سرمقاله نویس روزنامه آفرینش برای شماره امروز این روزنامه نوشت:
جنگ همواره خانمان سوز است و برندهاي نخواهد داشت، درگيري و نزاع هميشه با فشار و هزينه همراه است و سود آن به جيب خشونت طلبان و تفرقه افكنان خواهد رفت. امروز نيز در نگرش به نوع سياستهاي منطقهاي همسايگان بوي خشونت و تفرقه به مشام ميرسد. هريك از همسايگان ما در صدد تضعيف ايران در سياستها و تحولات منطقهاي هستند.
اين موضوع با روي كارآمدن دونالد ترامپ رئيس جمهور جنگ طلب آمريكا شدت گرفته است. کابينه ترامپ اگر جنگيترين کابينه تاريخ دولتهاي آمريکا نبوده باشد قطعاً يکي ازجنگ طلب ترين کابينههاي اين کشور به حساب مي آيد و معمولاً کابينههاي جنگطلب ، سياستهاي خصمانهتري عليه ايران اتخاذ ميكنند. حال با چنين رويكردي از سوي ترامپ و اعضاي كابينهاش شاهد تازيدن دشمنان و همسايگان برعليه كشورمان هستيم.
نتانياهو تور ضد ايراني در غرب به راه مياندازد و ضمن ديدار با سران كشورهاي غربي درصدد باز سازي حصار ايران هراسي است، عربستان علناً جهان را به حمايت از سياستهاي ضدايران ترامپ دعوت ميكند و تركيه كشورمان را عامل بروز تفرقه مذهبي ميان كشورهاي منطقه معرفي مينمايد. اين اولين گام همسايگان برعليه كشورمان است و آخرين آن نخواهد بود. درواقع ميتوان اينگونه گفت که برنامهاي هدفمند از سوي آمريكا و متحدان منطقهاي درحال اجراست كه در سايه اظهارات ضد ايراني دولت ترامپ، تاختن و چسباندن اتهامات فراوان از سوي همسايگان، به ايران امري عادي و مستمر گردد.
نتيجه اين رويكرد در اولين قدم، صفکشي جديد و نسبتاً منسجمي از کشورهاي منطقه عليه ايران خواهد بود. شكل گيري اين حلقه ضد ايراني در منطقه فشار مضاعفي برما وارد خواهد ساخت. نفوذ كشورهايي همچون عربستان و تركيه در سازمانهاي بين المللي و منطقهاي همچون سازمان كنفرانس اسلامي، شوراي همكاري خليج فارس، اتحاديه عرب و... ميتواند آسيب جدي بر منافع ملي ما وارد سازد. لذا بايد به صورت فعال تري از سياستهاي كشورمان در مجامع بين المللي دفاع و شفاف سازي كنيم.
در دومين قدم منفي، اين رويكرد فرصت را به رقبا و دشمنان ميدهد تا امکاني که شرايط پسابرجام براي ايران و به منظور نقش آفريني افزون تر در معادلات منطقه فراهم ساخته بود را تضعيف كنند. در تاييد صحت اين موضوع بايد كمي به دوران رياست جمهوري اوباما به عنوان حامي برجام توجه داشت. درآن زمان به سبب نوع سياست آمريكا، كشورهايي همچون عربستان و رژيم صهيونيستي قادر به هجوم علني برعليه ايران نبودند و توافق هستهاي را اين چنين مورد تخريب قرار نميدادند. اما با نوع صحبتها و تعيين خط و مشيهاي ترامپ فضا براي مخالفان و دشمنان بسيار مساعد شده است.
با اين همه حضور دونالد ترامپ در راس قدرت در آمريکا و صفکشي جديد عليه ايران در منطقه را بايد به عنوان واقعيتهاي موجود پذيرفت و کوشيد در همين شرايط نيز کنشهايي را انجام داد تا کشور را از آسيبهاي احتمالي در امان نگاه داشت. بايد از تنش آفرينيها پرهيز كرد و مانع از آن شد كه به بهانههاي مختلف ديوار مخالفان منطقهاي برعليه كشورمان محكمتر و گسترده تر گردد.
بعد توافق هستهاي به واسطه ديپلماسي تعاملي كشور، نگاه سرد اروپا در ارتباط با ايران تعديل شد و بخش عمدهاي از مراودات سياسي و اقتصادي از سرگرفته شد. اما همسايگان طاقت قدرت گرفتن ايران را ندارند و درصدد برهم زدن اين روابط بوده، ومدام با اقدامات و اظهارات خود به دنبال واكنش ايران هستند. لذا پرهيز از اقدامات هيجاني همچون تجمع و بالارفتن از سفارتها و توهين به سران كشوران همسايه در راهپيماييهاي عمومي، ميتواند بهانه لازم را به دست دشمنان بدهد تا شدت فشار و تخريب ايران در افكار عمومي را افزايش دهند.
رويكرد عاقلانه دستگاه سياست خارجي بيش از هر زمان ديگري امروز بايد در بحران موجود خودنمايي كند. نبايد منفعلانه شاهد تاخت و تازهاي منطقه اي برعليه كشورمان باشيم و نبايد به يكباره كنترل از دست دهيم و به رويارويي مستقيم كشيده شويم. ازسوي ديگر شنيدن صداي واحد ازداخل كشور و حمايت از سياست اتخاذي دستگاه ديپلماسي كشور، ضرورتي است كه امروز به آن نيازمنديم.
در شرايط پيچيده منطقه لازم است همه دستگاهها، نهادها، احزاب و جريانات سياسي، نگاهي فراتر از نگاههاي جناحي معمول به دستگاه ديپلماسي کشور داشته باشند و تنها منافع ملي کشور را در اين حوزه، حول محور کنشهاي خود قرار دهند.