۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۴۷۳۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۲۹-۰۷-۱۳۸۷
کد ۵۴۷۳۸
انتشار: ۱۰:۴۳ - ۲۹-۰۷-۱۳۸۷

گزيده سرمقاله روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.

كارگزاران

«مناقشه بر سر نرخ بيكاري» نوشته علي مزروعي و سرمقاله‌ي روزنامه‌ي كارگزاران است كه در آن مي‌خوانيد؛:يكي از موضوعاتي كه در دولت نهم بسيار بحث‌برانگيز و پرمناقشه بوده است ميزان «نرخ بيكاري» است. از يك‌طرف با تغيير تعريف «بيكار» در شيوه آمارگيري نسبت به گذشته مقايسه‌ها دچار مشكل شده است و از طرف ديگر اجراي طرح بنگاه‌هاي زودبازده با وام‌هاي بانكي پشتيبان آن مدعي كاهش نرخ بيكاري تا حد 6/1 درصد در سال گذشته است و اينكه در سال‌جاري به علت توقف وام‌دهي به اين بنگاه‌ها نرخ بيكاري در حال افزايش است. نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1385 تعداد بيكاران را در اين سال برابر 991/2 ميليون نفر و نرخ بيكاري را 75/12 درصد گزارش كرده است. با اين احوال بنابر ادعاي وزير كار، نرخ بيكاري در پايان سال 86 به 6/10 درصد كاهش يافته است كه هر دوي اين ارقام تفاوت معناداري با نرخ هدفگذاري شده در قانون برنامه چهارم توسعه (كاهش نرخ بيكاري از 3/12 درصد در سال 1383 به 4/8 درصد در سال 1388) نشان مي‌دهد. البته با توجه به نرخ رشد اقتصادي كشور و نرخ رشد سرمايه‌گذاري در سال 86 بسيار بعيد مي‌نمايد كه نرخ بيكاري از 75/12 درصد سال 85 به 6/10 درصد در پايان سال 86 كاهش يافته باشد. نكته بسيار قابل توجه اينكه ظرف سه سال گذشته نقدينگي كشور، كه بخش عمده‌اي از آن نتيجه وام‌دهي بي‌حد و حصر بانك‌ها به بنگاه‌هاي زودبازده بوده است، بيش از دو برابر افزايش داشته است، در حالي‌كه نرخ رشد توليد ناخالص داخلي حداكثر 20 درصد بوده است و نتيجه چنين وضعيتي روند افزايشي نرخ تورم و رسيدن آن به مرز 30 درصد شده است. اينكه ادعا مي‌شود با تزريق نقدينگي و وام‌دهي به بنگاه‌هاي زودبازده مي‌توان نرخ بيكاري را كاهش داد حداقل تجربه موجود مويد اثبات چنين مدعايي نيست چرا كه افزايش بيش از دو برابر نقدينگي در سه سال گذشته نتوانسته است به تحقق چنين مدعايي بينجامد ضمن آنكه بر دامنه تورم و بي‌ثباتي در عرصه اقتصاد كلان كشور هم دامن زده است، از اين رو سياست بانك مركزي در يك سال گذشته براي مهار و كنترل رشد نقدينگي را بايد مثبت دانست. شرايط اقتصاد كشور به گونه‌اي است كه اعمال هر گونه سياست انبساط پولي مي‌تواند بر بحران‌هاي موجود بيفزايد و هر چند مشكل بيكاري هم يكي از مشكلات موجود و چالشي است اما براي حل اين مشكل بايد به اصلاح ساختارهاي نهادي و حقوقي و به‌ويژه خصوصي‌سازي پرداخت و هر گونه تزريق نقدينگي و وام‌دهي بدون توجه به اين اصلاحات ساختاري چاره‌ساز نخواهد بود. «مناقشه بر سر نرخ بيكاري» نبايد منجر به اتخاذ سياست‌هايي همچون وام‌دهي گذشته شود بلكه بايد چاره‌ كار را در اصلاحات پايه‌اي‌تر جست‌وجو كرد.

كيهان

«زلف هاي گره خورده !» يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛اين ماجرا جدي تر از آن است كه با فرافكني ناديده گرفته شود و آشكارتر از آن كه با فضاسازي در پرده بماند. طي چند هفته اخير برخي از دوستان جبهه اصلاحات به گلايه و از سر كم دقتي و شماري از نادوستان مدعي، به عتاب و از سر اضطراب به كيهان اعتراض كرده اند كه چرا از پروژه پرهزينه آمريكا و متحدانش عليه اصولگرايان خبر مي دهد و از همراهي يك جريان سياسي در داخل كشور با پروژه ياد شده، ياد مي كند و صد البته در اين زمينه، هياهوي رسانه هاي فارسي زبان بيگانه و سايت هاي خبري ضد انقلاب نيز جاي خود دارد. موضوع اين يادداشت، ارائه فرمولي كارساز و راه كاري خالي از ابهام براي شناسايي جرياني است كه از داخل كشور زلف سياسي خود را با دشمنان بيروني گره زده است! اما، چگونه؟!

در يك نگاه گذرا مي توان همراهان داخلي دشمن را به سه دسته جداگانه تقسيم كرد. جاسوسان، جريان هاي سياسي وابسته به دشمن و همراهان ناهمدل.

گروه اول همانگونه كه از نامشان پيداست درپي كسب اخبار و اطلاعات سري و محرمانه و ارسال آن براي دشمن هستند. مأموريت اين گروه ايجاب مي كند كه ظاهري كاملاً همرنگ و همسو با نظام داشته باشند و از اين طريق جلب اعتماد كرده و به پايگاه هاي حساس و محرمانه نظام نفوذ كنند.

در ادامه بادداشت روز كيهان آمده است؛... گروه سوم، يعني همراهان ناهمدل، كساني هستند كه تحت تأثير تبليغات و عمليات رواني دشمن در مواردي با ديدگاه دشمنان همراهي مي كنند بي آن كه به دشمن وابسته باشند و يا خواست دشمن را دنبال كنند. به عنوان مثال، در حالي كه نتيجه و دستاورد اقداماتي نظير هدفمند كردن يارانه ها، سهميه بندي بنزين، ماليات بر ارزش افزوده و ايستادگي در مقابل باج خواهي آمريكا و متحدانش نهايتاً در سبد منافع ملت ريخته مي شود، دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها- يعني جريان دومي كه به آن خواهيم پرداخت- با تبليغات گسترده، سياه نمايي و عمليات رواني- تخريبي اين اقدامات مثبت و سرنوشت ساز را منفي و به زيان مردم جلوه مي دهند.

شريعتمداري ادامه داده است؛...و اما، گروه دوم كه موضوع اين يادداشت است و به دليل اهميت و پرداخت بيشتر بعد از دو گروه اول و سوم آمده «جريان سياسي وابسته به دشمن» است. درباره اين طيف بايد به اين نكته ضروري اشاره كرد كه وابستگي يك جريان سياسي به دشمنان بيروني الزاماً به معناي آلودگي تمامي اعضاء و هواداران نيست، بلكه در اكثر موارد، فقط تعدادي از سركردگان و گردانندگان اصلي اينگونه جريان ها به دشمن وابسته اند و ساير اعضاء و مخصوصاً هواداران- بدنه گروه- از اين وابستگي با خبر نيستند و از طريق وابستگي تشكيلاتي و بي آن كه بدانند آب به كدام آسياب مي ريزند با جريان وابسته همراهي مي كنند و البته كم توجهي و بي دقتي آنان قابل ملامت است.

در بخش ديگر مي‌خوانيد؛...فعاليت جريان سياسي وابسته برخلاف جاسوسان، فعاليتي آشكار است زيرا جريان وابسته معمولا- و نه الزاماً - يك پروژه دو مرحله اي را دنبال مي كند كه تحقق مرحله دوم- هدف نهايي- تنها با فعاليت آشكار در مرحله اول امكان پذير است.

يادداشت روز كيهان ادامه داده است؛...و اما، جريان وابسته از آنجا كه چاره اي جز فعاليت آشكار ندارد با اندكي دقت قابل شناسايي است و اين شناسايي مخصوصاً در عصر ارتباطات بسيار آسان است. چرا؟!

در كلام خدا، يكي از نشانه هاي منافقين اينگونه توصيف شده است «هنگامي كه به آنها گفته مي شود در زمين فساد نكنيد پاسخ مي دهند كه ما اهل اصلاح هستيم» بنابراين اگرچه منافق سعي در پنهان كردن چهره واقعي خود دارد ولي كساني با دقت در رفتار و گفتار آنان متوجه مي شوند كه آنها برخلاف ادعاي «اصلاح» درپي فساد هستند. اين آگاهي از طريق مقايسه بينش و منش جريان وابسته با آموزه هاي اصيل و خالي از ابهام اسلامي و انقلابي و مشاهده تفاوت و تضاد بنيادين در اين دو سو، قابل فهم است.
و در جاي ديگر مي فرمايد «آنان- منافقان- هنگامي كه با مؤمنان روبرو مي شوند مي گويند ما اهل ايمان هستيم و هنگامي كه با شياطين خود خلوت مي كنند، مي گويند ما با شما هستيم و مؤمنان را به سخره گرفته ايم».

در ادامه مي‌خوانيد؛...امروزه فقط با نيم نگاهي به عرصه سياسي كشور به آساني مي توان جريان سياسي خاصي را ديد كه در بسياري از مواضع و عملكرد خود با آمريكا و متحدانش يعني دشمنان تابلودار و شناخته شده ايران اسلامي همخواني و همراهي دارد. و نه فقط به گونه اي پنهان، بلكه آشكارا از حمايت آنان برخوردار است.

يادداشت كيهان ادامه داده است؛...اين روزها- و از چند سال قبل تاكنون- آمريكا و متحدانش آشكارا و با تاكيد بر اين كه اصولگرايان آموزه هاي اسلامي و انقلابي را دنبال مي كنند و منافع غرب را با خطر جدي روبرو كرده اند، به دشمني همه جانبه با دولت اصولگرا كه نماد و نماينده درخور تحسيني از جبهه اصولگرايان است روي آورده اند و نه فقط شواهد و قرائن غيرقابل انكار، بلكه اسناد فراوان و خالي از ابهام حكايت از آن دارند كه دشمنان بيروني براي مقابله با انتخاب مجدد احمدي نژاد به رياست جمهوري دهم پروژه سنگين، پرهزينه و همه جانبه اي را كليد زده و دنبال مي كنند. بديهي است آمريكايي ها نمي توانند از راه كارهاي قانوني مانع انتخاب مجدد احمدي نژاد شوند! و اين تصور مسخره است. بنابر اين، اگر مخالفت با دولت نهم- به عنوان نماد اصولگرايي- را ايده آل بدانند، كه مي دانند، چاره اي جز به كارگيري يك جريان سياسي داخلي ندارند. اين جريان سياسي وابسته، پنهان و غيرفعال نيست، پس بايد در بين جريان هاي سياسي آشكار و فعال درپي آن بود. ولي آشكار بودن و فعال بودن ويژگي مشترك همه جريان هاي سياسي است.

در پايان مي‌خوانيد؛...و بالاخره اگر جرياني با اين خصوصيات، وابسته هم نباشد، در خدمت دشمن است چه بخواهد و بداند و چه نداند و نخواهد و چنانچه «وابستگي» را اتهام مي داند، و اصولگرايي را هم نمي پسندد، بايد به رقابت سالم روي آورد، با دشمن مرزبندي داشته باشد و در تنور پروژه دشمن نقش هيزم را برعهده نگيرد.

جمهوري اسلامي

«پارس جنوبي و شكست فرهنگ انحصارگرايي» عنوان سرمقاله ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛افتتاح رسمي بخش هاي 6 7 و 8 پارس جنوبي را مي توان يكي از موفقيتهاي بزرگ جمهوري اسلامي ايران در حوزه صنعت و انرژي دانست چرا كه تكميل اين طرح استراتژيك و بهره برداري از آن به دليل كارشكني هاي فراواني كه توسط شركتهاي غربي و دولتهاي متبوعشان در برابر فعال شدن اين ميدان گازي صورت گرفت آن را گذشته از مسائل اقتصادي داراي ابعاد حيثيتي و ملي كرده بود. امروز و با آغاز رسمي بهره برداري از بخش هاي 6 تا 8 اين ميدان متخصصان و مديران اقتصادي و فني كشورمان پيامي آشكار و روشن را به تحريم كنندگان ايران ارسال كردند و توانائي هاي فراوان ايرانيان را به رخ آنان كشيدند.

نكته مهمي كه در كوران شعف و شادي موفقيت در تكميل اين طرح نبايد از خاطرمان دور شود اين است كه طرح هايي در حد و اندازه هاي پارس جنوبي طرحهايي خارج از حيطه قدرت و توانائيهاي يك دولت هستند و بهره برداري از آنها ثمره تلاش و مديريت دولتهاي مختلف از گذشته تا حال مي باشد . به ديگر سخن گذشته از ابعاد بين المللي موفقيت ايران در تكميل بخش هاي 6 تا 8 پارس جنوبي اين موفقيت بايد به عاملي براي حفظ و تقويت وحدت ملي و پرهيز از جدال ها و انحصارطلبي هاي جناحي شود.

در بخش ديگر مي‌خوانيد؛...شايد اگر بخواهيم مهمترين ويژگي بخش هاي 6 7 و 8 پارس جنوبي را بيان كنيم چيزي جز اين واقعيت افتخارآفرين نخواهد بود كه متولي پيشبرد اين طرح يك شركت ايراني است كه با استفاده از توان علمي و كارشناسي متخصصان همين مرز و بوم اين امكان را فراهم آورد تا به همگان ثابت شود كه ايرانيان روي پاي خود ايستاده اند.
اگرچه استفاده از دانش روز شركاي خارجي امري گريزناپذير بود اما به مرور زمان و با افزايش تجربيات پيمانكاران ايراني كه نتيجه حضور آنان در بخش هاي قبلي پارس جنوبي و اعتماد دولتهاي سابق به توانائيهاي آنان بود مشاركت شركا و پيمانكاران خارجي در تكميل بخش هاي 6 تا 8 پارس جنوبي رو به كاهش گذاشت تا جايي كه با افزايش تحريمهاي اعمال شده عليه ايران پيمانكاران ايراني قسمت عمده اي از بار تكميل اين بخش ها را بردوش كشيدند.

بنابراين همانگونه كه پافشاري دولت نهم بر مواضع كشورمان در سياست خارجي به صورت غيرمستقيم در رشد شكوفايي استعدادها و توان داخلي موثر بود درايت و سياستهاي درست دولتهاي گذشته نيز بستر حضور كارشناسان را براي آغاز مراحل برنامه ريزي و سرمايه گذاري بخش هاي مختلف پارس جنوبي را بوجود آورد . قطعا اگر نبود سرمايه گذاري هاي ابتداي دهه 70 براي كشف اين ميدان و برنامه ريزيهاي نيمه دوم دهه 70 براي تقسيم آن به بخش هاي مختلف و اجراي گام به گام اين بخش ها امروز شاهد ثمردهي بخش هاي 6 تا 8 پارس جنوبي نبوديم .

از اين رو بايد اميدوار باشيم آغاز بهره برداري از بخش هاي 6 و7 و 8 پارس جنوبي نقطه شروعي براي پايان سنت ناپسندي باشد كه طي سالهاي اخير متاسفانه رواج يافته و تلاشها و موفقيت هاي دولتهاي گذشته يكسره ناديده انگاشته شده به گونه اي كه مبدا تاريخ برنامه ريزي سرمايه گذاري قانونگذاري ... ابتداي دوره فعاليت دولت حاضر تلقي مي شود! مروجان اين فرهنگ غلط بايد متذكر باشند كه آينده درباره عملكرد آنان قضاوت مي كند و آنگاه مشخص مي شود كه سهم انحصارطلبان در وضعيتي كه كشور درآن قرار دارد چيست . قطعا آنان نيز نمي پسندند كه آنچه در راه اعتلاي نام ايران و استقلال كشور و توانمندي نظام جمهوري اسلامي در حوزه هاي مختلف انجام داده اند به كلي ناديده گرفته شود و آيندگان همه را به انحصار خود در آورند بنابر اين خود نيز نبايد اينگونه رفتار كنند چه آن كس كه باد مي كارد طوفان درو خواهد كرد.

 

ارسال به دوستان
وبگردی