۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۲۳۶۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۲۳-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۹۲۳۶۷
انتشار: ۱۲:۵۰ - ۲۳-۱۱-۱۳۹۶

هیچ چیز بیشتر از تغییر، ضروری نیست

گاردین چندی پیش یادداشتی را با این عنوان طولانی منتشر کرد: «وقت آن رسیده است که سنگ‌هایمان را وابکنیم و شکاف جنسیتی را ببندیم. بله، آقایان همکار، منظورم شما هم هستید!». نویسنده زن این یادداشت معتقد است که نابرابری را نباید به‌عنوان یک مسئله صرفا زنانه در نظر گرفت یا به‌عنوان یک واقعیت زندگی، بدیهی پنداشت.

به گزارش روزنامه شرق ، او نتیجه‌گیری کرده که «تغییر ممکن است ناخوشایند باشد، اما هیچ‌چیز نمی‌تواند بیش از آن ضروری باشد». براساس آمارها، زنان بریتانیا در مقایسه با مردان، به‌طور متوسط از روز ٩ نوامبر تا آخر سال یعنی پایان ماه دسامبر، تقریبا به مدت ٥٠ روز رایگان کار می‌کنند. این نشانه‌ای ناخوشایند از نابرابری جنسیتی است و تصویری کامل از این واقعیت که کار زنان در مواردی دست‌کمی از برده‌داری ندارد. اما حتی با وجود این واقعیت مشخص و انکارناپذیر که شکاف پرداخت جنسیتی چنان وسیع و عمیق است، ما با این خطر روبه‌رو هستیم که این را به‌عنوان امری عادی بپذیریم. درحال‌حاضر این شکاف در حال پرشدن است اما با سرعتی که شاید بیش از یک قرن طول بکشد تا برابری حاصل شود. در مواردی هم برخلاف این روند، در مورد زنان در سنین ٢٠ سالگی، این تفاوت و تبعیض مدام افزایش و گسترش پیدا می‌کند.

چگونه باید بر این مشکل غلبه کنیم؟ پاسخ ساده این است: پرداخت برابر برای کار برابر. این حرف اصلا غیرمنطقی نیست اما تخفیف قائل‌شدن در پرداخت حقوق زنان بخشی از یک معادله بسیار بزرگ اقتصادی است که یکی از عوامل آن زایمان و مرخصی زایمان است. مهم‌تر از همه این تخفیف بر این مفهوم استوار است که پرداخت حقوق زنان مشکل خود زن است؛ انگار که زنان در جهانی دیگر، در یک جهان موازی زندگی می‌کنند.

این همان نگرشی است که مرخصی زایمان یا ساعت‌های انعطاف‌پذیر را نوعی زیاده‌روی محسوب می‌کند، نه اقدامی ضروری که امکان سر کار‌رفتن را برای شریک زندگی فراهم می‌آورد. موقعی که بحث حقوق برابر برای زنان و اقلیت‌ها به میان می‌آید، قدرت تصور مردم ناگهان از دست می‌رود و تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها به‌عنوان واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر ناشی از زیست‌شناسی یا اقتصاد در نظر گرفته می‌شود؛ در‌حالی‌که وجود داشت. ولی واقعا این‌طور نیست. یک زمان همین تصور درباره حق رأی زنان نیز وجود داشت. در سه سال گذشته نابرابری در پرداخت حقوق در بریتانیا به حدود ١٨ درصد رسیده و جای خود باقی مانده است و علت آن هم خلأ قانونی و مشکلات فرهنگی است. پس از آنکه گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد شکاف جنسیتی بزرگی در پرداخت حقوق و دستمزد در شبکه BBC وجود دارد، مشخص شد که مجریان مرد این مؤسسه خیلی بیشتر از مجریان زن دستمزد می‌گیرند. در آنجا نیز برخی از مردان که موضوع به آنها مربوط می‌شد (نه همه)، بی‌تفاوت ماندند و شانه‌ای بالا انداختند. انگار به زبان بی‌زبانی می‌گفتند: البته، این خیلی ناراحت‌کننده است اما تقصیر من چیست که من از جنسیت‌گرایی نهادینه‌شده بهره می‌برم؟ این را با آقایان مدیر بالادستی مطرح کنید. واقعا از ما انتظار دارید که حقوق و دستمزدمان را با زنان تقسیم کنیم؟ یا اعتصاب کنیم؟

در واقع چنین انتظاری هم نمی‌رود اما مردان می‌توانند از طرف زنان لابی کنند - و همه ما می‌توانیم، اگر چهره‌های مشهور پا‌در‌میانی کنند -و درصورتی‌که شرایط عوض نشود، صدای اعتراضشان را بلند کنند. شکاف جنسیتی در پرداخت دستمزد نیز برای خود مراتبی دارد. داده‌های آماری نشان می‌دهد که مشکلات بزرگ‌تری پیش پای زنان از اقلیت‌های نژادی و همچنین زنان معلول وجود دارد و این مسئله بیانگر فقدان تعادل اجتماعی است. افرادی که هیچ دلیل دیگری غیر از جنسیت، طبقه یا نژاد برای پرداخت دستمزد بالا به آنها وجود ندارد، از واژه «تجربه» به‌عنوان دستاویزی برای پوشاندن مسئله استفاده می‌کنند.

البته در این میان چالش‌هایی نیز وجود دارد که لزوما ریشه در جنسیت‌گرایی نهادینه‌شده ندارد. این کار همیشه آسان‌تر است که کارکنان تازه‌کاری استخدام شوند که کمتر از آنچه باید دریافت کنند، تا آنکه به کارمندان ارتقای رتبه و حقوق داده شود و دستمزد بیشتر به آنها پرداخته شود. به‌همین‌دلیل لازم است که اقدامات اصلاحی قاطع و بدون فوت وقت انجام شود.

برچسب ها: تغییر ، ضروری
ارسال به دوستان
وبگردی