تاريخ يك واقعيت است كه هركس از نگاه خود برداشت شخصي خويش را از آن دارد. در اين ميان هستند افراد تماميت خواه و مطلق گرا كه از روی تعصب معتقدند تنها برداشت آنها از واقعيت ها مي تواند درست باشد.

به ياد دارم چندي قبل آقاي دكتر زيبا كلام سوالي تحليلي و تامل برانگيز را مطرح كرده بود كه اصولا تاريخ چيست؟ و آيا تاريخ معلم انسانهاست ؟ يا ما بايد از تاريخ درس بگيريم؟ و اينكه آيا اصلا ما ازتاريخ درس مي گيريم يا نه؟ فارغ از اينكه بخواهم جوابي براي سوال استاد داشته باشم همانطور كه مطرح كردم من تاريخ را برداشت يك محقق و يا تاريخ نويس از يك واقعيت مي دانم و دانستن تاريخ به هر شكل و بر مبناي هر برداشتي را بسيار بسيار مفيدتر از ندانستن آن مي پندارم.

اين روز ها و يا بهتر بگويم اين ماه ها و حوادثي كه يكي پس از ديگري، طوري در كشور اتفاق افتاد كه ناحودآگاه تاريخ و جنگ احد در ذهنم مرور مي شود.

طراحي و هدايت شلوغي ها و درگيري هايي كه به مصلحت ملت نبود، تبليغات گسترده بر عليه عملكرد دولت، فشارهاي رواني بر دولت مرداني كه شبانه روز با تمام محدوديت ها درصدد بهتر كردن اوضاع داخلي و بين المللي هستند و گروهي كه رشته هاي آنها را پنبه مي كنند، افزايش قيمت ارز و سكه كه به حساب خودشان ضربه نهايي را به دولت و اصلاح طلبان بزنند و اين مساله را با استعفاي شهردار تهران و فشارهايي كه به دليل افشاگري هايش به او وارد شده توام كرده اند و ساير مسايل پيش آمده.

در گير و دار اين حوادث بايد جامعه اصلاح طلب مراقب باشند جنگ برده را نبازند. شايد كمي تامل در حادثه اي تاريخي كه بر مسلمين گذشته است و شكست مسلمين را در جنگي با نام احد رقم زده بتواند تعيين كننده استراتژي لازم براي اصلاح طلبان در تصميم گيري باشد.

تمام اتفاقي كه در جنگ احد افتاد اين بود كه مسلمانان پيروز به محض اينكه خبر فتح و ظفر سپاه اسلام را شنيدند اولا مغرور شدند ثانيا در پي سهم خواهي برآمدند و ثالثا عقبه جبهه را كه نقطه اي سوق الجيشي بود ترك كردند و از آن غافل شدند. و اين سه عامل مي تواند تمام پيروزي هاي بزرگ دنيا را به ورطه شكست بكشاند.

خاطر نشان مي كنم شوراي تمام اصلاح طلب شهر تهران و با اتفاق آرا انتخاب شهرداري اصلاح طلب، درفشي ملي بود در چشم حسودان به توسعه اين آب و خاك، و اگر چه بارها به شهردار محترم جهت پاك سازي محيط مديريت شهري از بزرگ تا كوچك، شفاهي و كتبي تذكرات بسياري داده بودند اما با كمك دلواپسان در پي افشاگري هاي انجام شده برخي اتفاقات يكي پس از ديگري افتاد و كار به اينجا كشيده شد.

اگرچه به زعم حقير شايد استعفاي شهردار از ابتدا شيوه درست مواجهه نبود اما امروز با حوادث اتفاق افتاده بايد هوش سياسي اصلاح طلبان و دلسوزان مملكت و كساني كه مرجع تصميم گيري هستند در انتخاب شهردار تهران به اين نكته توجه كند براي انتخاب شهردار اصلح نبايد ساير نقاط سوق الجيشي مملكت را از حضور مديران اصلاح طلب موفق خالي كنند.

در آخر همانطور كه بارها به دوستان اشاره كرده ام و البته واضح و مبرهن است در اين برهه تاريخي كشور اصلاح طلبان علاوه بر اينكه نبايد به پيروزيهاي چند ساله اخير خود مغرور باشند و در عين حال بايد بدانند سهم خواهي و درصدد امتياز گيري بودن كاري غلط و نابخردانه است، تاكيد مي كنم تصميم گيرندگان در شوراي شهر تهران نبايد مردم مناطق ديگر كشور را از داشتن مديران موفق اصلاح طلب كه خود منشا اميد و اعتماد در آن منطقه هستند براي تصدي پست شهرداري تهران با تمام اهميتي كه دارد، محروم كنند.