۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۹۹۹۲۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۲۶-۰۷-۱۳۹۵
کد ۴۹۹۹۲۸
انتشار: ۱۳:۳۹ - ۲۶-۰۷-۱۳۹۵
به بهانه پیشنهاد طعنه آمیز انحلال وزارتخانه
بیشتر دردسرها از کلمه ارشاد ناشی می شود که تلقی وظیفه ارشاد مردم را ایجاد کرده در حالی که منظور پیشنهاد دهنده یاد حسینیه ارشاد و شریعتی بوده نه ارشاد با تلقی گشت ارشاد!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پیشنهاد انحلال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از زبان یک نماینده سرشناس مجلس - که خود فعال و مدیر رسانه ای هم هست -  اگر چه طعنه آمیز است اما متضمن واقعیتی است تا نامتناسب بودن حجم فشارها و توقعات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با امکانات و مقدورات آن بیان کند.

 الیاس حضرتی گفته است: «‌در حالی که تنها ۱۶ درصد از بودجه فرهنگی کشور در اختیار وزارت ارشاد است تمامی مسائل، مصائب و مشکلات مربوط به فرهنگ و هنر را از این وزارتخانه طلب می‌کنند و از این رو بهتر است همین 16 درصد بودجه کل نیز در اختیار نهاد‌ها و ارگان‌هایی قرار گیرد که بودجه‌هایی به‌ مراتب بیشتر از وزارت ارشاد دریافت می‌کنند تا مسئولیت امور نیز با خودشان باشد.»

 هر چند در نگاه آقای حضرتی مشکل از نظام بودجه ریزی ناشی می شود اما واقعیت این است که ریشه مشکل را باید در جای دیگر یا جاهای دیگر جُست:

نخست این که در نگاه یک نحله سیاسی یا بخشی از گفتمان رسمی فرهنگ همان ایدیولوژی است. بر این اساس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار دارند همان کاری را انجام دهد که سازمان عقیدتی سیاسی در ارتش انجام می دهد یا سازمان تبلیغات اسلامی.

حال آن که فرهنگ الزاما همان ایدیولوژی نیست هر چند ممکن است وجه غالب یک ایدیولوژی فرهنگ باشد و فرهنگ همچنین الزاما همان تبلیغ نیست.

اگر این واقعیت پذیرفته شود دیگر انتظار تبلیغ ایدیولوژیک نیز فرو می کاهد. فرهنگ به مناسبات انسانی کار دارد و طبعا در یک جامعه مسلمان این مناسبات از باورهای مردم ناشی می شود اما این به منزله تبلیغ بودن فرهنگ نیست.


مشکل وزارت ارشاد؛ بودجه یا نام؟

مشکل دیگر به خاطر خود همین کلمه «ارشاد» است که به منبع سوء تفاهم تبدیل شده و مثلا بحث حجاب را به وزارت ارشاد ربط می دهند. درست است که شورای فرهنگ عمومی از نهادهای زیر مجموعه وزارت ارشاد است اما ارشاد ابزاری برای رواج تحکمی یک فرهنگ خاص در اختیار ندارد.

نام وزارتخانه در پیش از انقلاب ابتدا «فرهنگ وهنر» بود و بعد به « اطلاعات و جهانگردی» تغییر یافت و در دوران وزارت دکتر ناصر میناچی از بنیان گذاران حسینیه ارشاد به « ارشاد ملی» تبدیل شد تا یادآور نام دکتر علی شریعتی و حسینیه ارشاد باشد.

در آن زمان واژه فرهنگ بخشی از عنوان وزارتخانه متولی تحصیلات عالی بود: «فرهنگ و آموزش عالی» اما بعدتر به نام ارشاد هم اضافه و ملی هم شد اسلامی و از این پس به جای وزارت فرهنگ و هنر که متولی تئاتر و سینما بود یا اطلاعات و جهانگردی که به موضوع اطلاع رسانی و توریسم می پرداخت از عبارت « فرهنگ و ارشاد اسلامی » استفاده شد و بعد از ناصر میناچی و پرویز ورجاوند (یک دوره کوتاه) در دولت موقت و عباس دوزدوزانی در دولت شورای انقلاب برای اولین بار یک روحانی در دولت مهندس موسوی وزیر ارشاد شد ( حجت الاسلام معادیخواه) و از آبان 61 نیز باز یک روحانی (حجت الاسلام خاتمی) بر کرسی وزارت ارشاد نشست و به همین خاطر این تلقی درگرفت که این وزارتخانه متولی ارشاد مردم است و عملا وظیفه اصلی آن تحت الشعاع قرار گرفت که همانا کتاب و تئاتر و سینماست.  

انتظار ارشاد مردم و سامان دادن به فرهنگ جامعه در حالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی متشکل از مقامات مختلف کشوری است و همان گونه که الیاس حضرتی گفته تنها 16 درصد از بودجه فرهنگی را در اختیار دارد با واقعیت های موجود سازگار نیست.

راه حل اما الزاما افزایش بودجه نیست چون از نهادهای پر قدرت دیگر باید حذف کنند که عملا دولت اگر هم بخواهد نمی تواند. طبعا انحلال هم نمی تواند باشد. هر چند که هر قدر جامعه مدنی قوی تر و گسترده تر باشد نیاز به این همه کنترل و دخالت نیست.

شاید اگر نام «فرهنگ و ارشاد اسلامی» به «فرهنگ و هنر» یا «سینما و تئاتر و کتاب» یا «اطلاع رسانی و هنر و گردشگری» تعییر یابد از بخش قابل توجهی از حساسیت ها کاسته می شود.

البته شاید این نگرانی وجود داشته باشد که برخی گمان برند تغییر عنوان « ارشاد اسلامی» به منزله دور شدن از ارزش های اسلامی است حال آن که همه وزارتخانه ذیل «جمهوری اسلامی ایران» فعالیت می کنند و تعریف می شوند و مثلا نمی گوییم « آموزش و پرورش اسلامی» یا «بهداشت اسلامی» بلکه می گوییم «آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران» یا «بهداشت و درمان جمهوری اسلامی ایران» و با همین نگاه نام اصلاح شده وزارت ارشاد هر چه باشد ذیل جمهوری اسلامی است و تعارضی با اسلامیت ندارد.

اگر نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارت فرهنگ و هنر یا اطلاع رسانی و گردشگری یا عنوانی شبیه به این تغییر کند سطح توقعات با امکانات متناسب می شود. یا مثلا «هنر و حج و گردشگری » شود یا اوقاف و اطلاع رسانی شاید دیگر کسی وزیر ارشاد را مؤاخذه نکند که چرا مردم را ارشاد نکرده است.

خداوند هم دکتر شریعتی را بیامرزد و هم دکتر میناچی را اما انگار بیشتر دردسرها از این کلمه ارشاد ناشی می شود که تلقی وظیفه ارشاد مردم را ایجاد کرده در حالی که منظور پیشنهاد دهنده حفظ نام ارشاد و یاد حسینیه ارشاد بوده است نه ارشاد با تلقی گشت ارشاد!

جا دارد وزیر ارشاد چه بماند و چه شایعه تغییر او تحقق یابد – و البته امیدواریم هر اتفاقی رخ می‌دهد حمل بر ضعف و تسلیم دولت نباشد- یادآور شود او متولی ارشاد مردم و کل فرهنگ نیست. موضوع فعالیت وزارت ارشاد کتاب است و مطبوعات و نیز تئاتر و سینما و اگر بخش گردشگری از سازمان میراث منتزع شود و به حوزه این وزارتخانه بازگردد توریسم.
ارسال به دوستان
وبگردی