عصر ایران ؛ جعفر محمدی - هوای تهران و کلانشهرها، همچنان آلوده است. هر چند در یکی دو سال اخیر، تعداد روزهای آلوده و نیز حجم آلاینده ها نسبت به قبل، اندکی کاهش داشته است ولی مشکل یا بهتر است بگوییم "مصیبت" همچنان ادامه دارد و قربانی می گیرد.
هر چند در سال های اخیر با حذف بنزین پتروشیمی و وارد کردن بنزین یورو چهار به چرخه سوخت شهرهای بزرگ، گام هایی برای حل این بحران برداشته شده است اما حجم مصیبت فراتر از این حرف هاست و خودروسازان و موتورسازان داخلی، همچنان چه در دولت های قبل و چه در این دولت، به عنوان متهمان ردیف اول آلودگی، همچنان معاف از محاکمه و اصلاح اند، تو گویی دولت ها دوست ندارند به اینان بگویند که بالای چشم تان ابروست!
بسیاری از مشکلات بشر، مانند ایدز ، راه درمان شناخته شده ندارند و لذا کسی را به دلیل عدم درمان ایدز سرزنش نمی کنند ولی مسائلی نظیر آلودگی هوا، هم صورت مشخصی دارند و هم راه حل شان با تمام جزئیات تعریف شده است. با این حال، دولت ها اهتمام خاصی نسبت به آن ندارند و تو گویی این دردی است که همه به آن خو گرفته اند.
امروز رئیس جمهور روحانی گفت که در سه سال اخیر، بیش از 800 هزار خودروی فرسوده از رده خارج شده اند. این آمار خوب و بی نظیری است اما باید پرسید که این خودروها با چه چیزی جایگزین شده اند؟ واقعیت این است که خودروسازان داخلی، اغلب خودروهایی می سازند که صفرشان هم فرسوده است چرا که با تکنولوژی قرن گذشته تولید می شوند و آلایندگی شان از همان روز نخست استارت خوردن، از خودروهای روز دنیا بیشتر است.
بنابر این تا تولید خودروهایی مانند پژو 405 ، پراید، نیسان (معروف به نیسان آبی)، پیکان وانت و نظایر این ها متوقف نشود، جایگزینی خودروها، تنها کمی از مشکلات را حل می کند و برنده این پروسه خودروسازها هستند و نه مردم و حتی دولت.
وانگهی دولت برنامه عملی قابل توجهی برای خارج کردن موتورسیکلت ها ندارد و این در حالی است که هر موتورسیکلت فرسوده به اندازه 4 خودرو، تولید آلودگی می کند.
درست است که مضیقه مالی دولت را می آزارد ولی راه هایی نیز وجود دارد که اگر دولت بدان اهتمام کند، مردم نیز از آن حمایت خواهند کرد. مثلاً پیشنهاد می شود دولت در بودجه سال آینده، بودجه بخش فرهنگی را که به بخش های زیادی داده می شود و خروجی مشخصی هم ندارد، به کاهش دهد و به جز نهادهایی مانند صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نهادهای رسمی حکومتی هستند، بودجه بقیه موسسات متفرقه مانند موسسه آیت الله مصباح، سعدی، دعبل خزایی ، صدرا، کتاب شناسی شیعه، طرح زیارت، آینده روشن، نشر آثار امام، هیات رزمندگان اسلام و ... را حذف کند و با عدد و رقم مشخص کند که با بودجه این بخش ها، دقیقاً چند خودروی فرسوده را با خودروهای روز دنیا، تعویض می کند؟
اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، با یک سوم بودجه فرهنگی کشور که به موسسات مختلف داده می شود و عملاً هدر می رود، می توان تمام با تمهیداتی مانند حذف موردی سود گمرکی، تمام تاکسی های فرسوده کشور را با خودروهای متعارف روز دنیا تعویض کرد و با همین یک گام ساده، آلودگی هوا را به طرز ملموسی کاهش داد. هیچ اشکالی ندارد که چند سال بنیاد سعدی به خارجی ها زبان فارسی یاد ندهد یا چند سال همایش های پرخرج و بیهوده بین المللی با بودجه فرهنگی در کشور برگزار نشود ولی در مقابل، مردم از شر آلودگی هوا آسوده شوند.
البته می توان علاوه بر بودجه فرهنگی، بودجه های دیگر را نیز مورد بازبینی قرار داد و هر جا بودجه ای داده می شود و خروجی مناسبی گرفته نمی شود را نیز بدان افزود و برای کارهای مهم تری چون حل مصیبت آلودگی هوا اختصاص داد.
این،البته منوط به عزم دولت است، چه نام رئیس آن احمدی نژاد باشد و چه روحانی. مردم می خواهند نفس بکشد و راضی نیستند قبل از برآورده شدن این نیاز اولیه، پول هایشان صرف جاهای دیگر شود.
چه کسی مسئولیت از بین بردن کشور را بر عهده بگیرد.
عالي بود
پش می شود بودجه مجمع تشخیص مصلحت (هاشمی) راهم حذف کرد درامد دانشگاه آزاد را هم مشمول مالیات نمود
و اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان را پس گرفت
خیلی پولها در این مملکت هست که خارج از قانون کسب و خرج می شود
بخواهیم کیلویی حرف بزنیم، آسان است.
بودجه فرهنگی کشور، کمی بیشتر از 6 هزار میلیارد تومان است که حدود نیمی از آن، صرف نهادهای رسمی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیج، صدا و سیما می شود و الباقی به دهها نهاد و موسسه که در مطلب فوق اشاره ای به نام برخی شد، داده می شود.
موفق باشید
دادن بودجه های فرهنگی به ارگانها فقط یجور باج دهی سیاسی هست...وگرنه شما که وضعیت فرهنگیی مملکت را دارین می بینین
خدا پدرتو بیامرزه خیلی خوب گفتی
از نظر اینجانب این کشور هنوز آنقدر کمبود منابع ندارد که بخواهد مثلاً برای حل مشکل آلودگی هوا بخش مهمی همچون ترویج زبان فارسی در جهان را مسکوت بگذارد. البته می توان مدیریت بهتری در منابع سازمان های فرهنگی اینچنینی داشت. اما اینکه فرمودید: "هیچ اشکالی ندارد که چند سال بنیاد سعدی به خارجی ها زبان فارسی یاد ندهد"، اتفاقاً اشکال دارد! راه حل اصلی مشکلات کنونی کشور عدم مدیریت منابع است. وگرنه با قطع کردن بودجه یک بخش و تزریق آن به بخش دیگر مشکلی حل نخواهد شد.
با تشکر
اگر کل بودجه فرهنگی کشور را هم برای آلودگی هوا بگذارید باز هم نصیب عده ای خاص مانند خودروسازان می شود
ثانیا مشکل فرهنگی جامعه ما شدید است و نباید کار فرهنگی معطل بودجه شود
بخش مهمی از مشکل آلودگی هوا و همه مشکلات کشور مربوط به فرهنگ است. آدمهای بی انصافی که خودروی آنها دود می کند تا آدمهای بی انصافی که خودروی خوب تحویل مردم نمی دهند. تا سایت بی انصافی که به جای تشویق مردم به کاهش مصرف سوخت جهت کاهش آلودگی هوا با اغراض سیاسی به جان موسسات فرهنگی همچون موسسه امام خمینی می افتد.
یه چیزی دیگه این که اول باید زنده بمونیم بعد خرج فرهنگموم کنند
1- از امروز باید شروع به برنامه ریزی کنیم که تا 5 سال اینده در محدود ه طرح ترافیک همه خودروها برقی شوند
2- همچنین در محدوده زوج وفرد از خودروهای گاز سوز استفاده شود
3- ورود خودروهای بنزینی روزانه باید 50 هزار تومان به محدوده زوج فرد پرداخت کنند (چون پول دارها همچنان از خودروهای بنزین سوز گران قیمت اسفاده خواهند کرد)
4- عملا برای بهینه کردن پالایشگاه ها برای تولید بنزین یورو5 باید هزینه زیادی شود وبا توجه نبود پول از طرف دولت وعدم سرمایه گذاری از طرف خارچی ها امکان تولید وجود ندارد
5- هزینه سرطان ودرمان به خاطر الودگی انقدر زیاد است که اگر این پول برای پیشگیری استفاده شود همه خودروها بهترین خواهند شد چون حداقل وشاید همه خانواده ها در چند سال اینده یکی از غعزیزانشانرا از دست خواهند داد(اگر درتهران وهرجای از شهرهای بزرگ ایران زندگی می کنید)
6- اگر اجازه داده شود حتی شرکت های خارجی بیایند وسود کلان ببرند ولی خودروی برقی تولید کنند باز برای ایران بصرفه است
7- هیچ راهی وهیچ راهی برای کاهش الودگی در اینده با این تعداد خودرو وروند فعلی تولید وعرضه برای کشور ما وجود ندارد
8- چه بخواهیم وچه نخواهیم باید روند تغییر خودرو از بنزینی به برقی را باید بپذیریم چه بهتر که زودتر شروع کنیم وهزینه ها نیز در ورود بنزین از خارج وتعمیرات و الودگی و هزینه های درمان وداروی وارداتی و افزایش تعداد بیمارستان ها را هم گرفته ایم
باغ هاي شهر را نابود ميكنند و. برج مجوز ميدهند. درختكاري. بيشكششون!
ضمنا. اقاي. روحاني. يك ريال اين مردم به. بنياد هايي مانند سعدي شناسي. خلاف. اخلاق و مردمداري استء.
باور کنید این ظلم به نسل های اینده است
آیا ورود و جایگزینی موتور ها و ورود اتومبیل های روز دنیا با قیمت معقول کار پیچیده و نشدنی هستش؟
مسئله اینه که سیستمی که باید برای آسایش مردم کشورش برنامه ریزی کنه هواسش به سیاست بازی های خودش و کاسبیشه و مردم و جان آن ها اولویتی براش ندارن