۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۸۱۵۲۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۱ - ۰۴-۱۰-۱۳۹۶
کد ۵۸۱۵۲۶
انتشار: ۱۳:۲۱ - ۰۴-۱۰-۱۳۹۶

روایت مصطفی ملکیان از نمايش «من...»

ملکیان نوشت: به همه اهل انديشه اجتماعي، همه کساني که دلسوز جامعه‌شان هستند، همه کساني که واقعا و از صميم قلب مي‌خواهند وضع جامعه‌ بهتر باشد، براي ملت و براي وطن خودشان دلشان مي‌سوزد، توصيه مي‌کنم هم اين اجرا را ببينند، هم به ادامه اين‌گونه اجراها در تئاتر کمک کنند.

دکتر مصطفی ملکیان در روزنامه شرق نوشت: خيلي خوشحالم که موفق شدم به ديدن اجراي نمايش «من...» کار فرهاد تجویدی بيايم. به صداقت بايد عرض کنم که چهار ويژگي بسيار شاخص در اين اجرا ديدم.

ويژگي اول

يکي از بزرگ‌ترين وظايف يک روشنفکر، يک فرهيخته، يک مصلح اجتماعي و يک متفکر اين است که اجازه ندهد در جامعه‌اش مسائل با شبه مسائل خلط شوند. چون اگر مسائل با شبه‌مسائل خلط شوند، آنکه از بين خواهد رفت، مسائل است. شبه‌مسائل يعني مسائل‌نماها يا مسائل کاذب مي‌آيند و جاي مسائل واقعي را مي‌گيرند و جامعه روز‌به‌روز افت بيشتر و بيشتر و بيشتري مي‌کند. حال آنکه در کتاب‌ها، رساله‌ها و مقاله‌هايي که نوشته مي‌شوند، سخنان پر‌طمطراق، پر از ترمينولوژي و مصطلحات قلمبه‌سلمبه گفته مي‌شود؛ اما افت جامعه روزبه‌روز بيشتر و بيشتر مي‌شود. در اين نمايش به مسائلي پرداخته شده بود که هر منصفي که در عين انصاف از مسائل جامعه آگاه باشد، مي‌بيند که هيچ‌کدام‌شان مسئله‌نما نيستند؛ بلکه مسائلي هستند که با گوشت، پوست و خون‌مان ادراکشان مي‌کنيم.

ويژگي دوم

درباره مسائل اجتماعي به جاي اينکه به بالادستي‌ها و نهادهاي سياست و قدرت توجه کنيم، به خودمان توجه کنيم و اينکه مشکلات به دست خود ما بايد حل شوند. در اين نمايش، حل مسائل به ديگران ارجاع داده نشده بود. کساني که مشکل داشتند، بايد مشکل و مسئله خود را حل مي‌کردند. تمام مسئله اين بود که خودمان حلّال مسئله‌ايم و خودمان بايد مشکلات‌مان را رفع کنيم.

ويژگي سوم

این نمایش ريشه‌شناسي مسائل و مشکلات بود. توجه‌دادن به اينکه بزرگ‌ترين مشکل و مسئله جامعه اين است که هر کسي فقط به فرديت خودش مي‌پردازد، بدون آنکه به عضويت (membership) خود در جامعه توجه کند. به تعبير ديگر همان چيزي که فرزانگان و عارفان پيشين «انانيت» و «نفسانيت» مي‌ناميدند و امروزه در روان‌شناسي و روان‌درمانگري، ايگو (ego) و بزرگ‌شدن يا متورم‌شدن ايگو خوانده مي‌شود.

در اين نمايش نشان داده مي‌شود به دلیل اينکه ايگو (ego) خودمان بزرگ است و بر «انانيت» خودمان تکيه مي‌کنيم، نه‌تنها در حل مسائل خودمان موفق نيستيم؛ بلکه مسائل‌مان را بيشتر و بيشتر مي‌کنيم. به نظرم اين نکته بسیار مهمي بود.توجه به من گفتن‌ها و منم‌منم‌کردن‌هايي که مشکل ايجاد کرده و اگر بخواهيم مشکلات را حل کنيم، بايد اول روي همين‌ها دست گذاشته شود و اين به نظرم امتياز بزرگي بود.

و اما ويژگي چهارم

بيان تجسمي و تصويري اين انديشه‌ها و آرا خيلي از لحاظ عاطفي تأثيرگذار بود. نقش بسيار مؤثر حرکات در اين اجرا بسيار قوي بود و اين اثر عاطفي را روي مخاطب افزايش مي‌دهد. اگر مخاطب بتواند بيش از آنچه مي‌شنود، در صحنه ببيند، اثر عاطفي‌اش بيشتر است و ما اينجا بيش از آنچه مي‌شنيديم، مي‌ديديم. در اجراهايي که در سال‌هاي اخير ديده‌ام، در خاطرم نيست که واقعا به اين زيبايي از بيان کم شده و به حرکت (جنبش) افزوده شده باشد.بدون اينکه قصد چاپلوسي و تملق داشته باشم، به همه اهل انديشه اجتماعي، همه کساني که دلسوز جامعه‌شان هستند، همه کساني که واقعا و از صميم قلب مي‌خواهند وضع جامعه‌ بهتر باشد، براي ملت و براي وطن خودشان دلشان مي‌سوزد، توصيه مي‌کنم هم اين اجرا را ببينند، هم به ادامه اين‌گونه اجراها در تئاتر کمک کنند. جالب نيست که براي اينکه حيثيت و پرستيژ اجتماعي داشته باشيم، به ديدن نمايش‌هايي برويم که نويسنده‌هايش از بهترين نمايش‌نامه‌نويسان غرب‌اند؛ اما مسائلش مسائل ما نيستند. بهتر است اينجا هم «انانيت» خود را فراموش کنيم و بياييم سراغ اين‌گونه اجراها. از اين لحاظ، من نه فقط اين نمايش؛ بلکه همه نمايش‌هايي را که از اين جنس و قماش‌اند، توصيه مي‌کنم. دوستان و دلسوزان جامعه اين نوع نمايش‌ها را تقويت کنند، هم با شرکتشان در تئاتر‌ها و هم با کمک‌رساني فکري به نويسندگان و کارگردانان و بازيگران اين‌گونه اجراها. واقعا چندين سال است که تئاتر به اين خوبي نديده بودم و اميدوارم بقيه هم در اين لذت شريک بشوند. از این نظر بسیار خوشحالم.

برچسب ها: مصطفی ملکیان ، تئاتر
ارسال به دوستان
وبگردی