عصر ایران؛ مصطفی داننده- تیم ملی ایتالیا برای رفتن به جام جهانی روسیه احتیاج به یک گل داشت. ونتورا سرمربی ایتالیا تصمیم میگیرد در لحظاتی پایانی بازی «ده روسی» هافبک تدافعی باشگاه رم را وارد بازی کند. دستیار سرمربی به سراغ این هافبک مشهور میرود و به او میگوید باید خود را آماده ورود به زمین کند.
واکنش ده روسی اما به این تعویض جالب است. او با حالتی عصبانی به دستیار سرمربی میگوید:«چرا من باید به زمین بروم؟ ما به تساوی نیاز نداریم، باید ببریم! به ونتورا که تمام بازیکنان میخواهند اینسینیه به زمین برود نه من!»
ده روسی میدانست که ورودش به زمین کمکی به ایتالیا نخواهد داشت. به خاطر همین میخواهد بازیکن هجومی که میتواند به تیم کشورش کمک کند وارد بازی شود. ایتالیا به جام جهانی نرفت اما ده روسی جهانی شد.
این بازیکن ایتالیایی نشان داد که منافع ملی مهمتر از منافع فردی است. او میدانست صعود ایتالیا به جام جهانی به نفع همه است که این همه شامل او هم میشود و نرفتنش به ضرر همه.
حالا سوالی که میشود پرسید این است که ما در ایران چند « ده روسی» داریم؟ کدام یک از سیاستمداران ما حاضر هستند منافع فردی خود را قربانی منافع ملی کنند. چند نفر حاضر هستند به خاطر کشور از پست مدیریتی بگذرند.
چند نفر حاضر هستند وقتی وزارتی به آنها پیشنهاد میشود بگویند در این برهه زمانی، من گزینه خوبی برای اداره یک وزارتخانه نیستم.
چند نفر از ما مردم حاضر هستیم وقتی دلار گران شد، جنسهایی که در زمان ارزانی دلار خریدیم را به همان قیمت بفروشیم. چند نفر حاضر هستیم از سودهای کلان چشم بپوشیم و به خاطر مردم قیمتها را ارزان کنیم.
دیروز گزارشی پخش شد که یکی از شرکتهای خودروسازی، زه در خودروی خود را به عنوان یک آپشن در اختیار مشتریهایش قرار میداد. آیا میشود با چنین شرکتی دم از منافع ملی و کمک به مردم حرف زد؟
بسیاری از ما خوب حرف میزنیم. بسیاری از ما وقتی در حرف باشد از خدمت سخن میگوییم و اینکه ما فقط برای خدمت آمادهایم و نه چیز دیگری. جمله« نظام هرکجا بگوید ما به عنوان یک سرباز میرویم» برای بسیاری از ما آشناست.
یکی از هنرهای ما این است که از آب گل آلود برای خود ماهی بگیریم. ماجرای برخی حرفها و سخنرانیها و آتش زدنها را در این روزها با خود مرور کنید تا خود متوجه این معنا شوید.
بسیاری از ما نمیتوانیم ده روسی باشیم. نمیتوانیم از دیده شدن بگذریم. نمیتوانیم موفقیت دیگران را ببینم.
همه ما باید بدانیم که منافع ملی بر هر تصمیم شخصی ارجحیت دارد. پیشرفت ایران به نفع همه ماست و عقب ماندگی به ضرر همه ما.
حرف ناشناس مفت نیست حرف جنابعالی مفته
عصر ایران چقدر به خاطر منافع ملی حاضره چشمش رو روی منافع حزبی ببنده؟ هیچ
دلت خوشه ها
متاسفانه برخی قانون ها-از جمله حق تجمعات- فقط برای مانور دموکراسی نوشته شده اند.
یه اماری از خودتون منتشر کنید که چند نمونه معرفی کردید
پ.ن: یکی از مهمترین مشکلات این روزهای کشور، در کنار عدم انتخاب مدیران براساس شایستگی ها که خود موجب عدم اعتماد زیرمجموعه به تصمیمات مافوق و ایجاد حق برای تمرد از دستور گردیده؛ عدم التزام به روندها و چهارچوب های علمی به خصوص در حوزه های غیرمهندسی مانند علوم مدیریت و حوزه های فرهنگی و اجتماعی است.
بابت طولانی شدن متن عذرخواهی می کنم.
عقب ماندگی به ضرر همه ما نیست، به نفع عده ایست یقینا!