به گزارش آیاسپورت- نساجی مازندران یکی از پرهوادارترین باشگاههای فوتبال ایران است که سالهاست با مسائل مختلف مالی و مدیریتی در لیگ یک دست و پنجه نرم میکند و گویا قرار نیست روز خوش ببیند. آنها از ابتدای لیگ امسال هم با مشکلات شدید مالی و مدیریتی روبهرو بودهاند و بارها با اعتصاب بازیکنانشان در آستانه فروپاشی قرار گرفتند.
با همه این مسائل در پایان نیم فصل نساجی توانسته در رده چهارم جدول ردهبندی قرار بگیرد. اما این نتایج خوب هم نتوانست ضعفهای بزرگ مدیریتی و بی پولی شدید بازیکنان را بپوشاند. مشکلاتی که دوباره این روزها نساجی را تا مرز انحلال پیش برده، اما هواداران پرشمار نساجی که گویا تنها حامیان این باشگاه قدیمی هستند نفس به نفس با نساجی همراه شده و به تیم نوستالوژیک شمال زندگی بخشیدهاند.
گویا این هواداران در تعطیلات نیم فصل بارها برای تجمع اعتراضآمیز برنامهریزی کردهاند که هر بار با وعده و وعید مسئولان سیاسی و ورزشی استان در لحظات آخر از تصمیم خود منصرف شدند.
اما مهدی پرهام. مالک جوان نساجی که از ابتدای فصل به دنبال فروش امتیاز این تیم مازندرانی بوده، ماههاست که با دلایل مختلف سرمایهگذارانی که قصد خرید امتیاز باشگاه نساجی را داشتهاند دست به سر کرده است.
پرهام با اصرار به این که اهلیت و صلاحیت خریدار را باید شخصا تایید کند، بعد از چندین و چند جلسه با هر سرمایهگذار، کاری کرده که افراد یا گروههایی که طی این چند ماه خواهان امتیاز تیم بودهاند، عطای نساجی را به لقایش ببخشند. داستان از جایی جالب میشود که روزهای پایانی هفته گذشته در قائمشهر خبری پخش شده؛ که گویا پرهام با گروهی جدید از خریداران به توافقات نهایی رسیده و جمعه این انتقال مراحل آخر را طی میکند و شنبه هم ثبت اسناد انتقال انجام میشود.
هواداران نساجی که از سرعت نامعقول توافق میان دو طرف، آن هم در روزهای تعطیل آخر هفته و روزهای پایانی تعطیلات نیم فصل متعجب شده بودند، منتظر خروجی اصلی این جلسهها ماندند. اما هرگز نامی از خریدار اصلی تیم برده نشد. اکبر یوسفی، از فوتبالیستهای پیشکسوت به عنوان نماینده تامالاختیار گروه خریدار با پرهام دیدار کرده و توافقات را به انجام رساندهاند.
اما از شواهد موجود برمیآید که خشایار محسنی، یا همان خ.م معروف و مدیربرنامه محروم شده فوتبال ایران در راس گروه خریداران نساجی قرار دارد. او شنبه شب به همراه دوستانش در قائمشهر دیده شده است. مالک یک باشگاه فوتبال در کشور اسلواکی، که یادگارهای بسیار تلخی در فوتبال ایران از خودش به جا گذاشته است.
از اتهام جعل اسناد تا دلالی و بردهداری مدرن بازیکنان سادهاندیش؛ و حتی نابودی تیمهایی مثل عقاب تهران. شاهکار جعل سند مربی هلندی استیلآذین در زمان جناب محسنی انجام شده و به عبارتی او مسبب نابودی استیلآذین هم بوده است. لکه تاریک داستان دیاسترادا و بهشاد یاورزادهها.
آوازه او از آسمان اسلواکی تا اتاقهای فدراسیون فوتبال ایران، همه جا را فراگرفته؛ گویا فقط مسئولان استان مازندران از این قضایا بیخبر هستند که به راحتی باشگاه ریشهدار و مردمی نساجی را میخواهند به این گروه معلومالحال هبه کنند. فاجعهای که اگر اتفاق بیفتد، نباید سرنوشتی به جز عاقبت ابومسلم، برق و یا عقاب تهران برای نساجی دوستداشتنی متصور بود.
مردم قائمشهر بیش از دو دهه است که با همه کمبودها و سختیها و بیپولیهای نساجی ساختهاند و پای عشق پاک و بینظیرشان ماندهاند. با وجود این که بیش از دو دهه است که به سطح اول فوتبال ایران صعود نمیکنند، اما سکوهای ورزشگاه پیر قائمشهر را هرگز خالی نگذاشتهاند.
طرفدارانی که حتی با وجود پیشنهادات مختلف، برای صعود راضی به خرید امتیاز لیگ برتری نشدهاند. هوادارانی که بارها ثابت کردهاند شرافت و زیبایی فوتبال و باشگاه قدیمیشان را بیشتر از صعودهای ناپاک و سوتهای ناسالم میپسندند.
گویا امروز قرارداد رسمی فروش نساجی به گروه خشایار محسنی قطعی میشود. اما این نوشته را در این تاریخ به خاطر بسپارید. افرادی که در استان مازندران مسئولیت دارند به راحتی و در کمترین زمان میتوانند اطلاعات و صلاحیت یک فرد و گروه را به دست آورند.
افرادی در سازمان لیگ و هیئت فوتبال مازندران هستند که تا آخرین لحظه هم میتوانند نساجی را نجات دهند؛ اما گویا به خاطر منافع مشترک روزه سکوت در پیش گرفتهاند. مقصران آینده احتمالا نامناسب نساجی، تنها گروه خریداران جدید نیستند؛ بلکه همه کسانی هستند که باعث شدند پروسه درمان نساجی آنقدر طولانی شود تا کارها از روال عادی اداری خارج شود. مقصران همه کسانی هستند که میتوانند امروز در کنار هواداران نساجی فریاد دادخواهی از فساد سر دهند، اما پشت میزهای خود با خیال راحت نشستهاند.
ایکاش که این جمله عادل فردوسی پور در برنامه نود سالها قبل که درباره جناب خشایار محسنی تهیه شده بود اشتباه باشد: حالا این شائبه به وجود میآید که چون شبکه فساد در همه ارکان گسترده شده، کسی خواهان مبارزه با فساد نیست.