عصر ایران؛ روح الله صالحی- این روزها داریم پسا خروج از برجام را تجربه می کنیم و به فاصله کمتر از انگشتان یک دست قبل از برجام و پسابرجام پسا پسای آن را به چشم دیده ایم و شبیه پدربزرگ ها که برای نشان دادن تجربه شان می گویند احمد شاه قاجار را دیده ام ما هم برجام دیده ایم و توقع اشراف کامل بر جزئیات را داریم.
چنان می گویند احمد شاه قاجار را دیده ایم، انگار هم پیالگی و نوشیدن دو پیاله چای توی لاله زار قدیم را با خودش دارد اما شبیه آن پیرمرد که گفتند پدر جان به احمدی نژاد رای بده گفت مگر مصدق کنار رفته است ما هم بی خبر خبریم از چند و چون ماجرا اما اسم برجام را که شنیده ایم همین کافیست که حق آب و گل داشته باشیم و مساوی باشیم با محمد جواد ظریف خندان که کسی نفهمید کی کمر درد دارد و کی ندارد.
این که برخی بر طبلی می کوبند که دشمنان قسم خورده این انقلاب هم می کوبند به این بر می گردد که ما از سیستم اگر طلایی بی خبریم اما زندگی اجتماعی مان را بر آن استوار کرده ایم و تنورمان از آتشش به راه است.
اولین بار« اگر طلایی» را استانیسلاوسکی در سیستم نقش پذیری بازیگر مطرح کرد که مثلا اگر در موقعیت فلان دکتر بودم چه طور و چه گونه تصمیم می گرفتم.
عادت داریم از زندگی شخصی تا سیاست پشت این اگر شکست ها را توجیه کنیم.مدام می گوییم اگر روحانی نبود اگر برجام نبود اگر...این اگر گفتن ها تا مادامی که چه گونگی آن را روشن نکند شبیه همان ضرب المثل می شود که اگر را کاشتیم و سبز نشد.
برجام یک تجربه موفق در حوزه گفتگو با دو دیدگاه ضد هم بود و اما پسا برجام خوب اتفاق نیفتاد. بسیاری از ما تاب پنج دقیقه حرف زدن با مخالف خود را نداریم .حتی کمتر از پنج دقیقه به مشت و لگد و چماق می رسیم.
برجام و پس برجام دو مقوله جدا از هم هستند که عدم موفقیت پسل برجام را را ابزاری برای سرکوفت به کسانی قلمداد می کنند که تمام گزینه های رو میز را با گفتگو به یک تفاهم جامع بین المللی تبدیل کردند.
این که باز شبیه اوایل دهه نود با هیاهوی بسیار بر حقانیت خود اصرار دارند راهی است که رفتیم و تجربه کردیم و به قولی« گشتیم ،نگرد،نبود» عدم کنترل احساسات در واکنش به اقدام غیر معمول ترامپ ، همان قدر خطرناک است که مدام بگوییم اگر رای نمیدادم، اگر...
برجام یک فرصت بین المللی بود که نشان دهیم بر خلاف تبلیغ های ضد ایرانی دشمنان ما همان کشوری هستیم که سال نخست قرن را با پیش نهادش سال گفتگوی تمدن ها نامیدند. وگرنه می توانستیم جنگ تمدن های هانتینگتون را کش بدهیم و پیراهنی عثمان بسازیم برای دعوای بیشتر و بیشتر، ایران برآمده از فرهنگی است که چنگیز و تاتار و...را در خود هضم کرده و شاهکار بیرون کشیده است.
این که در کف خیابان فرصت به دشمن بدهیم بر طبل همراهی جهانی اش بکوبد با آن چه احتیاج داریم تا در سایه آرامش به تولید ایده و علم بپردازیم منافات دارد.
اگر برجام نبود یا بود را کنار بیندازیم و تیتر گاردین نشویم که اینانی که پرچم آمریکا را درمجلس آتش زدند سلامت روانی ترامپ را زیر سوال برده اند.
این نوع نگاه ژورنالیستی و رسانه ای نخ می خواهد که اوج بگیرد و ناخواسته و کنترل نشده نخ می دهیم که تأثیری شبیه بالا رفتن ازدیوار سفارت عربستان دارد و تا ده ها سال باید تاوانش را دیپلماسی کشور بدهد.
من شهروند نظرم را پای صندوق رای گفته ام و باید با آرامش به دولت و دستگاه دیپلماسی فرصت بدهیم که مانع جا زدن کشور های هم سو با این پیمان جامع بین المللی شوند.
حضور در صحنه به معنی سر و صدا در کف خیابان و...برای ترساندن دشمن نیست اینست که چه گونه تلاش کنم که کم بود ها و موانع توسعه کشور بر طرف شود تا سه عامل رفاه،رضایت و معنا اتفاق بیفتد که آتش زدن ما به کام دشمن خواهد بود که همین را می خواهد و کاسه لیسی از خشم ما به راه باشد و به قولی :«تغاری بشکند ماستی بریزد ،جهان گردد به کام کاسه لیسان»
غرب زده های پررو!
منطق برجام چنین است و چنان است، رسید به این اسمان ریسمان بافتنها؟؟؟؟؟؟؟
تغاری بشکند دوغی بریزد!!
خوندن متن رو خیلی سختش کردین با ترکیب متن ادبی و محاوره ای و عدم استفاده از علایم نوشتاری.
پس چرا ۸ سال شما رودخونه رو باز کرده بودید تو اسیاب دشمن؟
با اقدامات ایران در عراق، سوریه، یمن، مغرب، لبنان
دشمنی با امریکا، اسرائیل و عربستان و کشورهای عربی معلوم بود برجام از بین می رود.
منتظر تحریم های سنگین تر باشیم.
لازم به شعر گفتن و متن های صدتا یه غاز نیست.