عصرایران- از سال 1350 به این سو تهران درگیر ترافیک است و در این قریب نیم قرن این معضل مدام پیچیده تر شده و به شهرهای بزرگ دیگر هم سرایت کرده است. ترافیک البته در اصل به معنی «آمد و شد» است و وقتی می گوییم «ترافیک بود» در واقع می خواهیم بگوییم ترافیک «کُند یا مختل» بود. اما آن قدر آمد و شد سنگین است که ترافیک معادل «راه بندان» شده است.
غرض اما این سوژه تکراری و هزار بار گفته شده نیست یا این که هر قدر هم بزرگراه و تونل و پل ساخته می شود به عکس به تقاضا دامن زده و گره ترافیک را کورتر کرده است.
درست تر این است که بکوشیم در ساعات یا مسیرهای دیگر برانیم یا از وسایل عمومی استفاده کنیم اما اگر اسیر ترافیک هستیم و گیر افتاده ایم حداقل از این وقت برای دانستن بهره ببریم.
به جای ترانه های تکراری یا سرک کشیدن به گروه های تلگرامی (که حین رانندگی کاری خطرناک است) می توانیم سی دی آموزشی یا کتاب های گویا گوش کنیم. در این حالت وقتی به مقصد می رسیم قطعا احساس بهتری داریم یا کمتر احساس می کنیم وقت و انرژی مان تلف شده است.
دوستی دارم که کل مجموعه «وین دایر» را در ماشین شنیده و حالا در گفتار و رفتار به کار می بندد.در حالی که بعید بود در محیط دیگر حوصله یا فرصت یا علاقه داشت و ترافیک برای او به توفیق اجباری شنیدن مطالب مفید بدل شده است.
شاید هم آن قدر به کام تان شیرین بنشیند که بگویید چه ترافیک شیرینی بود!