عصرایران ؛ محمد جلالی - این روزها ایران در میان پیروزی سیاسیاش در سازمان ملل و ناکامی اقتصادی در کشور غوطهور است.
چشم عام و خاص به دنبال این بود تا بعد از سازمان ملل گشایشهای اقتصادی رخ دهد و ایران از مخمصه اقتصاد نابسامانش خارج شود اما حالا میبینیم که اینگونه نشد و اقتصاد کماکان رو به ناخوشی میرود. دلاری که در سال گذشته رقم 3700 تومان را نشان میداد حالا چند برابر شده و ایران نه تنها طعم شکوفایی اقتصادی را نمیچشد بلکه مرزبندی کالاهای اساسی هم برایش بیمعنا شده است.
میگویند کالاهای اساسی یعنی نان، برنج، روغن و... اما بعد مشخص میشود که این کامیونداران هستند که باید این اجناس را جابهجا کنند و آن وقت لاستیک خودرو هم میشود نیاز اساسی.
در سازمان ملل با 193 عضو نطق روحانی مؤدبانه، کارشناسانه و با ادلههای حقوقی تنظیم شده بود. نطقی که اصولگرایان و اصلاحطلبان آن را تحسین کردند و در خارج هم واکنشها مثبت بود. اینبار کسی را تهدید نکردیم. هولوکاست را زیر سؤال نبریم و تنها و تنها به خُلف وعدههای آمریکا در برجام پرداختیم.
علیرغم اینکه اروپائیان در سازمان ملل اعلام کردند که به دنبال کانال پولی برای ایران هستند اما به گمان بسیاری از کارشناسان این راهکار نمیتواند تغییر اساسی ایجاد کند.
« گروه ویژه اقدام مالی» یا همان FATF هم برای خود در ایران داستانی شده و حالا ما که در سازمان ملل داد از قانون مداری و قانون گرایی میزنیم، قانونی را که برای شفافیتهای مالی در دنیا تنظیم شده، قبول نداریم و هر روز برای آن داستانی جدید مینویسیم.
این روزها طبقات متوسط و ضعیف جامعه حرف سیاسی نمیزنند و سرشان بوی قرمهسبزی نمیدهد، آنها میگویند اقتصاد را درست کنید که ما زیر آن له شدیم. آنها میگویند هر کاری میتوانید بکنید تا وضعمان بهتر از قبل که نه، همانند قبل شود.
میگویند که دیگر توان دیدن بازی قیمتها روی کالا را نداریم و پولی برایمان نمانده است!
مسئولان کشوری هنوز زمستان نیامده و خواب زمستانی زود است. کاری کنید تا زمستانمان بهار گردد.
بعد التحریر: به مدیران اقتصادی امید چندانی نیست یا گشودن گره از آنها بر نمی آید. آیا می توان برای بهار به دیپلمات هایی که دارند تمام تلاش خود را به کار می بندند امیدی بست؟