سید محمدعلی ابطحی در روزنامه اعتماد نوشت:
خيلي تصادفي بود. كتاب «رهبر عظيم» را ميخواندم. كتاب عجيبي در مورد كره شمالي. صفحههاي آخر آن بودم كه در يك تحول عظيم تاريخي رهبران كره جنوبي و كره شمالي با يكديگر ملاقات كردند. در كتاب «رهبر عظيم» يكي از ماموران عاليرتبه كه عضو مركز تبليغاتي كره شمالي بوده است، تجربيات عجيبي را بيان ميكند وتاثيراتي كه اين تبليغات بر مردم داشته است. همه آنها البته در سايه تك صدايي حاكم بر كره شمالي بود. مردم جزبا تلويزيون رسمي اطلاعي از دنيا نداشتند. در اتاق مخصوصي كه نويسنده كتاب «رهبر عظيم» در وسط مركز امنيتي كره شمالي در آن بوده، به اسم ناشران ونويسندگان كره جنوبي در فضايل كره شمالي و رهبر آن مطلب جعل ميكردهاند و در اختيار كادرهاي حزبي قرار ميدادند؛ هنر واقعا پادگاني با استفاده از نيروي انساني. شاعر بزرگي كه نويسنده كتاب است تنها به جرم اينكه چند برگ از مجلات كره جنوبي را از ساختمان امنيتي بيرون آورده است، محكوم به مرگ ميشود كه با بدبختي دردناكي فرار ميكند. در چين زندگي فراريان و پناهندگان كره شمالي را گزارش ميكند. اين همه دروغ و بزرگنمايي حاكم كرهشمالي در سايه انحصار رسانهاي در كره بوده است. اما به گمان من وقتي سيل اينترنت بالاخره راه خودش را باز كرد، كره شمالي هم زير فشار قرار گرفت و بالاخره رهبران دو كره هم ديدار كردند. اما متاسفانه باز هم مردم قرباني ماندند. قرار شده است كه در مورد سلاح اتمي فقط گفتوگو كنند و از حقوق بشر حرف نزنند. سابقه ليبي هم نشان داد كه امريكاييها فقط تسليم كردن مخالفان برايشان مهم است و نه همكاري و همراهي با آنان. مردم بازيچه قدرتها بودهاند وخواهند بود. حرفي كه هزار بار از نقاط مختلف دنيا شنيدهايم.
نويسنده كتاب «رهبر عظيم» جنگ جين سون است و مترجم آن مسعوديوسف حصيرچين و ناشرش نشر ققنوس.