پای اقتصاد مقاومتی به رسانهی ملی هم باز شده؛ اداره بازرگانی صدا و سیما مدعی شده که تولیدکنندههای داخلی و کارآفرینان ایرانی میتوانند ازین به بعد رایگان روی آنتن رسانهی ملی باشند و برای کالای خود تبلیغ کنند.
داستان از این قرار است که به مناسبت نام گذاری سال 96 به سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال»، سازمان صدا و سیما مدتی است تصمیم گرفته برای ترویج طرح اشتغال و حمایت از واحدهای تولیدی و خدماتی، آنتن خود را بسته به عملکرد واحدهای تولیدی، رایگان در اختیار آنها قرار دهد.
این در حالی است که بانی فیلم در گزارشی بدهی صدا و سیما را بیش از 430 میلیارد تومان اعلام کرده و مدعی شده است پیگیریهای خبرنگار این رسانه او را به این عدد رسانده است.
«احمد» یکی از تدوینگران رسانهی ملی است. او که سالهاست در این سازمان کار میکند درباره این طرح میگوید: احتمالا باز هم بودجهای برای پیادهسازی ایدهای دریافت شده و خرج شده و تمام شده! حالا هم بناست با تبلیغات گسترده بگویند که ما فراخوان دادیم! اما مردم خودشان نخواستند تیزر بسازند و رایگان روی آنتن ببرند. چطور یک واحد تولیدی میتواند تیزر مورد تایید صدا و سیما را بسازد؟ هزار و یک مدل سنگ جلوی پایش میاندازند؛ بارها خود به چشم دیدهام. تازه اگر درباره بازار سیاهی که بابت همین وعده وعیدها راه افتاده است، سکوت کنیم.
مصطفی خوشابی، رییس اتحادیه تولیدکنندگان صنایع دستی هم امیدی به موفقیت این طرح ندارد. او که در تمام این سالها، کم با رسانهی ملی سر و کار نداشته است، میگوید: این طرح، یک کپی ناقص از یک شبکه ماهوارهای است. اگرچه پخش رایگان تیزر تبلیغاتی، میتواند در مجموع به نفع تولید کشور باشد اما هزینه تولید یک تیزر 20 ثانیهای با استانداردهای رسانه ملی، حدود 15 میلیون است. آیا هر تولیدکنندهی خرد و تازهپایی توانایی چنین پرداختهایی دارد؟
تولیدکنندگان صرفهجویی کنند!
هوشنگ خوشلحن مدیرعامل چرم مغان، بر خلاف دیگر تولیدکنندهها فکر میکند. او میگوید این فرصت میتواند برای بسیاری از کارخانهها و حتی کارآفرینان یک فرصت استثنائی باشد. خوشلحن معتقد است که اگر تمامی کارگاهها مدیریت خرج داشته باشند و از سر و ته خرجهای اضافی خود بزنند میتوانند تیزر مورد پسند رسانه ملی را آماده کرده و کار خود را شروع کنند. او میگوید یک تیزر با کیفیت، 6-7 ثانیهایی با 20 میلیون تومان آماده میشود و این طرح قطعا به اقتصاد مقاومتی کمک خواهد کرد.
هزار راه برای حمایت از تولیدکننده وجود دارد
جواد باصری، رییس هیات امنای شهرک صنعتی شیراز و یک تولیدکنندهی به نام است. او دیدگاههای تازهتری به این اتفاق دارد: نمیتوان منکر کار آمد بودن این طرح برای تولید کننده داخلی شد اما مگر میشود طرحی یا ایدهایی را در جامعه پیادهسازی کرد که به مذاق همه سطوح و سلیقهها و بودجهها خوش بیاید؟
باصری ادامه میدهد: البته اگر واقعا قصد حمایت از تولیدکننده خرد را داریم، هزار و یک راه بهتر وجود دارد. برای مثال، در کشور ترکیه، یک مسابقهی محبوب تلویزیونی پخش میشود که در خلال آن نام تولیدکنندههای داخلی رایگان برده میشود و نام این شرکتهای نوپا توسط یک تریبون محبوب، به راحتی بالا میآید. فراموش نکنیم که کل سرمایهگذاری برخی تولیدکنندههای تازه کار، گاهی کمتر از 500 میلیون تومان است و طبعا این دسته از تولیدکنندهها نمیتوانند سراغ پخش و ساخت تیزر رایگان بیایند اما در مجموع من به عنوان تولیدکننده به این طرح نمرهی قبولی میدهم.
دکان دلالی و رانتبازی باز میشود
احمد از تدوینگران این رسانه میگوید: بعد از این بخشنامه، یک سری غول اقتصادی تصمیم گرفتند با فروش تیزرهایی که با زد و بند، از پخش نهایی آنها مطمئن شدهاند، برای خود درآمدزایی کنند. تولید کننده هم میبیند که در نهایت اگر قرار بود هم برای تولید و ساخت پول بدهد، هم برای پخش، خیلی بیشتر از اینها باید خرج میکرد اما حالا که پخش رایگان شده و فلان شرکت هم تضمین تاییدیهی پخش داده و مسئولیت ساخت را بر عهده میگیرد، برایش صرف میکند به این بازار سیاه تن بدهد.
سهم ناچیز کارآفرینها
این طرح به نام کارآفرینها کلید خورد اما واقعیت این است که سهم کارآفرینها از این موقعیت، ناچیز است. کارآفرین صرفا کارآفرین است. چطور میتوان از کارآفرینان انتظار داشت که بنیه مالی کافی برای تولید تیزرهای پی در پی و موثر را داشته باشند؟ آیا نباید برای پیشروی و عملی شدن این طرح، فکری برای تخفیف در هزینه تولید میشد؟ اما اکنون به نظر میرسد این طرح حتی در صورت موفقیت هم صرفا، تولیدکنندههای بزرگ و قدر را نشانه رفته است.
متولیهای بی خیر
خوشابی اگرچه این طرح را نمیپسندد اما میگوید: با همه این اما و اگرها، مصوبه مجلس برای تبلیغ رایگان رشتههایی مثل صنایع دستی، مصوبه خوبی بود اما سازمان خود ما، سازمان میراث فرهنگی کوچکترین همکاری با تولیدکنندگان نکرد. 10 قسمت 45 دقیقهای برای معرفی رشتههای صنایع دستی و راههای اشتغالزایی از آنها ساختیم به امید آنکه بتوانیم از فرصت تبلیغات رایگان رسانه ملی هم استفاده کنیم، هزینه ساخت را تا حد ممکن کاهش دادیم و 150 میلیون تومان رساندیم اما میراث فرهنگی زیربار آن نرفت و طرح هم روی زمین ماند. رییس اتحادیه تولید کنندگان این را نمونه عینی مشکل بر سر راه تولید کننده میداند و میگوید صرفا تدوین یک طرح پر سر و صدا مشکلات ما را حل نکرده و نمیکند.
بدهیهای صد میلیاردی رسانه ملی
یکی از مهمترین راههای تامین بودجه کنونی صدا و سیما، پخش تبلیغات بازرگانی است. این در حالی است که چندی پیش، اعداد و رقمهای مختلفی از بدهیهای این سازمان به گوش همه میخورد. به طور مثال، «بانیفیلم» مدعی شد که میزان بدهی های سازمان صدا و سیما از مرز ۴۳۰ میلیارد تومان گذشته است. در ادامه این گزارش آمده است که بسیاری از تهیه کنندگانی که با رسانه ملی همکاری میکنند، به شرط اینکه نامشان فاش نشود اعلام داشتهاند که میزان طلب خود را بابت ساخت سریالها و تله فیلمهای تلویزیونی که در یکی ـ دو سال اخیر ساخته اند، دریافت نکرده اند و به گواه بسیاری از تهیه کنندگانی که حاضر به گفتگوی صریح در این باره نیستند ،سازمان صدا و سیما شرایط بسیار وخیم مالی را پشت سر میگذارد.
نامه جنجالی امیر تاجیک، مدیر شبکه مستند هم صحه بر این ادعا میگذارد. تاجيك بدهيهاي سازمان صدا و سيما را محصول دوراني ميدانست كه ضرغامي بر مسند رياست آن تكيه زده بود و رو به این مدیر اسبق رسانه ملی گفته بود:«شبکه کوچکی چون شبکه مستند، با بیش از پانزده و نیم میلیارد تومان بدهی و تعهد معوق به بنده و همکارانم تحویل داده شد. معاونت سیما با حدود دویست و شصت میلیارد تومان بدهی به دکتر پورمحمدی تحویل شد و در نهایت رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید صدها میلیارد تومان بدهی داشت.
این در حالی است که دولت قبل علاوه بر بودجه سالانه کمک بلاعوض یک میلیارد دلاری به سازمان کرد و ایجاد بدهی برای سازمان در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسد.»
موضوع مورد بحث ما اما، در حال حاضر رقم دقیق بدهیهای رسانه ملی نیست. سوالی که در این میان مطرح میشوداین است که آیا میتوان باور کرد، با این حجم از پیچیدگیهای مالی این سازمان، صدا و سیما، آب باریکه درآمدزایی خود از تبلیغات را هم توسط هر تولیدکننده و هر کارآفرینی تحدید کند؟
*گفتنی است که پیگیری های سه ماهه ی ما برای برقراری ارتباط با بخش بازرگانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بی نتیجه ماند.*