در سالهای نخست این قرن جزوه ای به نا م «مکر زنان» توسط تعدادی از مخالفان تحصیل و آزادی زنان در تهران تهیه و شده بود که توسط پسربچهها به فروش میرسید. یک روز جمعی از زنان عضو جمعیت نسوان وطنخواه در میدان سپه جمع می شوند کتاب ها را از بچه ها می گیرند و آتش می زنند .در واکنش به اعتراض پسربچه ها پاسبانها به میدان آمده و زنان را به کمیسریا یا همان اداره پلیس می برند و بازجویی می کنند. محترم اسکندری از اعضاء این جمعیت در نظمیه بعد از آتش زدن جزوههای مکر زنان گفت: این عمل ما برای دفاع از آبروی مادران و خواهران شماست. ما هم مثل تمام انسانها عقل داریم، مکار نیستیم.
امروز جامعه شناسان آنچه روزگاری مکر زنان نام داشت را واكنشی در مقابل قدرت مردانه و نابرابر توصیف می کنند. اين مكرها، پاسخی بوده به اعمال قدرت مردان. در واقع زنان برای رهیدن از بن بست بايد به چيزي چنگ می زدند. بهتر است بگوییم هر وقت شخص از قدرت و اعتبار كافي براي اثبات خويش عاجز می ماند و بيان واقعيت او را به مقصود نميرساند يا جان او را به خطر مياندازد، ناچار از مکرمدد ميجويد و مکر مرد و زن نمی شناسد.
البته بلا نسبت بعضی هاشون
ایروزا کلا درباره هر مسئله با ربط و بی ربطی مقاله مینویسی غیر از مسائل اصلی
دنیای قشنگی داری عشقم
تصویر شیر وروباه رو هر جا دیدی بدون مشکلات زیادی در جامعه هست .
هم زن مکار
دیدم که میگم
من نمیدونم این دوستانی که کامنت گذاشتند من عروسم ......
من زنم .......
چرا منصفانه قصاوت نمی کنند این همه مرد مکار دور و برشون رو نمی بیننند
عصری جون خوب داری حواسمون رو از گرونی های شدید پرت میکنی ها بلا
شیطان بخشی از وظایف خود رابه نسوان تفویض کرده است تا زودتر به نیت خود برسد
دوری باید کرد از این آتش