۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۱۰۳۴۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۲ - ۳۰-۰۲-۱۳۹۷
کد ۶۱۰۳۴۲
انتشار: ۱۲:۳۲ - ۳۰-۰۲-۱۳۹۷

حق شناس و ماجرای انتخاب شهردار تهران

یادداشت وارده

 

خضر خلیلی

از روز شنبه اول هفته گذشته گمان قوی بر انتخاب افشانی به عنوان شهردار تهران بود. افشانی چهره‌ای ملی نبود و معلوم بود که با پایمردی و فشار و لابیگری دکتر حق‌شناس، هم‌حزبی افشانی و عضو موثر شورای شهر تهران و البته یکی دو عضو دیگر شورا در آستانه تصاحب عنوان و مسئولیت سنگین شهردار تهران قرار گرفته است.

با توجه به حجم انتظارات جامعه از شورا، به ویژه بدنه اجتماعی اصلاحات و شناخت عمومی کمی که از افشانی وجود داشت، این گزینه چنگی به دل نمی زد و با انتقادات جدیی مواجه بود. فکر کردم به عنوان یک شهروند و یک همشهری و آشنای قدیمی با ارسال پیامکی از حق‌شناس بخواهم که به این ابرام خود و تلاش‌های هرچند درست حزبی‌شان خاتمه دهند و از حق خود و حزبشان بگذرد تا شرایط را برای توافق بر سر انتخاب یک چهره جامع‌تر و شناخته‌شده تر ملی فراهم شود.

داشتم به متن پیامک فکر می‌کردم که یادم آمد سردمداران دولت فعلی و صاحب منصبان مدعی اصلاح‌طلب که اکنون عمدتا در احزاب اتحاد و کارگزاران مستقر هستند، در این سالهای تسلط نسبی بر قوه مجریه و سالهای سخت‌ گذشته، چه برخوردهای ناشایست و قدرنشناسانه‌ای با دکتر حق‌شناس کرده‌اند !. دکتر محمد‌جواد حق شناس فرزند آیت‌الله شیخ حسین حق‌شناس از آخوندهای سرشناس جنوب کشور هستند. شیخ از اولین شاگردان و گروندگان به امام خمینی و اولبن کسی است که در دهه ۴۰ از امام حکم رسمی نمایندگی ایشان در استان بوشهر را گرفته بودند.

محمدجواد هم در جوانی وارد جریان انقلاب شد و در یک درگیری مسلحانه در برازجان هدف تیر مستقیم قرار گرفت اما به نحو معجزه آسایی از مرگ نجات یافت. دکتر حق‌شناس به اندازه سن بعضی از اعضای شورای مرکزی احزاب اتحاد و کارگزاران سابقه فعالیت سیاسی و اجرایی دارد. یک دکتر واقعی است ! یعنی واقعا درس خوانده و واقعا کارشناس مسائل سیاسی است. بیش‌تر و روشن‌تر از بسیاری از دوستان سابقه خط امامی و اصلاح‌طلبی دارد و هزینه‌های بسیاری داده است.

در سالهای سخت و سیاه دولت دوم احمدی‌نژاد، با همه خطرات و ریسک‌ها و در شرایطی که بسیاری از فعالین اصلاح‌طلب یا در بند بودند و ممنوع الفعالیت، و یا مصلحت در سکوت دیده و گوشه‌‌ی امنی گرفته بودند، حق شناس عضو ارشد حزب اعتماد ملی و معاون کروبی در روزنامه اعتماد ملی، در بعضی مواقع حتی یک تنه، علم اصلاح طلبی را بر دوش کشید و با رویکردی حداقلی و معطوف به امکانات موجود توانست نقشی موثر در روشن نگه‌داشتن چراغ اصلاحات بازی کند به خصوص در بازگشت اصلاح طلبان به فضای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ایجاد امید به پیروزی حداقلی نقشی ممتاز داشت.

در کوران انتخابات ۹۲ از چهره‌های موثر حامی روحانی بود و بعد از پیروزی نیز در حمایت از استقرار و برقراری ارتباط بهتر دولت جدید و نااصلاح‌طلب اول روحانی با بدنه اجتماعی اصلاحات از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. فراتر از همه این خدمات و سوابق باید به پاکدستی و سلامت کم نظیر اخلاقی و مالی حق‌شناس اشاره کنم که زبانزد و مورد تایید همگان است، ویژگیی که این روزها کیمیاست و می توان آنرا گمشده گرانبهای دولت و تا حدودی هم اصلاحات نامید. در مقابل اینهمه خدمات و سوابق و لواحق ارزشمند ارباب دولت و اصلاح طلبان اتحادی و کارگزارانی با دکتر حق شناس چه کردند و چه حمایتی از او کردند ؟! هیچ . هیچ که چه عرض کنم، بعضی از دوستان تنگ‌نظر و خودخواه همفکر قدردانی که نکردند، تا توانستند تخریب و حتی توهین هم کردند و تلاش نمودند که پایین‌ترین منصبی هم به حق‌شناس نرسد! با همه سوابق ارزشمند وزارت کشوری و وزارت ارشاد و سازمان برنامه و بودجه دکتر می توانست و شایستگی آنرا هم داشت که در مقام وزارت به دولت کمک کند. دریغا که حتی یک معاونت وزیری یا استانداری مناسب هم پیشنهاد نکردند و با تاسف بسیار با تخریب ذهنیت مقامات ارشد دولت مانع احقاق حق بزرگ او شدند.

حق شناس البته با تدبیر و مسئولیت شناسی و علیرغم بی‌وفایی‌ها و قدرنشناسی‌های تلخ دولتی‌ها، همچنان به حمایت از دولت ادامه داد و فعالیت خود را در فضای جامعه مدنی پیگیری کرد و نهایتا با اعتماد شخص رئیس اصلاحات در فهرست امید قرار گرفت و با رتبه خوبی وارد شورای شهر تهران شد و به سرعت به یکی از فعال‌ترین و موثرترین عضو شورا تبدیل شد. گزینه حق شناس برای اولین انتخاب شهرداری تهران هم نجفی نبود ولی کاملا از او حمایت کرد تا کار به اینجا رسید.


حالا چه طور می شود از کسی مثل حق‌شناس درخواست کرد که در مقابل خواست پدرخوانده‌های اصلاحات از حق سیاسی خودش و حزبش بگذرد و به نظر کسانی تمکین کند که تا همین دیروز او را حتی قبول نداشتند و در محاسبه هم نمی آوردند؟! الان که این یادداشت را می نویسم می بینم که افشانی بعد از انتخاب مورد استقبال و حمایت مخالفین خود هم قرار گرفته است و ظاهرا آنقدرها هم که دوستان ما می گفتند کارنابلد هم نیست ولی حتی اگر همان واهمه اصلاح طلبان در مورد درجه ۲ بودن او را بپذیریم باز هم نمی توان به رفتار محکم و سرسختانه حزبی حق شناس و دوستانش ایراد گرفت.

سخنی همیشه تازه از امام علی ست که می گوید وفای بر نااهل از یخ زمهریر هم سردتر است. کاش دوستان بالانشین اصلاح‌طلب قدری به خود می آمدند و قدر همه فعالین بی ادعا در طیف اصلاح طلب را می دانستند و به جای رفتارهایی که شائبه تیم‌گرایانه و باندی دارد وفادارانی همچون حق شناس را که کم هم نیستند قدر بشناسند

 

ارسال به دوستان
وبگردی