عصر ایران؛ مصطفی داننده- ازدواج پول میخواهد. ازدواج حوصله میخواهد. ازدواج کار میخواهد و هزار اگر و امای دیگر. این روزها بررسی اینکه چرا جوانان دل به ازدواج نمیدهند مشخص است و احتیاج به جستجو در «لالو»های جامعه نیست.
حال اقتصاد خوب نیست. این حال بد به جوانها هم رسیده است. آنها نگران فردای زندگی خود هستند. قدیمها خانهها حیاط دار بود، طبقه بالایی داشت، عروسیها در خانه برگزار میشد ،عروسها حاضر بودند با مادر شوهر زندگی کنند اما حالا چه؟
فرض کنیم عروس و داماد جوان از خرج مراسم عروسیشان زدند، جهیزیه کم خریدند، با پول خرید خانه و یا اجاره چه کنند؟
با حقوقها بخور و نمیر چه کنند؟ اصلا میشود با این درآمدها زندگی را ساخت؟ بله، اگر ژنت خوب باشد و حکم مشاوره و مدیریت از زمین و آسمان به دستت برسد، بله میشود زندگی ساخت و برای اولین دستشویی رفتن بچه هم جشن گرفت.
زندگی برای جوانان ترسناک شده است. امروز برای خیلی از جوانها خرید خانه تبدیل به آرزو شده است. این روزها برای اجاره یک خانه باید پولی را بدهید که با همان پول میتوانستید دو سال پیش یک خانه بخرید.
نمیدانم مسؤولان اصلا حواسشان به زندگی جوانها هست یا نه؟ اصلا خبر دارند آنها چگونه زندگی میکنند؟
مشکلات عدیده اقتصادی باعث شده است تا جوانان ایران برای زندگی خود به دنبال راه میانبر هستند. بسیاری از جوانان برای رسیدن به زندگی بهتر صبر نمیکنند چون فکر میکنند اگر صبر کنند ضرر میکنند به خاطر همین تلاش میکنند پلهها را دوتا یکی طی کنند.
این رفتن از راه میانبر، میتواند باعث شود که اخلاق قربانی شود. این یک خطر بزرگ است که جامعه جوان ایران را تهدید میکند. زمانی داشتن مدرک تحصیلی و اخلاق اجتماعی در جامعه حسن بود اما حالا پول و داشتن حساب بانکی برای بخشی از جامعه ارزش است. داشتن مدرک تحصیلی بودن پول، یعنی هیچ! یعنی شنیدن جواب رد از خانواده دختر مورد علاقه.
الان بخشی از خانوادهها دختر خود را به پسری که حقوق حدود 2 میلیون دارد نمیدهند چون بر این باور هستند که او نمیتواند با این حقوق دختر آنها را خوشبخت کند. مهم نیست او پسر خوبی است مهم پول است.
مشکلات اقتصادی به دنبال خود مشکلات بزرگ اجتماعی و فرهنگی به همراه دارد. به قبل از محرم برگردید؛ چند ماشین عروس در خیابان دیدید؟ چند تالار را دیدید که در آن عروسی برگزار شود؟
جوانها ازدواج میترسند. پسران از ترس چگونه ساختن زندگی و دختران از ترس رفتن زیر بار زندگی که نمیدانند چه انتظارشان را میکشد. این برای یک جامعه وحشتناک است که پسران از ترس مهریه تن به ازدواج نمیدهند.
اگر قرار باشد وضع اقتصادی همینگونه ادامه پیدا کند باید منتظر بود که سن ازدواج در ایران به بالاترین حد خود برسد.
واقعا حاضرن؟
لطفا اونایی که دختر دارن جواب بدن
ممنونم عصر ایران
اینجا دخترها میرن سر کار پولش رو میذارن جیب خودشون برای به قول خودشون خرج لباس و لوازم و ارایش و ... از اون طرف شوهره باید همه ی بار زندگی رو دوشش باشه
به چه درد میخوره همچین زندگی و دختری خب!
اونوقت توقع دارن یه جوون توی سن ۲۸ یا ۲۹ همه این ها رو داشته باشه.
بعدش ادعا میکنن که باید مثل اروپایی ها باشن.
اروپا زندگی مشترک یعنی در تمام جوانب مشترک است حتی هزینه زندگی. در امریکا اموال مرد بعد از ده سال زندگی مشترک با همسرش تنصیف میشه. اما اینجا یکروز بعد عقد میرن دادگاه ومهریه رو اجرا میذارن
میگی برای چیه ؟
- میگن تضمین اینه که بعدا اخلاق داماد عوض نشه .
میگی خوب تضمین اینکه بعدا اخلاق عروس عوض نشه چیه ؟!
ازدواجی که با گروکشی و تجارت یکی شده باشه مشخصه یا انجام نمیشه یا به طلاق می رسه
خودمونم به فنا رفتیم دیگه
اصلا ما مراسم و مهريه نميخواهيم
كسي توان اجاره منزل و سير كردن شكم با نون خالي رو داره
بسم الله
فقط كامنت ها رو خوندم خواستم صحبتي كنم
منم مثل خيلي از شما زيادخ واستگاري رفتم و خوردم تو در و ديوار
(رتبه كنكورم زير ١٥هست و استارتاپ دارم)
فقط صحبت از پول بود و خونه و...ولي گشتمو گشتمو گشتم تا الان با يك بانوي زيباي دندانپزشك نامزد كردم
نه حرف از رسوم مزخرف بود و نه حرف از پول
(البته من به اهدازه كافي دارم)
خراستم بگم درسته بده اوضاع ولي بايد بريم حلو
خوشبخت باشيد
حرص نخورید زیاد
بالاخره یه روزی تموم میشه
این دوره زمونه هم خانم ها همه چی رو با هم میخوان که اونم با این اوضاع شدنی نیست.