روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «چه کسانی در لیست ترور نرم هستند؟» نوشته شده توسط محمد ایمانی در ستون یادداشت روز خود به چاپ رساند:
1- سرباز دشمنِ خود شدن، عار است. اما زشتتر، آن است که کسی در موفقیت افسری یا ژنرالی باشد و از سوی حریف «سربازگیری» شود. تاریخ اسلام تا امروز، پُر است از همین سربازگیریها و به خدمت گرفته شدن برخی بزرگان در اردوگاه دشمن. دشمن، گاه انتقام سالیان خود از مجاهدان و پیشکسوتان را به واسطه زمینگیر شدن آنها میگیرد؛ چنان که نه تنها از همراهی با جبهه خودی باز میمانند بلکه تبدیل به مسئله میشوند. اینجا برخلاف جنگ و جهاد، قربانی شدن نه تنها فضیلت نیست بلکه عین سرشکستگی است. رهبر حکیم انقلاب، سوم آذر 1395در دیدار بسیجیان فرمودند «جنگ نرم، خیلی خطرناکتر از جنگ سخت است. در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند ]ولی[ روحها پرواز میکنند و میروند به بهشت. در جنگ نرم، اگر خدای ناکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، روحها میروند به قعر جهنم؛ لذا این خیلی خطرناکتر است». ایشان 6 خرداد امسال نیز در دیدار اعضای مجلس خبرگان و درباره جنگ نرم خاطرنشان کردند «این آن چیزی است که بنده مکرر تذکر میدهم به مسئولان مختلف و به جهات مختلف؛ و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم، تغییر محاسبات».
روزنامه شرق مطلبی را با عنوان« حقوق شهروندی فراتر از اغراض سیاسی»در ستون حرف اول خود و به قلم الهام امینزاده اختصاص داد:
منشور حقوق شهروندی که مستظهر به اصول مختلف قانون اساسی و روح مصلحت عمومی و آزادی و عدالت است، بر پایه مفهومی از حق استوار است که حقوق اولیه افراد همچون اشتغال، معیشت، توان تأمین نیازهای اولیه، مسکن، مالکیت، امنیت، مصونیت حریم خصوصی از تعرض، آموزش، بهداشت، رفاه، آزادی عقیده و بیان، آزادی حق انتخاب، مشارکت و نظارت در امور سیاسی و اداری کشور و... را چونان یک کلیت در نظر میگیرد. درواقع حقوق شهروند قابل تقلیل به یک یا چند مورد از حقوق اولیه نیست و کرامت و حرمت انسان مبنای این حقوق است. حقوق شهروندی در یک نظام حقوقی ملی میسر میشود که فرد را از حیث آنکه شهروند آن نظام است به رسمیت میشناسد، فارغ از اينكه فرد چه ویژگیهایی دارد. افتخار جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی آزاد این است که بر مردمانی آزاد و رشید حکم میراند؛ برخلاف نظامهای غیرمردمی که مردم را رعایای خود میدانند که مطیع اراده و فرامین حاکماناند و سعادتشان در گرو الطاف صاحبان قدرت است. نظام آزاد حکومتی بهمعنای حکومت بر شهروندان ذیحق و آزاد است؛ شهروندانی كه بر مبنای آگاهی از حیثیت شهروندی خود میدانند که سعادت آنها در گرو وجود و پیشرفت جامعه است. همچنانکه آزادی و حق جز در درون کشور محقق نمیشود، وحدت ملی نیز جز در عین بهرسمیتشناختن حقوق شهروندی و تکثر آرا و منافع شهروندان میسر نیست. نظام مطلوب وظیفه خود میبیند تا براساس آرمانهای آزادیخواهانه و عدالتطلبانه انقلابی که براساس آن تأسیس شده است و بر مبنای اصول قانون اساسی و روح مصلحت عمومی، در مسیر آگاهی، آزادی و وحدت آحاد شهروندان ایرانی حرکت کند. آزادی حرکت و صیرورتی است در مسیر تعالی اندیشه فرد و جامعه و ما نیز به بیان روشنگر امیرالمؤمنین(ع) «فرزند زمانه خویش» هستیم. بر چنین مبنایی است که تقدیر ملی ما در گرو حرکت در مسیر حقوق شهروندی است. منشور حقوق شهروندی کوشیده است تا بهاینمنظور حقوقی جامع را پیشبینی کند مانند حق حیات، مالکیت، مصونیت حریم خصوصی، اشتغال، معیشت و رفاه، مسکن، آموزش عمومی، بهداشت و تأمین اجتماعی، تشکل و فعالیت مدنی آزاد، شفافیت و آزادی فعالیتهای اقتصادی، دادخواهی منصفانه، اظهار عقیده، مشارکت سیاسی و... . مردم شغل و مسکن و معیشت میخواهند.
در ستون سر مقاله روزنامه اعتماد مطلبی با عنوان « بيفايده بودن بغل كردن زانوي غم» نوشته شده است که بخشی از آن را می خوانیم:
بانك جهاني گزارشي را از مهمترين رويدادهاي سال ٢٠١٦ ارايه كرده است، در بخشي از اين گزارش آمده است كه:
«-تعداد پناهندگان در جهان افزايش يافته و يك چهارم اين پناهندگان در كمپها زندگي ميكنند.
-توافق درباره تغييرات آب و هوايي جهان اجرايي شد و اينك انرژي خورشيدي، ارزانتر از هر زمان ديگري است.
-تجارت جهاني تضعيف و نرخ رشد پاييني براي تجارت در جهان ثبت شد.
-تا سال ٢٠٣٠ دوسوم از جمعيت جهان در شهرها زندگي ميكنند.
-استعمال تنباكو در ٢٠ كشور افزايش يافته است.»
در اين ميان يك مورد نيز بسيار مهم است. كافي است به نمودار زير (صفحه ٥) توجه كنيم.
گزارش نمودار نشان ميدهد كه تعداد افرادي كه در كشورهاي با درآمد پايين و متوسط تلفن همراه دارند در سال ٢٠١٦، بالاتر از كساني شده است كه در اين كشورها دسترسي به آب سالم يا برق دارند. دسترسي به آب سالم و برق، دو نياز مهم براي جوامع امروزي است. فقدان نخستين مورد، سلامت و زندگي بشر را به كلي در خطر قرار ميدهد. فقدان دومي نيز او را از رفاه و بهرهمندي از امكانات زندگي محروم ميكند. وجه ديگر اين نمودار روند رو به رشد دسترسي به اينترنت است كه آن نيز ديري نخواهد پاييد كه از ميزان دسترسي به آب سالم و برق جلو خواهد زد!
روزنامه آرمان مطلبی را با عنوان « برجام از مخاطرات مقابل ايران كاست» به فریدون مجلسی در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند که در زیر بخشی از آن را مطالعه میکنید:
يكسالگي برجام درحالي فرا رسيده است كه همچنان اين توافق نقطه كليدي بررسي عملكرد دولت روحاني است، اما بايد توجه داشت پيش از هر تحليلي درباره برجام و تاثيرات آن، اين نكته قابل تامل است كه پيش از برجام وضعيت به چه شكل بود و ادامه وضعيت گذشته چه شرايطي را براي ايران رقم ميزد. درحالي كه صادرات نفت ايران به عنوان مهمترين منبع درآمد كشور در پيش از برجام به كمتر از يك ميليون بشكه در روز رسيده بود ادامه اين روند عملا ايران را از صادرات نفت محروم ميكرد. علاوه بر اين با قطع تبادلات بانكي ايران و سيستم بانكي جهان بسياري از روابط غيرممكن ميشد و صنايعي همچون پتروشيميها كه با اهداف صادراتي ايجاد شدهاند كارايي خود را از دست ميدادند. اگرچه سرعت اجراي برجام از سوي محافل داخلي و تندروها در خارج از كشور و بازيگراني چون عربستان كند بوده، اما در همين مدت يكسال و در شرايط بحراني منطقه براي ايران گشايشهاي قابل توجهي ايجاد شده است. افزايش حدود سه برابري صادرات نفت، امكان تبادل با بانكها و انعقاد قراردادهاي مختلف مواردي است كه در پسا برجام رخ داده است.
به نظر ميرسد اگر تروريسم و داعش در منطقه وجود نداشت وضعيت براي تبادلات از شرايط فعلي هم بهتر ميشد. با اين حال جاي تاسف است كه برخي محافل در داخل در راه قدرت يا ثروت، منافع ملي را زيرپا ميگذارند و وجود برجام را بر سر هيچ و پوچ به چالش ميكشند و گاهي به تمسخر ميگيرند. روزگاري که هواپيما به ايران فروخته نميشد فرياد ميزدند با تحريم هواپيما مسافران ما را در معرض خطر قرار ميدهند، وقتي هواپيما فروخته شد نوشتند اين قرار داد جايزهاي به امپرياليسم است.
مطلبی با عنوان "پایبندی اروپا به اجرای برجام" در ستون نوشتارمیهمان روزنامه ایران توسط فدریکا موگرینی منتشر شد:
دقیقاً یک سال پیش، 16 ژانویه 2016، اتحادیه اروپا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلستان، ایالات متحده امریکا و ایران اجرای طرح اقدام جامع مشترک در خصوص برنامه هستهای ایران را آغاز کردند. این اقدام در نتیجه تصمیمات شجاعانه، رهبری سیاسی، عزم گروهی و سختکوشی تحقق یافت. پس از گذشت یک سال ما میتوانیم به روشنی بگوییم که تفاهم با ایران در جریان است و ما باید آن را حفظ کنیم.
من به تمام کسانی که چه در مورد شرایط توافقنامه و چه در مورد صرف توافق با ایران ابراز نگرانی کردهاند میگویم هماکنون زمان آن رسیده که از نزدیک به حقایق نگاه کنند. این توافقنامه در وهله اول با حل یکی از مناقشات قدیمی و مداوم از طریق روشهای مسالمتآمیز، مفید بودن خود را نشان داد. در غیاب چنین توافقی ممکن بود امروزه شاهد درگیری نظامی دیگری در منطقهای که در حال حاضر نیز بیش از حد بیثبات است، باشیم.
مریم حق پرست ستون یادداشت روز روزنامه خراسان را به مطلبی با عنوان بی توجهی پوتین به«هدیه 720 میلیاردی وزارت ارتباطات به قاچاقچیان موبایل» آمریکا اختصاص داد که در ادامه می خوانید:
وزارت ارتباطات برای چندمین بار به بهانه مشکلات فنی، اجرای طرح مقابله با قاچاق گوشی های تلفن همراه را به تاخیر انداخت و این بارعملیاتی شدن این طرح مهم راحداقل به 8 ماه دیگر موکول کرده است. این در حالی است که هر روز تاخیر در اجرای این طرح 3 میلیاردتومان نصیب قاچاقچیان موبایل می کندکه در سال رقم هنگفت هزار میلیارد تومان خسارت به اقتصاد کشور را در برمی گیردوبه عبارتی 8 ماه تاخیر در اجرای این طرح به معنای سرازیرشدن720 میلیارد تومان درآمدکشوربه جیب قاچاقچیان است. طرح شناسه دار کردن گوشیهای همراه که قرار بود با هدف خاتمه دادن به معضل قاچاق گوشی های همراه تاپایان سال 94 اجرایی شود ،اکنون پس از گذشت ماهها،با کم کاری و ناهماهنگی دستگاه های ذی ربط ،همچنان در بلاتکلیفی به سر میبردوبا وجود گذشت بیش از 6 ماه ازآغاز دوره آزمایشی طرح،هنوز هیچ زمان بندی دقیقی از اجرای آن ارائه نشده و در تازه ترین وعده،وزیر ارتباطات اجرای طرح را به تابستان سال آینده موکول کرده است.سوال این است چرا برای طرح مهمی که در ابتدا اعلام شد تا پایان سال 94 اجرایی خواهد شد و پس از آن بازه زمانی تا پایان تابستان 95 برای اجرای آن وعده داده شدو برای چندمین بار با طرح وعده ای جدید ،اواخر سال 95 زمان عملیاتی شدن آن اعلام شد،اکنون در یک اقدام تامل برانگیز ، زمان اجرای آن نه 2 ماه یا 3 ماه یا 4 ماه دیگر بلکه اواسط سال آینده تعیین شده است،حقیقتا دلیل این همه تاخیر چیست؟آیا امکان فراهم کردن زیرساخت ها دربازه زمانی کوتاه تر برای وزارت ارتباطات وجود نداشت؟در این میان پرسش مهم این است که مسائل پشت پرده و دلیل این همه سنگ اندازی های وزارت ارتباطات چیست؟
روزنامه آفرینش مطلبی را با عنوان «مسئول و شفافيت عملکرد در پيشگاه مردم» در ستون سرمقاله خود به قلم آذر فخري اختصاص داد:
با توجه به ضررهايي كه كشور ما از جهت مهاجرت دانشآموختگان به خارج از
كشور در طول سالها متحمل شده و سرمايهاي را كه ميتوانست به بهترين نحو
به سود خود از آن استفاده كند، به دلايل مختلف ازجمله نبود وضعيت اشتغال
مناسب، عدم حمايت كافي از دانشآموختگان و دلايل ديگري كه طرح آن موجب به
درازا كشيدن مطلب خواهد شد، در اختيار ساير كشورها قرار داده است، يكي از
اصليترين دغدغههاي تصميمگيرندگان آموزش عالي در سالهاي اخير، انديشيدن
تدابيري براي جلوگيري از مهاجرت دانشآموختگان و استفاده از توان آنها در
جهت پيشرفت كشور بوده است.
اما قضيه به همين جا ختم نشده و نظام
آموزش عالي ما، در طول ساليان اخير، هدفي فراتر از اين را براي خود در نظر
گرفته و آن، عبارت است از اينكه نهفقط با ترميم نقصها و مشكلات نظام
آموزشي، مانع مهاجرت دانشجويان و دانشآموختگان به خارج شويم، بلكه پا را
فراتر گذاشته و خود، به يكي از كشورهاي نخبهپذير دنيا تبديل شويم، به طوري
كه دانشجويان ساير كشورها بتوانند به دانشگاههاي ايراني مراجعه كرده و
مشغول به تحصيل شوند، و به اين ترتيب، دانشگاههاي ما در آينده نزديك به
دانشگاههايي بينالمللي تبديل شوند.
بديهي است كه رسيدن به اين افق و
چشمانداز، به نوعي همهجانبهنگري نياز دارد كه در آن، نخست براي حل
مشكلات دانشگاهي چارهاي انديشيده شده باشد. چرا كه با وضعيت نامناسب
بسياري از خوابگاههاي دانشگاهي، مشكلات مربوط به سرفصلهاي درسي در رشتههاي
مختلف، نسبت استاد به دانشجو، امكانات كم پژوهشي و... تحقق
بينالملليسازي دانشگاهها، چندان منطقي و واقعبينانه به نظر نميرسد.