۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۹۴۷۵۶
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۲۹-۰۶-۱۳۹۵
کد ۴۹۴۷۵۶
انتشار: ۱۳:۲۰ - ۲۹-۰۶-۱۳۹۵
سلسله بحث های عصر ایران درباره آموزش و پرورش ایران - 6

کودکان ایرانی را آسیاب نکنیم!

جعفر محمدی

عصر ایران - در ادامه نقد و بررسی نظام آموزشی، مقوله امتحانات در دوران ابتدایی را مورد بررسی کلی قرار داده ایم که می خوانید:

امتحانات به شیوه کنونی در دل خود این پیام را دارد که "در لحظه زندگی نکن"، همه چیز قرار است در آینده رخ دهد، آن هم آینده ای مبهم و پر از استرس به نام "جلسه امتحان".

دانش آموز ابتدایی باید در "لحظه" حضور داشته باشد و در لحظه تحت تربیت مربی قرار گیرد. اما وقتی که به او چیزی یاد داده می شود و به او گوشزد می شود که در آینده از آنچه به او گفته شده، امتحان گرفته می شود، در واقع کودک را از زمان حال جدا کرده ایم، غافل از این که کودک چنین ظرفیتی را ندارد که از لحظه کنونی کنده و به آینده پر استرس پرتاب شود.

اغلب ما، رفتارها و ویژگی های اخلاقی متعددی را از والدین مان آموخته ایم. آنچه از آنان داریم و اغلب تا آخر عمر با خود حمل می کنیم، در فرایند "زندگی حال" به ما منتقل شده است و هیچگاه به ما نگفته اند از این رفتار یا این آموزش امتحان گرفته خواهد شد ولی نهادینه شده اند.

امتحان در دوران ابتدایی به این معناست که هدف همه آموزش ها، صرفاً عبور از جلسه امتحان است و بدین ترتیب تمام محتوای آموزشی و پرورشی، در حد "پاس کردن امتحان" و نه "یادگرفتن برای زندگی" تقلیل شأن می یابند.

کودکان ایرانی را آسیاب نکنیم!


دوران ابتدایی باید دوران بدون امتحان و استرس های ناشی از آن برای کودکان باشد، دورانی که در آن کودکان در مدرسه، نه آموزه ها و حفظیات به دردنخور، که باید درس زندگی بیاموزند.
مثلاً در فرایندهای از پیش تعیین شده، یاد بگیرند که چگونه باید کار گروهی انجام دهند، چگونه به همدیگر کمک کنند، چگونه خشم خود را مدیریت و دیگران را ببخشند، مهارت های حل مسأله را بیاموزند، با آداب معاشرت آشنا شوند، لذت بردن از زندگی را یاد بگیرند، راستگویی را در وجودشان نهادینه کنند، روا داری را بیاموزند، نحوه برخورد با افراد متفاوت (نژادی، مذهبی، معلولان، جنس مخالف و ...) را یاد بگیرند، با هنر گوش دادن و گفت‌و‌گو آشنا شوند، با انواع مدیریت های بنیادین زندگی مانند مدیریت زمان، مدیریت خویشتن، مدیریت مالی و ... آشنایی ابتدایی داشته باشند، "نه" گفتن را یک توانایی اساسی بدانند، با اصول کلی تغذیه، خواب و مراقبت از بدن آشنا شوند و نظایر این ها.

با مروری بر این مفاهیم، چند نکته را درمی یابیم:
اول این که اغلب این مهارت ها را بسیاری از بزرگسالان نیز ندارند و در طول زندگی شان نیز هیچ کس به آنها چنین آموزش هایی را نمی دهد.  بنابراین، جای آنها در نظام آموزشی بسیار خالی است.
واقعاً خیانت به نسل هاست که بهترین سال های آموزش پذیری انسان، به جای این آموزه های بنیادین، صرف فرمول های بیهوده ریاضی و به یادسپاری نام قله ها و انواع باکتری ها و ... شود.

دوم این که اگر کل دوران ابتدایی را به این امور و نیز مهارت های اصلی مرتبط با سواد متعارف (خواندن و نوشتن، چهار عمل اصلی ریاضی و اطلاعات عمومی) شود، از روش "درس - آزمون" کنونی اثربخش و مفیدتر به حال زندگی است.

و اما سومین نکته این است که با تغییر فاز آموزش و پرورش ابتدایی به این سمت، دیگر اساساً نیازی به امتحانات مرسوم نیست چون این مهارت ها باید در وجود افراد نهادینه شوند نه این که به صورت محفوظات، در یک امتحان بررسی و نمره دهی شوند و همه چیز تمام شود!

از بین انواع امتحانات نیز آنچه آسیب بیشتری می زند، آزمون های تستی است که در سال های اخیر به خاطر حضور مؤسسات پولی در مدارس، به بلای نظام آموزشی تبدیل شده اند.

آزمون تستی در دل خود این پیام را برای کودک دارد که مسائل زندگی، تنها یک راه حل دارند، درست مانند سؤالات چهارجوابی که تنها یک گزینه صحیح دارند و هر گزینه دیگری جز آن ، قطعاً غلط است.
حال آن که باید به کودکان خود بیاموزیم برای هر مسأله در زندگی پیش رویشان، معمولاً راه های متعددی وجود دارد و نباید بین صفر و یک، حیران بمانند.
البته این حس، فقط در امتحانات تستی، به طور غیرمستقیم و ظریف، القا نمی شود، بلکه در سایر امتحاناتی که کودک باید تنها یک جواب مشخص و از پیش تعیین شده را بدهد و حق بروز هیچ گونه خلاقیتی از خود ندارد نیز چنین روندی وجود دارد.

البته آنچه فوقاً بدان پرداخته شد، ناظر به مقطع ابتدایی است و دبیرستان، الزامات خاص خود را دارد که موضوع بحث حاضر نیست.
مخلص کلام این که برای تحول در نظام آموزشی و به تبع آن در جامعه، هم باید محتوای آموزشی در دوره ابتدایی تغییر کند و هم نظام کنونی امتحانات و ارزشگذاری های حاصل از آن از بین برود. چه آن که کودکان در نظام آموزشی کنونی، بین سنگ های زبر آسیاب امتحانات خرد می شوند.

فراموش نکنیم تا فکری اساسی برای تربیت نسل جدید در سال های نخستین زندگی (از تولد تا  پایان دبستان) نشود، هر طراحی مصلحانه ای برای جامعه، چیزی جز ساختن بنا بر روی زمین سست نخواهد بود.

برچسب ها: نظام آموزشی
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۳۱
غیر قابل انتشار: ۷
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
2
40
بابا ملت تو سن 12 سالگی بچه شونو تا مغازه سر کوچه نمیفرستن بره خرید کنه. به بچه شون آموزش نمیدن با حیوانات شهری چجوری رفتار کنن...تازه تکالیف بچه رو هم انجام میدن. اینارو تو مدارس که اسمشون آموزش و پرورشه هم یاد نمیدن. فقط یکسری مدارس غیر انتقاعی ایجاد شده که آخرسال تحصیلی با پول 20 بدن.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
3
23
احسنت
قسمت امتحاناتش عالی بود
شما باس بشی وزیر آموزش و پرورش
رضا
Austria
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
2
27
مثل همیشه عالی بود دست مریزاد
سید
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
1
32
با عرض سلام واقعان درست و به جا اشاره کردین نظام آموزشی ما از پا یه واساس ویران است و روز به روز هم بدتر و مضخرف تر میشه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
1
19
عالی بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
1
15
درود به شرفت .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
1
26
اینا رو وزیر اموزش پرورش هم میدونه؟؟؟؟؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
1
20
از اینکه با تامل بیشتری نگاه کردید و وارد روانشناسی اجتماعی آموزش در ایران شدید متشکریم.
خط انصاف
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
0
20
اقای محمدی گل گفتی و سخن از زبان ما گفتی. اگر جای مسولان و سیاست گذاران آموزش و پرورش بودم با برنامه ریزی های علمی کوتاه مدت و بلند مدت اموزش های ضروری در راستای موارد اعلام شده را برای معلمان ارایه می کردم تا انها نیز به دانش اموزان منتقل کنند. باور کنید همانگونه که می گویید اغلب بزرگسالان (از جمله معلمان) هم این مهارت ها را ندارند بنابراین لازم است با اموزش های اساتید وارسته ضمن آنکه خود به اهمیت این موضوعات در جامعه واقف می شوند شیوه های اموزشی خاص انها را هم فرا بگیرند.
نکته آخر هم اینکه به شرایط تاسف بار اموزش های عالی این مرز و بوم هم بپردازید. دور نیست که از داشتن مدرک علمی خجالت بکشیم. خود حدیث مفصل بخوان زین مجمل.
خبازي مقدم
Netherlands
۱۷:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
0
13
ما هنوز تكليف خود را باكتابهاي درسي نميدانيم هر سال باتغييرات جديد چاپ ميشوند
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
8
10
از اینکه این مقالات و حرفها رو تو سایت مینویسید به عنوان یک ایرانی بسیار تشکر می کنم و حرفها عمدتا بسیار درست ومنطقی هستند.اما مطلبی رو به عنوان یک مهندس این مملکت خدمتتان عرض میکنم و خواهش میکنم که بهش توجه داشته باشید و اون اینکه حرف شما کاملا درسته که باید رفتار رو به بچه ها تو مدرسه یاد داد ولی جایی که میفرماید فرمولهای بیهوده ریاضی رو به بچه ها یاد می دهیم حرف نادرستیه به نظرم.من چیزی که دیدم یکی از دلایل اساسی شکست ما تو پروژه های مهندسی همین عدم درک فرمولهای ریاضیه.این فرمولها اصلا بیهوده نیستند و اتفاقا پاشنه اشیل تمام تجهیزات مهندسی هستند فقط به شرطی که اونها رو کاملا درک و فهم کنیم و نه فقط صرفا به خاطر امتحان حفظ کنیم.یعنی تو سیستم اموزشی هم باید رفتار یاد داد و هم باید علم رو کامل فهموند به بچه ها.ادم اینها رو بفهمه متوجه میشه که چقدر این اصول پایه ای ریاضی و علمی موثرند.بسیار متشکرم از شما.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
آقا مهدی عزیز دقت کنید نویسنده نگفته کلا فرمول ریاضی یادشون ندید بلکه گفته در دوران ابتدایی مهارت های اصلی رو یاد بگیرن و بعد در دبیرستان مهیای دانشگاه بشن و از جمله مقدمات مهندس شدن رو فراهم کنن.
وبگردی