۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۳۸۳۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ - ۳۰-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۹۳۸۳۵
انتشار: ۰۸:۴۰ - ۳۰-۱۱-۱۳۹۶

زندگی دختر 12 ساله ای که زن سوم مرد 48 ساله شد

دو سال بعد از آن که درس و مدرسه را رها کردم (در سن 12سالگی)مرد 48 ساله ای به نام «قربان محمد» مرا از پدرم خواستگاری کرد. من زمانی در جریان موضوع قرار گرفتم که آن ها تاریخ مراسم عقد را نیز مشخص کرده بودند. مادرم می گفت «قربان محمد» شوهر خوبی است و تو را از مال دنیا بی نیاز می کند.

روزنامه خراسان نوشت: زن جوان در حالی که بیان می کرد هیچ وقت راهنمای درستی نداشتم و به همین دلیل زندگی ام متلاشی شد، ماجرای زندگی خود را به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری شهرک ناجای مشهد توضیح داد.

 وی گفت: 10ساله بودم که پدرم کیف مدرسه ام را به گوشه اتاق پرت کرد و دیگر اجازه تحصیل به من نداد. او معتقد بود دختر نیازی به درس خواندن ندارد و باید راه و رسم شوهرداری و خانه داری را بیاموزد. او می گفت دختر تا اندازه ای که بتواند بخواند و بنویسد باید تحصیل کند تا سیاه و سفید را از یکدیگر تشخیص بدهد. او با همین تفکر مانع از ادامه تحصیل دیگر خواهرانم شد چرا که معتقد بود دختر باید با چشم و گوش بسته ازدواج کند این گونه بود که من هم مانند دیگر خواهرانم در کلاس پنجم ابتدایی ترک تحصیل کردم و مشغول خانه داری شدم. این درحالی بود که مادرم نیز در برابر تفکرات پدرم همواره سر تعظیم فرود می آورد و هیچ گاه بر خلاف نظر او سخنی بر زبان نمی راند. 

او هیچ وقت اجازه نمی داد به تنهایی بیرون از منزل برویم یا با افراد دیگری رفت و آمد کنیم خلاصه دو سال بعد از آن که درس و مدرسه را رها کردم (در سن 12سالگی)مرد 48 ساله ای به نام «قربان محمد» مرا از پدرم خواستگاری کرد. من زمانی در جریان موضوع قرار گرفتم که آن ها تاریخ مراسم عقد را نیز مشخص کرده بودند. مادرم می گفت «قربان محمد» شوهر خوبی است و تو را از مال دنیا بی نیاز می کند. مدتی بعد فهمیدم پدرم 600 هزار تومان به عنوان شیربها از قربان محمد گرفته و من قربانی مادیات زندگی شده ام.با همان تصورات کودکانه تصمیم گرفتم قبل از جاری شدن خطبه عقد از خانه فرار کنم اما پدرم متوجه موضوع شد و بعد از زدن کتک مفصلی، مرا با چشمان اشک بار پای سفره عقد نشاند. 

چند ماه بعد زمانی فهمیدم همسرم دو زن دیگر هم دارد که باردار شده بودم و چاره ای جز سکوت نداشتم با این وجود نفرت عجیبی از «قربان محمد» در سینه ام موج می زد و در پی فرصتی برای گرفتن انتقام از او بودم. در آن روزها راهنمای درستی نداشتم و از مراکز مشاوره در کلانتری هم چیزی نمی دانستم. این بود که برای زجر دادن همسرم با دوست برادرم طرح دوستی ریختم. او هم که اطلاعی از وضعیت زندگی من نداشت با من همراه شد. این در حالی بود که من صاحب یک دختر و پسر نیز شده بودم. 

در این میان، روزی با «نوید» طوری قرار ملاقات گذاشتم تا در دید شوهرم قرار بگیرم و او به همین خاطر مرا طلاق بدهد ولی وقتی همسرم در کنار مغازه اش من و نوید را با یکدیگر دید، در حالی که کتکم می زد مرا تحویل پلیس داد. من هم به رابطه ام با نوید اعتراف کردم و برای مدت کوتاهی زندانی شدم. از آن روز به بعد خانواده ام مرا ترک کردند و همسرم نیز اجازه دیدن فرزندانم را نداد.

برچسب ها: دختر 12 ساله ، ازدواج
ارسال به دوستان
اسرائیل چند سایت پدافند هوایی سوریه را هدف قرار داد پیدا شدن بقایای موشک احتمالا اسرائیلی در خاک عراق (+عکس) وزیر تندرو اسرائیل درباره حادثه اصفهان : ضعیف / آژانس : آسیبی به تاسیسات هسته ای ایران نرسیده واکنش یک کاربر عرب‌ به حادثه اصفهان (عکس) دولت سوسیال دموکراتیک چیست؟ پیدا شدن بقایای موشک احتمالا اسرائیلی در عراق (+عکس) غیرقابل دسترس ترین مکان عبادت روی سیاره زمین! (+عکس) آدینه با داستان/ مرد خیلی پیر با بال‌های خیلی بزرگ اوروک ؛ از مهم ترین مراکز مذهبی در بین النهرین(+عکس) واکنش‌ های بین‌المللی به حادثه اصفهان؛ عمان: اقدام اسرائیل را محکوم می‌کنیم / انگلیس:کاهش تنش‌ها ضروری است/ هلند: از نزدیک وضعیت ایران را پیگیری می‌کنیم وتو امریکا در برابر 12 رای مثبت به عضویت فلسطین در سازمان ملل بخشی از طنزها در فضای مجازی درباره خسارت شدید حمله دیشب ریزپرنده ها به اصفهان (عکس) فعال رسانه‌ای اصولگرا: طراحانِ بازگشتِ گشت ارشاد در شهرک‌های سازمانی زندگی می کنند! عضو دفتر رهبری: برخی مسئولان به دلیل اقدامات نامناسب در برخورد با بی حجابی تذکر گرفتند چرا سعودی‌ها بازیگردان بازار نفت جهان هستند؟/ سه «بزرگترین» نفتیِ دنیا در عربستان
وبگردی