روزنامه ایران نوشت: قانون اعطای تابعیت فرزندان حاصل ازدواج با توابع خارجی از طریق مادر ایرانی بعد از کش و قوسهای فراوان سرانجام نهایی شد و درحال حاضر مرحله پیش ثبتنام آن هم برای گرفتن شناسنامه و تابعیت آغاز شده است.
این قانون مشکل خیلیها را که مادر ایرانی و پدر غیرایرانی دارند حل خواهد کرد؛ بویژه جمعیت قابل ملاحظهای که مادری ایرانی و پدری افغان یا عراقی دارند؛ آنها از یکسو در ایران به دنیا آمدهاند و در ایران بزرگ شدهاند و خود را ایرانی میدانند، از سوی دیگر به دلیل نداشتن شناسنامه ایرانی، در وطن خود از بسیاری حقوق اولیه شهروندی محرومند.
ناگفته پیداست که مسأله پیچ و خم حقوقی، سیاسی و اجتماعی فراوانی دارد و در هر صورت نظم پیشین را به هم خواهد ریخت. با این همه تا جایی که میدانیم، موضوع با دقت و همکاری و حسن نیت بالایی درحال پیگیری است و مرحله پیش ثبتنام نیز در برخی استانها مثل خراسان رضوی، تهران و سیستان و بلوچستان شروع شده و متقاضیان این سه استان آخری منتظر مرحله ارائه مدارک هستند.
پیش از این قوانین مدنی ایران انتقال تابعیت از پدر را به صورت ذاتی پذیرفته اما تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی تنها پس از ۱۸ سالگی و با شرایطی خاص قابل پذیرش بود تا اینکه قانون اعطای تابعیت از طریق مادر پس از دو بار رفت و برگشت بین مجلس و شورای نگهبان و کشمکشهای فراوان بین موافقان و مخالفان، بالاخره در دوم مهرماه ۱۳۹۸ تأیید نهایی و به دولت فرستاده شد. رئیسجمهوری نیز پانزدهم همان ماه این قانون را به دستگاههای اجرایی ابلاغ کرد و آییننامه اجرایی آن اوایل خرداد ۱۳۹۹یعنی ۹ ماه پس از ابلاغ رئیسجمهوری نهایی شد.
همانطور که گفته شد این قانون نظم پیشین تابعیت را به هم ریخته و وضعیت جدیدی را پیش روی دستگاههای مربوطه قرار داده است. بنابراین به طور طبیعی مشکلاتی نیز بروز خواهد کرد بویژه اینکه میدانیم تعداد متقاضیان هم کم نیست و در هر استان شرایط خاص خود را دارند.
پیمان حقیقتطلب، پژوهشگر انجمن دیاران که به صورت تخصصی درباره مسائل مهاجران کار میکند و طی این مدت مدام با مادران و فرزندان بیشناسنامه آنها در ارتباط بوده میگوید: «حدود دو ماه از ابلاغ آییننامه گذشته اما تنها کاری که شاهدش بودهایم پیش ثبتنام اینترنتی جسته گریخته توسط ادارات اتباع استانها است. اولین استان اصفهان و بعد هم خراسان رضوی بودند که در اوایل تیرماه پیش ثبتنام را شروع کردند. بعضی استانها هم بعد از ۵۰ روز تازه به نقطه پیش ثبت نام رسیدهاند.
اما پیشثبتنام به معنای شروع جریان نیست. پرونده درخواست تابعیت وقتی آغاز میشود که مدارک تحویل گرفته شود. در پیش ثبتنام فقط گفته میشود که اسم شما ثبت شده و با شما تماس گرفته میشود تا فرد متقاضی سر موعد مدارکش را تحویل بدهد اما کی، اصلاً مشخص نیست. در بعضی استانها مثل استان فارس همین روند هم به آبان ماه موکول شده یعنی اوایل تیرماه نوبت دادند که آبانماه مدارک را تحویل بگیرند. استان سیستان بلوچستان، تهران و یزد هم پیش ثبت نام را شروع کردهاند. تنها استان خراسان رضوی از ۱۱ مرداد شروع به دریافت مدارک کرده و در کل این استان، همیشه در این زمینه متفاوت از بقیه بوده و همواره فوقالعاده عمل کرده است.»
البته در پیچ و خم پروسه شناسنامه گرفتن مسائل و مشکلات دیگری هم پیش میآید که خیلیها امیدوارند این مشکلات هم بزودی رفع شود و همه بتوانند شناسنامه بگیرند مثل مشکلی که زهرا، رقیه و فاطمه با آن روبهرو شدهاند. آنها در جنوب کرمان زندگی میکنند و مشکلشان این است که مادرانشان هم شناسنامه ندارند و طبق قانون نمیتوانند شناسنامه بگیرند چون اصلاً هویت مادر فعلاً قانونی نشده است.
زهرا میگوید: «با شوق زیاد رفتم شناسنامه بگیرم اما ناامید برگشتم؛ به من گفتند چون مادرت شناسنامه ندارد، نمیتوانی شناسنامه بگیری. آخر مادر من هم بیشناسنامه است، درست مثل مادربزرگم که او هم شناسنامه ندارد. آنها عشایر کوچنشین هستند و خیلیهایشان شناسنامه ندارند.»
رقیه اما مادربزرگش شناسنامه دارد. او هم با یک مرد افغانستانی ازدواج کرده و در نتیجه مادر رقیه بیشناسنامه شده و به دنبالش خود رقیه. طبق قانون جدید، مادر رقیه میتواند شناسنامه بگیرد اگر مدارکش کامل باشد و به دادگاه ارائه دهد. رقیه هم بعد از او میتواند اقدام به گرفتن شناسنامه کند اما فاطمه و زهرا که نه مادر بزرگشان شناسنامه دارد و نه مادرشان سرگردان ماندهاند.
حقیقتطلب درباره این مسأله و ابعاد حقوقیاش میگوید: «محروم بودن نسل دومیها از تقاضای شناسنامه برای فرزندانشان هنوز حل نشده. به این معنا که در بندی از قانون آمده در صورتی که مادر ایرانی قبل از تولد فرزند خود تابعیت ایرانی نداشته باشد از مزایای این قانون برای فرزند خود بهرهمند نیست. عبارت متناقضی که در سایت بیشتر استانها هم به چشم میخورد اما باید پرسید مادر ایرانی که تابعیت ایرانی ندارد، چگونه مادر ایرانی است؟ این موضوع باعث میشود باز عده زیادی نتوانند درخواست شناسنامه بدهند.»
متوقف شدن روند اجرایی پرونده کسانی که در آستانه دریافت شناسنامه بودهاند نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که میتوان به آن اشاره کرد. علی فرزند یک مادر ایرانی است؛ یکی از کسانی که دچار همین مشکل شده و به قول خودش ماههاست برای فعال شدن دوباره پروندهاش انتظار میکشد. او در استان هرمزگان زندگی میکند و میگوید نه تنها پاسخ مشخصی از کسی نمیگیرد که سایت اداره اتباع هم از کار افتاده است. به وزارت کشور هم مراجعه کرده اما پاسخ مشخصی نگرفته و به قول خودش مانده ویلان و آواره: «۱۰ ماه است که به خاطر اجرای قانون جدید از ادامه روند پرونده ما خودداری میکنند. شما را به خدا از مسئولان بخواهید زودتر تکلیف ما را مشخص کنند.»
حقیقتطلب در این باره توضیح میدهد: «این مسأله یکی از بزرگترین مشکلات متقاضیان است و ما پیغامهای خیلی زیادی در این مورد دریافت میکنیم. از مهر ماه پارسال که قانون جدید ابلاغ شد، اعطای تابعیت بر اساس قانون سال ۱۳۸۵ تقریباً متوقف شد. انبوهی از این پروندهها در وزارت امور خارجه بر اساس قانون قبلی باقی مانده بود که هر کدام از این پروندهها هم فرآیندهای ۴-۵ سالهای را طی کرده بودند و بسیاری از متقاضیان هم در آستانه دریافت شناسنامه بودند. افراد زیادی هستند که ترک تابعیت از افغانستان و عراق هم آوردهاند اما در مرحله آخر روند طبیعی کارشان متوقف شده و دچار وضعیت بیتابعیتی شدهاند.»
مریم هم برای گرفتن تابعیت مادر ایرانی ۴ سال پیش اقدام کرده، پدرش افغانستانی است و مادرش ایرانی. او میگوید: «امتحان قانون و سوگند و همه این مراحل را طی کردم و گفتند با اعطای تابعیتم موافقت شده و باید رد تابعیت کشور متبوع را بیاورم. بعد از دو ماه زنگ زدم گفتند دیگر نیازی نیست رد تابعیت بگیری فقط باید پدرت بیاید تهران تعهد بدهد و تمام. از آن زمان تا حالا پنج ماه گذشته اما به من میگویند باید دوباره از اول ثبتنام کنم یعنی همه آن مدت از بین رفت؟ پس آن همه وقت و هزینه چه ثمری داشت؟ یعنی باز باید از نو شروع کنم؟»
مجید هم دو سه سالی هست که دنبال گرفتن شناسنامه از طریق مادر ایرانی است. او میگوید: «تا همین چند ماه قبل گفتند باید منتظر باشید خبرتان کنیم امتحان قانون بدهید. بعد قانون جدید ابلاغ شد که گفتند نیاز نیست امتحان بدهید. اداره اتباع تهران میگوید از اداره اتباع استان پیگیری کنید آنها هم میگویند تکلیف شماها که در مراحل آخر هستید هنوز معلوم نشده. باید یک بخشنامه جدید بیاید که شما را بفرستیم ثبت احوال.»
کاش زهرا، فاطمه و رقیه و نسل دومیهایی که مادرانشان هم شناسنامه ندارند و خیلیهای دیگر که در انتظار شناسنامه هستند با قانون جدید صاحب شناسنامه شوند. خودشان که فکر میکنند حتماً راهی هست. آنها امیدوارند همچنان که خود را ایرانی میدانند، شهروند رسمی ایران شوند.