسد. مرد 25 ساله در خيال هانيه قرار بوده جاي خالي بابا را پر كند كه بعد از طلاق گم شده است.

گزارش ما درباره فريب خوردن هانيه و دختربچه‌هاي مانند او نيست! اين گزارش شرح سرگرداني هانيه‌هايي است كه هيچ مكان خاصي براي نگهداري از آنها تعبيه نشده است.

مامانت كجاست؟

- گفت من اينجا بمانم، هر وقت، وقتش شد، مي‌ياد دنبالم.

مددكار كه از اتاق مشاوره پرونده به دست بيرون مي‌آيد، كلافه است. مراجعه‌كننده فضولي كه من هستم، با مددكار حرف مي‌زند. «اينجا هم قبولش نكردند! خانه سلامت هم قبولش نكرد. مراكز بازپروري آصف و اميدوار هم قبولش نكردند! ديگر نمي‌دانم كجا بايد برويم!»

مددكار برايم تعريف مي‌كند كه خانه‌هاي سلامت بهزيستي فقط براي دختركان دوشيزه جا دارند و هانيه چه مورد آزار و اذيت قرار گرفته باشد و چه خود خواسته قرباني شده باشد، جايي در خانه سلامت ندارد.

مركز بازپروري هم جاي زنان ويژه سن و سال داري است كه عمري را در خيابان‌ها گذرانده‌اند و سال‌ها آسمان، سقف بالاي سرشان بوده است و دستشويي پارك‌ها، خلوتگاهشان.

مددكار از هفته پيش مي‌گويد كه مجبور شده‌اند يكي دو روز هانيه را در خانه بازپروري زنان ويژه نگه دارند و فقط خدا مي‌داند حالا هانيه چه حرف‌هايي ياد گرفته است و چه كارهايي بلد است و چقدر ترسيده وقتي يك شب، چند تا از زن‌ها قصد فرار داشته‌اند و مي‌خواسته‌اند او را هم با خود ببرند.

آنها كجا مي‌روند؟

اورژانس اجتماعي هم نمي‌تواند هانيه را نگه دارد. به قول غلامرضا رضايي‌فر، معاون دفتر آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي، اورژانس اجتماعي مثل اورژانس بيمارستان است و همان‌طور كه نمي‌شود بيماران را در اورژانس بيمارستان نگه داشت، آسيب‌ديدگان اجتماعي را هم نمي‌توان در اورژانس اجتماعي نگه داشت.

معاون دفتر آسيب‌ديدگان اجتماعي بهزيستي هم جاي خالي مركزي مختص نگهداري دختران كم سن و سال آسيب‌ديده در مجموعه عظيم حمايتي بهزيستي را مي‌پذيرد، با اين حال معتقد مي‌شود دختران آسيب‌ديده كمتر از 18 سال را هم حتما مي‌شود در بخشي از اين مجموعه جا داد.

رضايي‌فر درباره سرنوشت مراجعه‌كنندگان به اورژانس اجتماعي مي‌گويد: در تصميم‌گيري‌هاي بهزيستي اولويت اول بازگرداندن دختران به خانواده است اما اگر خانواده، پذيراي او نباشد يا صلاحيت نگهداري‌اش را نداشته باشد، اگر آسيب‌ديده نباشد به خانه سلامت منتقل مي‌شود و اگر آسيب‌ديده باشد به مركز بازپروري مي‌رود.

وقتي از دكتر رضايي‌فر مي‌پرسم كه چطور مسوولان بهزيستي دلشان راضي مي‌شود دختري كمتر از 18 سال را تنها به جرم باكره نبودن در ميان زناني كه سال‌ها با مساله فحشا درگير بوده‌اند، نگه دارند، بحث را مي‌كشاند به اين كه از ميان 2 مركز بازپروري معروف تهران، مركز «اميدوار» حرفه‌اي‌تر است و «آصف» مربوط به زنان ويژه كمتر حرفه‌اي است.

ادعاي رضايي‌فر درباره تفكيك حرفه‌اي‌ها و كم‌سابقه‌ها در حالي صورت مي‌گيرد كه همان روز به لطف مددجو شدنم در مركز اورژانس اجتماعي با يكي دو تا از زنان ويژه گفتگو كرده‌ام و همه آنها خاطراتي مشترك از هر 2 مركز اميدوار و آصف داشته‌اند كه نشان مي‌دهد تفكيك حرفه‌اي‌ها و غيرحرفه‌اي‌ها با چنان دقتي كه معاون دفتر آسيب‌ديدگان اجتماعي از آن سخن مي‌گويد، انجام نشده است.

مراكز شبه‌خانواده بهزيستي، آخرين مكاني است كه رضايي‌فر به عنوان سرپناه دختران زير 18 سال آسيب‌ديده معرفي مي‌كند. اين نتيجه‌‌گيري ناخوشايند در شرايطي اعلام مي‌شود كه هانيه يا دختر بچه‌هايي مثل او، نه بي‌سرپرست هستند نه ازديدگاه بهزيستي در تعريف كودكان بد‌سرپرست جاي مي‌گيرند و نه نگهداري آنان در ميان كودكاني كه تجربه‌هاي جنسي مشابه نداشته‌اند، امري صحيح و اخلاقي به نظر مي‌رسد.

تب بزودي مي‌آيد

ظهر تلخ و طولاني كه به غروب مي‌رسد، من و هانيه براي هم دست تكان مي‌دهيم و از هم دور مي‌شويم. او پي مددكار مي‌رود و من به تحريريه بازمي‌گردم اما هر دو حسي مشترك داريم؛ هر دو دلواپسيم. هانيه دلواپس برنامه كودك است كه با راه افتادن مددكار پرونده به دست، از تماشاي آن نااميد شده است و من نگران هانيه‌ام كه فهميده‌ام جايي براي ماندن ندارد و فرستادنش به مركز شبه‌خانواده بهزيستي چيزي شبيه به تعارف به نظر مي‌رسد، رفتنش به خانه سلامت ممنوع است و تبعيدش به مركز بازپروري غيراخلاقي است.

 نامشخص بودن سرانجام دختران آسيب‌ديده‌اي كه كمتر از 18 سال دارند و خانواده پذيراي آنان نيست يا صلاحيت نگهداري از آنان را ندارد، معضلي است كه گرچه هنوز به تب رسانه‌اي گرفتار نشده، اما كاهش سن آسيب‌هاي جنسي به 17 تا 21 سال، در كنار كم شدن سن فحشا نشان مي‌دهد دير يا زود ابعاد اين پديده با رها شدن دختران آسيب‌ديده كم سن و سال به جمع زنان ويژه رخ مي‌نماياند، درست وقتي كه خيلي دير شده است، وقتي كه قضيه به دملي چركين و بزرگ بدل شده كه توي ذوق آسيب‌شناسان اجتماعي و متوليان حمايت از آسيب‌ديدگان اجتماعي مي‌زند، وقتي كه هانيه‌ها از دست رفته‌اند و كودكي‌‌شان را جايي، در خيابان‌هاي تاريك جا گذاشته‌اند.

واگذاري بي‌رويه مراكز بهزيستي به بنياد مستضعفان‌

 رئيس انجمن علمي مددكاري اجتماعي ايران گفت: به رغم فرمان امام خميني (ره) مبني‌بر واگذاري 100 مركز به سازمان بهزيستي،مراكز نگهداري بهزيستي يكي پس از ديگري به بنياد مستضعفان واگذار مي‌شود.

دكتر مصطفي اقليما در گفتگو با مهر افزود: بهزيستي 4 مركز خود را به بنياد مستضعفان و جانبازان واگذار كرده است و مركز ارشاد را كه مختص نگهداري دختران فراري بود به تازگي با توافق ضمني تخليه كرده است.

وي افزود: بهزيستي در حال حاضر براي نگهداري دختران فراري و... با مشكل و كمبود مكان مواجه است؛ به همين دليل دختراني را كه در مركز ارشاد نگهداري مي‌شده‌اند ترخيص كرده و آنها در جامعه رها شده‌اند و تكليف آنها مشخص نيست.

رئيس انجمن علمي مددكاري اجتماعي ايران تاكيد كرد: سال گذشته 30 ميليون تومان صرف خريد تجهيزات مركز اورژانس اجتماعي هاجر (مختص زنان آسيب ديده) شد، اما اين مركز نيز در حال واگذاري به بنياد مستضعفان است.

منبع: جام جم

ارسال به دوستان
وبگردی