عصر ایران؛ فاطمه استیری- همه جا اسم شماست آقای هاشمی، باز هم ولوله به پا کردهاید، البته سال 67 نیست که یکباره بگویند امام قطعنامه را پذیرفت و نگاههای پر از خشم به سمت شما بچرخد که وامصیبتا شما جام زهر را نوشاندید به امام. البته سالهای چپ دهه 70 هم نیست که عالیجناب سرخپوش شده باشید و بی اغراق موافقان سرخپوش بودنتان هم کم نباشد.
آقای هاشمی! ولوله به پا کرده اید اما سال 84 نیست که آمدید ولی یک نفر از راه رسید و بی محابا به شما تاخت، تا از این مسیر نام و آوازه بسازد برای خودش و البته به خیال خودش ساخت نام و نشانی هم.
آقای هاشمی! حتی آن سالهای سخت بودن آن مرد در پاستور نیست که من دهه 60ای مرید شما شدم، «آیتالله» ما شدی و چشم و امیدمان در آن وانفسای عجیب و غریبی که نفهمیدیم چطور گذشت.
آقای هاشمی! همین چند سال پیش هم نیست که چشم مان به دل دل کردنهای شما بود برای دوباره کاندیدا شدنتان و چه خوشحال بودیم وقتی دیدیم آخر راضی به پرکردن برگه ثبت نام شدید. بگذریم که تلخ بود درد رد صلاحیت کردن شما برای ما.
آقای هاشمی! بدجوری ولوله برپا کرده اید در دل ما این روزها که هر خبر را باز می کنیم یا تسلیت است یا ذکر خوبی شماست یا ذکر خاطره یا عکس شما یا ...
آقای هاشمی! سخت است نوشتن کلمه «مرحوم» در کنار اسم شما....خیلی سخت!
بدزبانان فعلا ساکتند آقای هاشمی... ولی خوشبین نیستیم به سکوت شان حتی... شروع می کنند همین روزها باز.. چارهای ندارنند، گویی بقایشان در زدن شماست، مگر خودتان نگفته بودید این را.
برای همین وقتی مردم شما را میلیونی بدرقه می کنند تیتر میزنند بدرقه بزرگوارانه! نگاه شان را مجبورند تنزل دهند. مجبورند آقای هاشمی شما بگذرید.
کیهان را که خاطرتان هست، حتی وقتی قرار امروزش را بر مثلا خوب نوشتن از شما گذاشته بود باز هم دلش نیامده از نیش و کنایه زدن های زیرپوستی به شما. من که می گویم اگر بودید بعد از خواندنش خنده ریزی میکردید مدل خنده های همیشگی تان.
باز هم شروع می کنند. گرچه این روزها هاشمی برای همه آیتالله هاشمی شده ولی باز هم شروع می کنند آقای هاشمی و شما فقط لبخند می زنید براین کوته فکران و ما حسرت می خوریم که آیت الله ما رفت...