پیام عابدی - روزنامه نگار
از زمان اعلام موجودیت داعش در الجزایر بیش از دو سال میگذرد. به صورت کلی داعش پس از دست دادن مواضع خود در سوریه و عراق میل بیشتری به گسیل نیروهایش از خاورمیانه به سمت شمال آفریقا پیدا کرد. به ویژه لیبی که بیثباتی و نوعی از هرج و مرج و اختلافات قومی و قبیلهای را در شرق و غرب خود تجربه میکند.
شبکه اعضای داعش اما همزمان با اقدام برای تصاحب «دروازه آندلس» (الجزایر) به وسیله شبه نظامیان طرفدار خود در الجزایر هدف دیگری را هم در آسیای مرکزی برای خود نشانه رفته است: ولایت جوزجان در شمال افغانستان.
شبکه بیبیسی دسامبر سال 2017 از قول مقامهای این منطقه گزارش داد: «شماری از نیروهای وابسته به گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) که اتباع کشورهای فرانسه و الجزایر هستند به شهرستان درزآب ولایت جوزجان در شمال افغانستان منتقل شدهاند.»
«بازمحمد داور»، ولسوال (فرماندار) درزاب همچنین به بیبیسی گفت: «اکنون حدود ۱۲ تبعه الجزایر و چهار شهروند فرانسه، شامل دو زن و دو مرد در این ولسوالی حضور دارند.»
از آنجا که جوزجان با ترکمنستان مرز مشترک دارد و به مرزهای ازبکستان هم نزدیک است برای داعش منطقهای استراتژیک محسوب میشود. در نتیجه در قرارگاه «روستای بیبی مریم» ولایت جوزجان در کنار شبه نظامیان فرانسوی و الجزایری شبه نظامیانی از ترکمنستان، چچن، تاجیکستان و ازبکستان حضور دارند.
اینگونه باشگاه چند ملیتی داعش در ضعف حکومت محلی و دولت وحدت ملی جبههای جدید علیه همسایگان افغانستان باز میکند و البته رقیبان منطقهای خود در شمال و شمال شرق افغانستان همچون جنبش اسلامی ازبکستان، ایغورها (مجاهیدین ترکستان) و القاعده شاخه خرسان را به چالش میکشد.
نکتهای که نمیتوان از نظر دور داشت اعلام رسمی حضور فرانسویها و الجزایریها توسط مقامهای دولت افغانستان است.
خبرگزاری فرانسه آذرماه امسال گزارش کرد که تاکنون دولت افغانستان صرفا نگران حرکت شبهنظامیان منتسب به داعش از عراق و سوریه و استقرار آنها در این کشور بود اما حالا داعش با برهم ریختن برنامههایش برای تشکیل خلافت اسلامی بخشی از طرفدارن تا بن دندان مسلح خود را از کانون تمرکز خود یا آنطور که خود می گویند سرزمین جهاد (سرزمینهای که داعش در آنها ادعای برقراری حکومت و اجرای قوانین شریعت دارد) و سایر کشورها همانند الجزایر، مالی، فرانسه و... در افغانستان فراخوانده است.
بنابر اعلام منابع میدانی «دولت اسلامی» ( داعش) به منظور فتح جبهههای مورد نظر در عراق و سوریه حدود 90 نفر از فعالان مورد نیاز خود را الجزایر و حدود 300 نفر از آنها را فرانسه جذب کرده است.
الجزایر در میان کشورهای آفریقایی بیشترین تعداد اعضا را برای داعش گسیل داده است. فرانسه هم پس از ترکیه با 900 عضو، روسیه با 400 عضو و انگلستان با حدود 430 عضو، داعش را در مبارزه با حکومتهای سوریه و عراق و متحدان آنها و سایر گروههای تروریستی، تعذیه کرده است.
با این حال آنچه به طور قطع مشخص نیست این است که چه تعداد از این الجزایریها و فرانسویها که هم اکنون در قرارگاه روستای بیبی مریم ولایت جوزجان حضور دارند مسقیم از میدانهای نبرد داعش آمدهاند و چه تعداد از آنها مستقیما از کشورهایی که به آنها تعلق دارند.
خبرگزاری فرانسه با اتکا به منابع امنیتی خود در اروپا در گزارش خود تاکید کرده است که شورشیهای طرفدار داعش از تاجیکستان وارد خاک افغانستان شدهاند؛ امری که البته تنها بازمحمد داور، ولسوال درزآب در گفتوگو با بیبیسی بر آن صحه گذاشته است.
با این حال «نصرت الله جمشیدی» مسئول مطبوعات فرماندهی سپاه ۲۰۹ شاهین ارتش افغانستان آن را رد و تاکید کرده است که نیروهای تحت فرمانش با اعضای داعش در شما افغانستان مواجه نشدهاند. وی به صورت کلی حضور داعش در ولسوالی درزآب را رد کرده و آن را شایعه دانسته است.
جذابیت الجزایری ها برای داعش
اما اهمیت و جذابیت افراد الجزایری برای داعش از کجا نشات میگیرد که بیشترین نفرات را در آفریقا از این کشور عضوگیری کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید به سال 1989 بازگردیم. یعنی زمانی که شوروی از جبهه مبارزاتی خود بر علیه مجاهدان افغان و جهادگرایان سلفی که از کشورهای منطقه دسته دسته برای مبارزه علیه «امپریالیسم شوروی» وارد این کشور شده بودند، عقب نشست.
«ژان فرانسوا بوتور» پژوهشگر روابط بینالملل در کتاب «پوتین و نظم نوین جهانی» درباره چگونگی قدرت گرفتن جهادگرایان الجزایری، مینویسد: تکفیریها از دیگر کشورهای مرتجع منطقه به کمک انقلابیون افغان آمدند. در این میان رژیمهایی مانند الجزایر که این وضعیت را بهترین فرصت برای خلاص شدن از شر تکفیریها میپنداشتند، این مسلمانان را برای نبرد در اینجا و آنجا اعزام کردند. بعد آنان بازگشتند ولی به صورت فاتحانی معتقد به سرنوشت و با هاله مقدس شکست شوروی و مصمم به تحمیل عقاید خویش!
البته همانطور که گفته شد نمیتوان نقش آمریکا و عربستان را در این میان نادیده گرفت. روزنامه آمریکایی هافینگتونپست در جولای سال 2014 با انتشار مقالهای در این خصوص به نقش شاهزاده «بندربن سلطان بن عبدالعزیز» سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا در کمکهای تسلیحاتی و مالی به نیروهای شوروشی که برای مبارزه با بسط کمونیست در افغانستان بسیج شده بودند، پرداخته است.
در بخشی از این مقاله آمده است: در آن زمان، آمریکا با کمک عربستان سعودی، قطر، امارات و پاکستان نیروهای جهادی را به افغانستان گسیل داشت. شاهزاده بندر در این عمل نقش کلیدی بازی کرد. عربستان سعودی پشتوانه مالی، تسلیحاتی و انسانی این طرح بود. آنها شهروندان خود را تشویق می کردند تا به افغانستان رفته و با نیروهای شوروی بجنگند.
اسامه بن لادن یکی از آنان بود. عربستان سعودی موافقت کرد که به ازای هر یک دلاری که سازمان سیا به مجاهدان کمک کند، به همان اندازه بودجه اهدا کند. دولت آمریکا ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برای این امر در اختیار پاکستان قرار داد. عربستان از همه جا از جمله بازار سیاه اسلحه خرید و از طریق «آی.اس.آی» سازمان اطلاعات ارتش پاکستان برای مجاهدان ارسال میکرد.
اما بازگشت سرمستانه جهادگریان الجزایر از نبرد با شوروی آنگونه که نشریه «نظارت بر تروریسم» چاپ بنیاد «جیمز تاون» مدعی آن شده، آنها را مورد توجه اسامه بن لادن رهبر تشکیلات بین المللی القاعده قرار داد.
مطابق اطلاعات چاپ در این نشریه جهادگرایان آموزش دیده در «مکتب الخدمة» مدرسهای که توسط اسامه بن لادن در افغانستان تاسیس شده بود، در قالب دو تشکیلات جنبش مسلح اسلامی ((M.I.A و جماعت مسلح اسلامی (G.I.A) به جنگ با دولت قانونی الجزایر و احزاب میانه رو اسلامی الجزایر برخواستند.
شورشیان جنبش مسلح اسلامی در کوهستانها مستقر شدند و شورشیان جماعت مسلح اسلامی در شهرها. در نتیجه این درگیریها که با بمبگذاری و عملیات تروریستی به نقاط مختلف الجزایر کشیده شد، هزارن نفر قربانی شدند.
اعضای جماعت مسلح اسلامی به رهبری «ابومصعب عبدالودود» ملقب به «عبدالمالک دروکدال» در سال 1998 با هدایت القاعده سازمان سلفی وعظ و مبارزه (G.S.P.C) را تشکیل دادند.
در واقع القاعده، سازمان سلفی وعظ و مبارزه را بر مبنای ایدئولوژی «جهادگرایی سلفی» در الجزایر بنیان گذاشت تا گروههای تروریستی پراکنده در این کشور را برای مبارزه با اهداف غرب و متحدان آن در آفریقا ، یکدست کند و تحت انقیاد خود درآورد.
G.S.P.C آنگونه که نشریه آمریکایی نظارت بر تروریسم میگوید، موفق شد تا با هدایت بن لادن و رهبری «حسن حطاب» از سال 1998 تا 2003، 4 هزار نفر را در این گروه جذب کند.
در سال 2003 رهبران سازمان سلفی وعظ و مبارزه بیانهای را امضا و رسما هم پیمانی با تشکیلات القاعده را به رهبری «نبیل صحراوی» ملقب به ابو ابراهیم مصطفی اعلام کردند با این حال پس از ترور وی توسط ارتش الجزایر در سال 2004 «عبدالمالک دروکدال» که الجزایری الاصل هم هست جایگزین نبیل صحراوی شد. سال 2006 برای القاعده سال مهمی بود؛ چرا که رسما نام سازمان سلفی وعظ و مبارزه به «القاعده در مغرب اسلامی» تغییر یافت تا بر همگان عمق نفوذ القاعده در شمال آفریقا و الجزایر اثبات شود.
اما اعلام موجودیت داعش در 13 اکتبر سال 2006، معادلات را آرام آرام برای بازی القاعده و مهرهچینی رهبران آن در عراق برهم زد.
حضور داعش در سوریه و اعلام موجودیت با نام «حکومت اسلامی عراق و شام» در ۸ آوریل ۲۰۱۳ و تصرف شمال شرقی سوریه و انتخاب رقه به عنوان مرکز خلافت، ایمن الظواهری رهبر القاعده را بیش از پیش عصبانی کرد.
حالا الظواهری این اطمینان را به صورت کامل کسب کرده است که دولت اسلامی از وی حرف شنوی نخواهد داشت به خصوص اینکه خبرهایی از بیعت جهادیهای عضو القاعده با «خلیفه ابراهیم» ملقب به ابوبکر البغدادی رهبر داعش شنیده میشد.
سال 2014 اما رسما «ابوعبدالله عثمان العاصمی» یکی از رهبران القاعده با انتشار یک نوار ویدئویی حمایت خود را از «جکومت اسلامی در عراق و شام» اعلام کرد.
پایگاه خبری «الوطن العربی» به نقل از منابع الجزایری گزارش کرد که در این نوار ویدئویی خطاب به گروه داعش آمده است: «ما میخواهیم با شما ارتباط و دوستی داشته باشیم چرا که گروه شما از خانواده و طایفه هم برای ما با ارزشتر هستند».
این مسئله در رابطه با گروه «انصار الشريعه» در تونس نیز تکرار شد و شماری از رهبران آن همچون «سيف الدين الرايس» «كمال مرزوق» و «بلال الشواشی» حمایت خود از داعش را اعلام کردند. «انصار بيت المقدس» در مصر و «انصار الشریعه» در یمن نیز جدایی خود از «اخوان المسلمين» و پیوستن به دولت اسلامی عراق و شام اعلام کردند.
آرام آرام زمینه برای پیوستن شبهنظامیان القاعده به داعش فراهم شد و داعش هم قدر این فرصت را استادانه دانست. حتی الظواهری هم با با گفتن این جمله که من رهبر شما (داعش) هستم و امر میکنم که دست از کارهای خود بردارید، نتوانست که به انشقاق در صفوف جهادگرایان القاعده و عضویت آنها در داعش پایان دهد.
با این حال فروپاشی برقراری رویای حکومت اسلامی در عراق و سوریه داعش را به بازی دیگری برای بقا واداشته است. چه زمین بازی بهتر از افغانستان! کشوری درگیر فساد در تمام ارکان آن، درگیر مبارزه با مواد مخدر و جنگ بیانتها با اژدهای هفت سر ترورریسم. فعلا باید به الجزایریهای داعش خوشامد گفت!