۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۳۲۹۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۰-۰۱-۱۳۹۶
کد ۵۳۲۹۰۶
انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۰-۰۱-۱۳۹۶

درسی بزرگ از یک کودک

سال ها پیش زمانی که به عنوان داوطلب در بیمارستان استانفورد مشغول کار بودم.

با دختری به نام لیزا آشنا شدم که از بیماری نادری رنج می برد.

ظاهرا تنها شانس بهبودی او گرفتن خون از برادر پنج ساله خود بود که او نیز قبلا مبتلا به این بیماری بود.

و به طرز معجزه آسایی نجات یافته بودو هنوز نیاز به مراقبت پزشکی داشت.

پزشک معالج وضعیت بیماری خواهرش را توضیح داد و پرسید آیا برای بهبودی خواهرت مایل به اهدای خون هستی؟

برادر خردسال اندکی تردید کرد و سپس نفس عمیقی کشید و گفت : بله من اینکار را برای نجات لیزا انجام خواهم داد.

در طول انتقال خون کنار تخت لیزا روی تختی دراز کشیده بود و مثل تمامی انسان ها که با مشاهده اینکه رنگ به چهره خواهرش باز میگشت خوشحال بود و لبخند میزد.

سپس رنگ چهره اش پریده بیحال شده و لبخند بر لبانش خشکید.

نگاهی به دکتر انداخته و با صدای لرزانی گفت : آیا میتوانم زودتر بمیرم؟

پسر خردسال به خاطر سن کمش توضیحات دکتر معالج را عوضی فهمیده بود.

و تصور میکرد باید تمام خونش را به لیزا بدهد و با شجاعت خود را آماده مرگ کرده بود.
برچسب ها: داستان کوتاه
ارسال به دوستان
130 سال قبل چه اتفاقی افتاد که «گوسفندها» دیوانه شدند؟! تخت ‌جمشید دوم ایران کجاست؟ تخلفات راهنمایی و رانندگی و مبلغ جریمه ها در کشورهای همسایه چگونه است؟ 10 سریال گانگستری تماشایی که بر اساس داستان واقعی ساخته شدند(+عکس) فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (5 اردیبهشت) این کیک کرامبل توت فرنگی را با روشی متفاوت بپزید تهدیدی به نام سندروم «ددی ایشو»! نگاهی به بدترین گوشی های هوشمند جهان؛ از آیفون ۶ تا گلکسی نوت ۷ انفجاری (+عکس) ۱۵ کشور آسیایی که سریعترین روند کاهش جمعیت را دارند چرا بخشیدن پدر و مادرمان تا این اندازه دشوار است؟ ۷ موقعیت در زندگی که هنگام مواجهه با آن ها باید «نه» بگوییم گفتگو با حمید معصومی نژاد؛ از قبولی در آزمون ورودی پزشکی در رم تا پیشنهاد بازیگری (+عکس) چگونه نظر دیگران را عوض کنیم؟ ۱۰ دلیل برای اینکه جدیدترین مدل آیفون را نخریم! ۶ قدم تا آرامش؛ ترفندهای طلایی برای پایان دادن به اختلافات و درگیری های زناشویی
وبگردی