در این میان اما یک آیتالله که بعد از سال 84 همیشه پای ثابت انتخابات در ایران بوده سکوت کرده است. مصباح یزدی این روزها ساکت ترین اصولگرای ایران است. کسی که نتوانست در انتخابات اسفند 94 بر کرسی سرخ مجلس خبرگان پنجم تکیه بزند.
نکته جالب در این میان این است که در کنار سکوت مصباح یزدی، اصولگرایان هم آرام از کنار او عبور میکنند. به عبارت دیگر او هیچ کارت دعوتی از سوی اصولگرایان دریافت نکرده است.
علت سکوت آیتالله قم نشین مشخص نیست. شاید این سکوت یک استراتژی
باشد. شاید مصباح میخواهد بعد از مشخص شدن زمین بازی نامزدهای احتمالی اصولگرایان
از کارت بازی خود رونمایی کند. شاید هم او بعد از کسب تجربههای تلخ در دو
انتخابات ریاست جمهوری 92 و خبرگان 94 و همچنین روی برگرداندن احمدی نژاد، از حضور
در فضای سیاسی کشور دلسرد شده باشد.
دوری اصولگرایان از مصباح یزدی اما یک دلیل مشخص دارد. مصباح یزدی همیشه برهم زننده بازی وحدت اصولگرایان بوده است. بهتر است نظر او در مورد وحدت را یکبار دیگر باهم مرور کنیم: « این که با چند نفر جلساتی را برگزار کرده، تصميم بگيريم، و بعد بخواهیم که همگان تابع ما شوند تا وحدت حاصل شود، این شیوه نه اصولگرائی است و نه مردم سالاري واقعي؛ نه با شیوه عقلا سازگاری دارد و نه با شرع، بلكه این از قبيل همان فریب کاری هایی است که دیگران انجام می دهند. ین که چند نفر در مجلسي خصوصی تصمیم بگیرند و بعد بگویند هر کس مخالفت کند، وحدت شکنی کرده است، نه روشي دینی است و نه عقلائی، بلکه نوعي فریب کاری است.»
بر همین اساس و با توجه به این نظر مصباح یزدی وارد بازی وحدت اصولگرایان نشد.
او در سال 84 در حالی که اصولگرایان بر روی لاریجانی به تفاهم نسبی رسیده بودند از احمدی نژاد حمایت کرد و با حمایت او شهردار سابق تهران عزم پاستور (نهاد ریاست جمهوری) کرد. در انتخابات مجلس نهم در حالی که اصولگرایان تلاش میکردند به یک گفتمان واحد در غیاب اصلاح طلبان دست پیدا کنند، ناگهان مصباح یزدی با تاسیس جبهه پایداری تمام زحمات راستگرایان را نقش برآب کرد و زمینه یک انشقاق بزرگ را در جریان اصولگرایی فراهم کرد. جبهه پایداری رادیکال ترین جریان اصولگرایی در ایران است.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم رییس موسسه امام خمینی در قم، پشت سعید جلیلی ایستاد و او را نامزد اصلح معرفی کرد. در حالی که بسیاری از جریانهای اصلی اصولگرا از قالیباف و یا ولایتی حمایت کرده بودند.
مصباح در انتخابات مجلس دهم اما وارد فضای بازی وحدت شد. او با آیتالله موحدی کرمانی و آیتالله یزدی پشت یک میز نشست تا با آنها بر سر یک لیست واحد به توافق برسد. وقتی فهرست ائتلاف اصولگرایان منتشر شد، اکثریت آن را اعضای جبهه پایداری تشکیل میدادند و بسیاری این را نشان از تلاشهای مصباح یزدی برای کسب اکثریت در این فهرست میدانستند.
بر اساس همین تجربیات به نظر میرسد اصولگرایان تصمیم گرفتهاند راه خود را با راه مصباح یزدی جدا کنند و حداقل برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به سراغ او نروند. باید دید در روزهای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری مصباح یزدی سکوت خود را خواهد شکست یا همچنان ترجیح میدهد وارد بازی انتخاب دوازدهم نشود.
نگران نباشین به موقعش سراغ اقای مصباح هم میرن و بعدش ببینم شما چه تیتری میزنین
در ضمن انتخابات مردم تهران که مشخصه به امثال دختر صفدر حسینی رای دادن چقدر ارزشمند بوده که بخوان به ایت الله مصباح رای بدن
پس راجع به دیگران قضاوت نکن
1. آیت الله مصباح با توجه به اینکه رای نیاورد ولی ولی اگر نگاه کنید فاصله اش با نمایندگان منتخب خبرگان تهران فقط چند هزار بوده ( پس مقبولیت دارد اگر چه اکثریت نباشند، نمی توان گفت هیچ کس او را نمی خواهد)
2. در اهمیت علامه مصباح همین بس که نویسنده که ادعا دارد مصباح مهم نیست سوال؟ اگر مصباح مهم نیست چرا شما اینقدر به خود زحمت و هزینه کردی که خبری تهیه تا به تخریب او بپردازید ( گرچه ادعا خواهید کرد که نه ما قصدمان تخریب نیست)
3. بحث سکوت آیت الله ( اگر نویسنده به خود یک زحمت یک سرچ ساده در اینترنت میداد می فهمید که تا الان اکثر افراد مطرح برای انتخابات دیدار داشتند با علامه و ایشان نظرات خود را دادند.
4. تاسیس جبهه پایداری توسط آقای مصباح نبود بلکه ایشان از این گفتمان حمایت کردند که در آن زمان بیشترین رای را آوردند.
5. در مورد شکستن وحدت اصولگرایان در انتخابات 92 توسط مصباح یزی صورت نگرفت بلکه این آقای ولایتی بودند که این کار را کردند که توسط آن مرحوم نیز مورد تشویق و دریافت پست هم شد .
اما: از حضرت امام صادق علیه السلام: بدبخت کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد بدبخت تر و مفلوک تر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد.
حالا چرا اینقدر اصرار داری آقای مصباح رو علامه معرفی کنی؟؟؟؟!!!!
خخخخخخ
قطعا
خخخخخ
چون در هر زمینه ای وارد شدن جز جنجنال و تفرقه و عدم توازن و ناپایداری چیزی بجا نزاشتن.
خخخخخ