عصر ایران - تصوری در جهان سیاست شکلگرفته که ترامپ تاکنون هر چیزی گفته برای رأی آوردن بوده و چون اکنون مسجل شده رئیسجمهور ایالاتمتحده است دیگر از آنجور حرفها نخواهد زد و رئالیسم سیاسی او را مقید خواهد ساخت که در چارچوب خرد متداول سیاسی حرف بزند و هنجارها را نشکند. بهبیاندیگر این عده که تعدادشان زیاد هم هست معتقدند «این حرفها فقط برای رأی آوردن بوده» حالا اما وضعیت فرق کرده است.
از باراک اوباما گرفته تا شخصیتهای سیاسی وطنی مبلغ این دیدگاه هستند و باور دارند که ترامپ بعد از رأی آوردن نظراتی که در جریان انتخابات مطرح کرد را به کناری خواهد نهاد. عدهای دیگر هم هستند که این حرف را به زبان تکرار میکنند اما در دلنگراناند و آرزو میکنند که ایکاش ترامپ اینگونه باشد و عوض شود.اما چرا اینطوری است؟ چرا جهان از شخصیت واقعی ترامپ هراس دارد؟ او چگونه شخصیتی است و بخش آزاردهنده این کاراکتر برای جهان کجاست؟
تبیین نظریه بی شعوری
دکتر«آرون جیمز» که مدرک دکترای فلسفه خود را از دانشگاه هاروارد گرفته و اکنون مدیر گروه فلسفه دانشگاه کالیفرنیا است بهگونهای غیرمستقیم اما بسیار مهم و اساسی به این پرسشها پاسخ داده است. دکتر جیمز پسازآنکه مشخص شد ترامپ گزینه نهایی جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری امریکاست کتابی نوشت با عنوان «عوضیها» او در این کتاب که به فارسی هم ترجمهشده رفتارهای ترامپ را تا آن زمان تحلیل و نتیجه گرفت:« ترامپ یک بیشعور ابر دلقک سرگرمکننده است»!
آرون جیمزکه پیش از این اثری با عنوان«اربابان بی شعور:یک نظریه» در سال2012 نوشته، نوع و جنس «بیشعوری» دونالد ترامپ را نسبشناسی کرده و مینویسد:«سؤال ما این نیست که آیا ترامپ واقعاً بیشعور است یا نه؟
به نظر میرسد در اینیک مورد اتفاقنظر گستردهای وجود دارد (میتوانید یک صفت تک –کلمهای بهتر برای او پیدا کنید؟)درواقع ،برای بسیاری از طرفدارانش احتمالاً همین ویژگی دلیل اول محبوبیت اوست.
در عوض سؤال این است که کدام بیشعوری میتواند چنین شاهکاری را تا این حد و اینقدر فوقالعاده پیش ببرد که باید گفت این سؤال از سؤالات شاخه بی شعورشناسی است. در میان گونههای بسیار در اکوسیستم بیشعوری گونه ترامپ دقیقاً از چه نوعی است؟»
دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بیشعوران
آرون جیمز سپس نظریه بیشعوری خود درباره ترامپ را اینگونه صورتبندی میکند:« ازآنجاکه بیشعور خود را از دیگران جدا میداند بهراحتی و تقریباً مثل سبکی از زندگی قراردادهای پذیرفتهشده اجتماعی را نقض میکند...اغلب دارای حسی قوی برای بزرگنمایی اخلاقی خود است...حس استحقاق ترامپ با سبک بیشعوری جدیدتری دیده میشود که آزادانه اما بدون از دست دادن اعتمادبهنفس توجیهات بیهوده و آبکی ارائه میدهد...دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بیشعوران است.
این مسئله نهتنها موفقیتش را توجیه میکند بلکه تغییر تدریجی او به یک قدرتمند را نشان میدهد که باعث ترویج خشونت است... او مردی است که تمام درخواستهایش باید اجرا شود تا دیدی که از خود بهصورت «بزرگ»،«برنده» و «موفق بزرگ» دارد تأیید و تقویت شود...ترامپ واقعاً سرگرمکننده است و همه ما میتوانیم با این حس بلاهت ارتباط برقرار کنیم...او اغلب چرت میگوید یعنی نظرات نامربوطی در مورد افراد میدهد یک توهینکننده پرکار و پر جنبوجوش است...سخنانش بههمریخته و تصحیحنشده است...کسی است که بدون هیچگونه توجه و احترامی به حقیقت سخن میگوید...اغلب برایش مهم نیست که چه چیزی درست است و چه چیزی درست نیست...ترامپ یک ابر دلقک سرگرمکننده است چراکه نسبت به تفاوت بین مزخرفگویی و صحبت کردن با دقت همراه با توجه دائمی به حقایق، بیاعتناست...واقعاً فکر میکند که معاملات بهتر، بسیاری از مشکلات را حل میکند...ترامپ ترکیب سمی از بارنوم و قلدری است اگر هدف خوبی باشید بهترین دوست شما میشود اما اگر او را حین کلاهبرداری خفت کنید شروع به شفافسازی میکند»
سبک ترامپ در دروغگویی؛اصلاً مطلب را طور دیگری گفتم!
دکتر جیمز با تحلیل رفتار ترامپ و توانش در منحرف کردن افکار از موضوع اصلی مینویسد:«اگر از او یک سؤال بپرسید بدون معطلی دروغ میگوید. او را دروغگو بنامید او خود را بیشازحد راستگو مینامد او را با شواهد متناقض روبهرو کنید او شانه بالا میاندازد و دروغش را تکرار میکند.
شاید موضوع بحث را تغییر دهد اما هرگز دروغ را تغییر نمیدهد... وکلا انکار میکند که مطلب را طور دیگری گفته باشد و همه این کارها را در کمال اعتمادبهنفس انجام میدهد بهطوریکه باور و اعتمادبهنفس طرف مقابل را تضعیف میکند...نگرانی اصلیاش پاسخگویی به واقعیات نیست بلکه برنده شدن در نمایش است...ترامپ بدون شک قهرمان توهین کردن است...او یکبار در سخنرانیاش گفت:«افراد زیادی در طول این سالها به من خندیدند اما الآن دیگر خیلی نمیخندند»...هرگز مردی نتوانسته چیزی که روسو«عشق شدید به خود» مینامد تا این حد عملی کند که درواقع نگرانیاش برای چگونه دیده شدن از دید دیگران و بهخصوص نیازی بیامان برای عالی دیده شدن است»
دلقکی در سیرک سیاست ایالاتمتحده
دکتر جیمز در ادامه این کتاب کوچک اما مهم و متفاوتش به هراسی میپردازد که اکنون جهان به آن دچار شده او با اشاره به شخصیت ترامپ میگوید:« با دلقک بودن سیاست ایالاتمتحده را بهصورت همان سیرکی که به آن بدل شده است نشان داد...ترامپ چیز مضحکی را که سیاست ایالاتمتحده به آن تبدیلشده است برای همه آشکار کرد اما خودش بههیچوجه ناراحت نیست...آیا اگر یک رهبر خارجی به او توهین کند میتواند آرامش خود را حفظ کند؟مردی که میگوید سیاست خارجیاش از «صحبت کردن با خودم» نشأت میگیرد چون«مغز خیلی خوبی دارم» به سخنان یک مشاور خون سرد گوش میدهد؟ آیا مشاوران عاقل یا چاپلوسان تملقگو خواهد داشت؟ او سر از حقایق درنمیآورد.آیا ممکن است بهطور ناگهانی به پیچیدگی فوقالعاده روابط خارجی توجه نشان دهد؟یا ممکن است در خشم جریحهدار شده به خاطر توهینی ناعادلانه با توجیهی ضعیف قانع شود که نیروی بیتناسب و سریع موردنیاز است و باعث خون و خونریزی بیهوده شود؟»
ویژگی بیشعوری ترامپ که او را محبوب کرد و بالا برد
اما چگونه چنین فردی توانسته زمام امور قدرتمندترین کشور جهان را فرا چنگ آورد؟ کدام ویژگی او را یاری رسانده است؟ دکتر جیمز میگوید:« چند شخصیتی بودن او باعث موفقیت و عظمتش بهعنوان یک بیشعور است...نمایش او از هنر بیشعوری بهعنوان قلدر مدرسه، یا بوکسوری بیادب بینظیر است و نمایش باشکوه خودش را دارد.این خود دلیل جذاب بودنش برای خیلیهاست اما سؤال این است که چرا ما کاملاً از او متنفر نمیشویم؟ پاسخ این است که بیشتر ما درواقع از یک دلقک ابله خوشمان میآید...حامیانش خطاهای او را میبخشند یا از آن چشمپوشی میکنند.لذت ما از نمایش و سردرگمیمان در مورد نوع شخصیتش ما را گیج بین احساساتمان رها میکند و او را آزاد میگذارد تا هر آنچه دوست دارد انجام دهد...او برده احساسات خودبزرگ ساز خودش است نمونه کاملی از اسارت».
پاسخ دکتر جیمز به یک پرسش بینهایت مهم
همهکسانی که معتقدند ترامپ پیش و پس از رأیگیری فرق دارد و فرق میکند دوست دارند یا مایلاند که باور کنند حتی اگر ترامپ تفاوت هم نکند ساختارها در ایالاتمتحده بهگونهای است که او را مدیریت خواهند کرد. آرون جیمز به این موضوع هم پاسخی صریح و سریع میدهد. او میگوید:« مدیریت یک بیشعور خصوصاً در جامعههای بزرگتر چالشبرانگیز است...چه کسی آنقدر احمق است که گمان کند او را میتوان کنترل کرد؟...او می تواند چیزهای دیگری را هم نابود کند»
درواقع آرون جیمز خیلی روشن و مشخص دارد بهکل جهان اعلام میکند تصور اینکه چنین شخصیتی بعد از رأی آوردن تغییر کند خطاست و اشتباه مهلکتر اینکه فکر کنیم میتوان او را کنترل کرد.با فرض پذیرفتن یافتههای دکتر جیمز، پرسش فرا روی سیاستمداران جهان باید این باشد که چگونه میتوان با یک بیشعور کارکرد؟ این پرسش راهبردی همه جهان غیر از مردم ایالاتمتحده است. اما مشکل ایالاتمتحده بسی عمیقتر از این حرفاست.
ظهور یک مستبد نشانهای از فروپاشی و سقوط جامعه است
آرون جمیز ریشه ظهور و اوجگیری ترامپ را ناشی از نارسایی اقتصادی آمریکا میداند:« داستان باخت دمکراسی به استبداد به دلیل فروپاشی اقتصاد ماست.ظهور یک مستبد نشانهای از فروپاشی و سقوط جامعه است.بنابراین بر طبق نظر روسو اگر امریکا هنوز هم عظمت خود را داشته باشدترامپ پیروز نخواهد شد(جیمز اثرش را پیش از رأیگیری منتشر کرده بود) و اگر پیروز شود نمیتوانیم دوباره عظمت خود را بیابیم هرچند که ادعای او خلاف این باشد.»
جهان ترسناک دیوانهها
از اوباما تا خود ترامپ خیلی تلاش کردند که به مردم امریکا و جهان بگویند« او بعد از رأی آوردن چیز دیگری شده» و آنچه تاکنون گفتهشده به خاطر رأی آوردن بوده و او واقعاً اینقدرترسناک نیست. حتی خودش هم در واکنش به راهپیماییها و اعتراضات مردم کشورش گفت:« از من نترسید »! اما واقعیت این است که او ترسناک است! به توئیتش درباره واکنش چین پیرامون تماس تلفنی با رییسجمهور تایوان مراجعه کنید. ترامپ در هروله میان برلوسکونی و هیتلر قرار دارد. دنیا میتواند به برلوسکنی بخندد اما هیتلر قطعاً اشک جهان را درخواهد آورد.
خانه برآب نسازیم
تاکنون تاریخ نمونهای نداشته که کسی بتواند بااینهمه اختلال شخصیتی حاد تصمیم درستی درباره پیچیدهترین مسائل جهان بگیرد. او قطعاً تصمیم خواهد گرفت اما نه از نوع درستش .
به یاد داشته باشیم اظهارات غلوآمیز ترامپ درباره خودش، بیتوجهی به حقوق دیگران، رفتارهای فریبکارانه علنی، برخوردهای قلدرمآبانه و فحاشیهای آشکار به دیگران، تمرکز افراطیاش روی دریافت تأیید، آشفتگی غیرمعمول در برابر انتقادها، پرخاشگری و نشانههایی از نداشتن احساس گناه و احساس ندامت از رفتارهای نادرست نشان از ناهنجاری و عدم سلامت روان ترامپ است و اینها با رأی آوردن ترامپ برطرف نخواهند شد بلکه برعکس تشدید خواهد گردید. همهکسانی که تصور میکنند او بعد از انداختن ردای ریاست تغییر خواهد کرد خانه بر آب میسازند و سرمایه بر باد خواهند داد . چه نیک گفت افلاطون در رساله فائدو که« وقتی انسان عاقل به رقابت با یک دیوانه وارد میشود هیچ جایگاهی ندارد»!
مطالعات تاریخی نشان میدهد همواره پیش از آغاز جنگهای جهانی رویکردهای مساوات طلبانه و احساسات ملیگرایانه تشدید شدهاند؛ ظهور و بروز ترامپ در امریکا، جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا و افزایش احساسات ناسیونالیستی درکشورهای مختلف مخصوصاً حوزه اروپا نشانههای خطرناکی از یک بحران جهانی بزرگتر است.جهان وارد دوران بحران های بزرگ شده است.