۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۰۵۹۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۱۹-۰۵-۱۳۸۸
کد ۸۰۵۹۳
انتشار: ۱۰:۲۶ - ۱۹-۰۵-۱۳۸۸

علی مطهری: "آقای حسین شریعتمداری بخواند"

در این پنج شب حتی یک قطره خون از بینی کسی نیامد زیرا مدیریت آن بحران به عهده فرد عاقلی به نام قالیباف فرماندۀ وقت نیروی انتظامی بود. اما وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود.

تابناک: در پی درج مقاله ای در کیهان خطاب به دکتر علی مطهری، ایشان در نامه ای جواب خود را برای این روزنامه ارسال کرد که  این نامه در کیهان به طور کامل منعکس نشد.

در توضیح وی در این خصوص آمده است:

توضیح: نظر به اینکه روزنامۀ کیهان از درج متن کامل پاسخ اینجانب به مقالۀ «آقای علی مطهری بخواند» خودداری و تنها یک چهارم آن را در روز دوشنبه 88/5/19 درج نمود و سپس اتهاماتی به این جانب وارد کرد که علاوه بر هویدا بودن نشانه های خامی و کم سوادی از آن - مانند این که قیاس در منطق را بی پایه ترین نوع استدلال دانسته است- که پاسخ آنها در بخش چاپ نشدۀ مقالۀ اینجانب موجود بود، لذا متن کامل پاسخ خود را در اختیار آن رسانه محترم قرار می دهم تا ظلم کیهان که با همۀ منتقدان به همین شیوه رفتار می کند بر مردم شریف ایران به ویژه بسیجیان عزیز آشکارتر گردد.

متن کامل پاسخ سانسور نشدۀ علی مطهری به کیهان

آقای حسین شریعتمداری بخواند

در شماره پنجشنبه 15/5/88 روزنامه کیهان مقاله ای تحت عنوان «آقای علی مطهری بخواند» به نام آقای محمد امینی درج شده بود که چون شامل توجیه شرعی و ایدئولوژیک ظلمهایی است که در حوادث بعد از انتخابات از طرف نیروهای امنیتی کشور بر مردم روا داشته شد، سکوت درباره آن را جایز ندیدم و البته از اهانتهایی که به شخص اینجانب شده بود در می گذرم و پاسخ را خطاب به جناب آقای شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان می نویسم از آن جهت که با شناختی که از روزنامه کیهان دارم می دانم که این گونه امور در این روزنامه به حکم ماهیت امنیتی آن به شکل پروژه دیده می شود که مثلا بناست فلان شخصیت یا فعال سیاسی را خراب کنیم و البته در این راه معمولا هدف وسیله را توجیه می کند و هم از آن جهت که سطرسطر این گونه مقالات بلکه همه مقالات سیاسی و اجتماعی که در کیهان درج می شود باید مطابق میل جناب شریعتمداری باشد.

از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی تفاوتی نسبت به ناراستیهای حکومت، آنهم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار می رود و دوستیهای آن با انقلاب و ولایت فقیه از قبیل دوستیهای خاله خرسه است که معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازی آن از دوست سازی آن بیشتر است.

به عنوان نمونه آیا در روزهای اخیر، کیهان به طور جدی درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاهها و لزوم معرفی و مجازات عاملان آن خبر یا مطلبی درج کرده است؟ گرچه برای پاسخ به نظرات اینجانب مجبور شده است اشاره ای به این موضوع بکند. همین مقدار هم نسبت به کیهان قابل تقدیر است، شاید هم از دست آقای شریعتمداری در رفته است.

از همین جا پاسخ اینجانب به این پرسش که چرا برخی مقاله هایم در روزنامه اعتماد ملی و مانند آن چاپ می شود روشن می گردد و آن این است که اساسا کیهان و برخی روزنامه های دیگری که خود را اصولگرا نامیده اند مقالات امثال اینجانب را که به دردهای جامعه می پردازد و با مذاق توجیه گر آنها سازگار نیست درج نمی کنند، چنان که کیهان بارها مقالات اینجانب را پس فرستاده است. زبان حال کیهان این است که ما مقالات شما را چاپ نمی کنیم، شما هم حق ندارید به روزنامه های دیگر بدهید و اگر دادید ما در ستون «کیهان و خوانندگان» از قول مردم! انتقاد می کنیم.

اما درباره مقاله مذکور، نویسنده محترم استدلال خود را بر چند پایه قرار داده است: اول اینکه همان طور که علی علیه السلام «حق مطلق» و معاویه «باطل مطلق» بود، در ماجرای اخیر نیز یک طرف حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است. بطلان این سخن آشکار است. دو طرف ماجرای اخیر حق و باطل را ممزوج کرده اند گرچه کفه حق در یک طرف و کفه باطل در طرف دیگر برکفه مقابلش می چربد. حمایت ولی فقیه از یک طرف این ماجرا دلیل بر این نیست که آن طرف حق مطلق است و طرف دیگر باطل مطلق. مثلا همان طور که آقای موسوی با اصرار بر مسأله تقلب، مردم را تشویق به حضور در خیابانها کرد و زمینه آشوبها را فراهم نمود، آقای احمدی نژاد نیز با نحوه خاص مناظره خود با آقای موسوی و اتهام زنی به افراد غایب در آن جلسه، آغازکننده این ماجرا و عامل اصلی پدید آمدن فضای احساسی و هیجانی و تنگ شدن فضای عقل و تدبیر و زمینه ساز آشوبها به شکل دیگر بود.

پایه دوم استدلال نویسنده محترم این است که در چنین میدانی که یک طرف، حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است، اهل حق از هر وسیله می توانند استفاده کنند و هر ظلمی در حق اهل باطل رواست. اگر جوانی را که برای تماشای تجمعی آمده یا در آن تجمع شرکت کرده و حد اکثر شعار داده، گرفتند و به بازداشتگاه کهریزک بردند و پس از دو هفته جنازه او را در حالی که آثار ضرب و شتم بر روی آن باقی است و فک او را شکسته اند تحویل خانواده اش دادند، خانواده ای که در این دو هفته از هر گونه اطلاع رسانی درباره فرزندش محروم بوده، مسئله مهمی نیست، بلکه حقش بوده چون اهل باطل بوده است!

پایه سوم استدلال نویسنده آن مقاله این است که مسئولیت وارد آمدن صدمه جسمی و حتی قتل این گونه افراد به عهده رهبران گروه باطل است که اینها را به میدان آورده اند گرچه اهل حق از بدترین روشهای غیرمجاز استفاده کرده باشند. سخن معاویه در جنگ صفین که پس از شهادت عمار یاسر و سخت شدن کار بر او (چون پیامبر(ص) دربارۀ عمار فرموده بود تو را گروه سرکش خواهند کشت) گفت عمار را علی کشت که او را به این جنگ آورد، این سخن از نظر نویسنده آن مقاله در صورتی که معاویه اهل حق بود و علی علیه السلام اهل باطل، درست بود، مهم این است که در گروه اهل حقیم یا اهل باطل.

بطلان این مطلب نیز بدیهی و آشکار است. اساسا اهل حق یا باطل بودن در این مسئله دخالتی ندارد، سخن در این است که عمار یاسر مستقیما به دست چه گروهی کشته شد، لشکر معاویه یا لشکر علی؟ در ماجرای امروز ما نیز سخن در این است که افرادی مانند محسن روح الامینی و محمد کامرانی که در اثر رفتار خشونت بار در بازداشتگاهها به قتل رسیده اند مستقیما توسط چه گروهی شکنجه و کشته شده اند و این ظلم بزرگ متوجه کدام گروه است؟ اگر این افراد به تشویق آقای موسوی به خیابان آمده باشند، در واقع آقای موسوی اینها را سالم به بازداشتگاه تحویل داده است، چرا خانواده آنها باید جنازه شان را تحویل بگیرند؟! اگر توجیهات نویسنده مقاله را بپذیریم اصلا مردم در هیچ مسأله ای حق اعتراض ندارند و اگر اعتراض کنند می توان با آنها به هر نحوی برخورد کرد و حتی آنها را کشت زیرا آنها اهل باطل اند و ما اهل حق!

ممکن است گفته شود در یک بحران اجتماعی این گونه حوادث که به دست مأموران خاطی پدید می آید طبیعی است. در پاسخ می گوییم بله، ما هم قبول داریم که گاهی به دست مأموران خودسر چنین حوادثی پدید می آید، همچنان که در جریان فتح مکه به دست مسلمین، پیامبر اکرم (ص) اصرار داشتند که این کار بدون درگیری و خونریزی انجام شود اما خالد بن ولید، یکی از فرماندهان سپاه اسلام ، در گوشه ای از مکه به خاطر دشمنی های شخصی یک درگیری ایجاد کرد و هشت نفر را کشت. اما مهم این است که بعد از چنین حوادثی وظیفۀ ما چیست؟

آیا باید مانند روزنامۀ کیهان به بهانۀ حفظ نظام این حوادث را کتمان کنیم که گویی اتفاقی نیفتاده است، یا باید مانند پیغمبر اسلام عذر تقصیر به درگاه خدا ببریم و از این کار تبری بجوییم و خسارات وارده به مردم را جبران نموده و مجرم را مجازات کنیم، همچنان که رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی فرمودند کسانی به نام رهبری وارد کوی دانشگاه شدند و کارهایی کردند که دل انسان را خون می کند و در جای دیگر دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و مانند آن و اخیرا دستور حمایت از آسیب دیدگان و مجازات آسیب زنندگان را صادر نمودند.

اما متأسفانه مسئولان مربوط، این دستورات را جدی نمی گیرند زیرا تفکرشان مانند نویسندۀ مقالۀ کیهان این است که با معترضین به روند انتخابات اخیر چون اهل باطل اند هر گونه ای که بخواهیم می توان رفتار کرد و دستورات رهبری صوری است، در حالی که همان طور که رهبر انقلاب خوب تشخیص داده اند تنها راه فروکش کردن این بحران این است که مقصران دو طرف ماجرا مجازات شوند. لذا علاوه بر رسیدگی به اتهامات محرکان این حوادث، باید مأموران و فرماندهانی که مرتکب این فجایع شده اند با نام و نام خانوادگی و عکس در صدا و سیما و روزنامه ها معرفی شوند و مجازات آنها که از سوی دادگاه تعیین می شود اعلام گردد و ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند که این مجازاتها انجام می شود نه مانند داستان قتلهای زنجیره ای و قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب که معلوم نشد کار قاتلان و خاطیان به کجا انجامید.

نکته دیگر اینکه نویسنده مقاله کیهان به اینجانب اعتراض کرده است که چرا به شهادت نه تن از بسیجی ها و مظلومیت آنها توجه ندارید. پاسخ این است که رذالت آن گروه اندک که اعتراض آرام را تبدیل به اغتشاش کردند و به اموال عمومی آسیب رساندند و بسیجیان نورانی ما را به شهادت رساندند امری بدیهی است و مورد اختلاف نیست. به علاوه این بسیجیان شهید که اکنون ما در پرتو فداکاری آنها و همرزمانشان در آسایشیم و مقاله می نویسیم و خانواده های آنها، حامی و پشتیبانی به نام نظام جمهوری اسلامی دارند و نیازی به حمایت امثال بنده ندارند.

ما از مقتولان و مظلومانی سخن می گوییم که حامی ندارند و عده ای می خواهند قتل و ظلم به آنها را به نام حفظ نظام و اهل باطل بودن توجیه کنند. اینجاست که سکوت جایز نیست و سخن علی علیه السلام به یاد می آید که وقتی به اوخبر رسید که لشکر معاویه به شهر انبار تعرض کرده و خلخالی را از پای یک زن یهودی و اهل ذمَه که تحت حمایت حکومت اسلامی است بیرون آورده اند فرمود: اگر یک مسلمان پس از شنیدن این واقعه از غصه بمیرد از نظر من مورد ملامت نیست. اگر ما شیعۀ علی هستیم چگونه می توانیم دربارۀ جنایات اخیر ساکت بمانیم؟! اگر از غصه بمیریم مورد ملامت نیستیم.

از اینها گذشته، ما می توانستیم این بحران را به گونه ای مدیریت کنیم که بسیاری از این شهادتها و قتلها و آسیبها اتفاق نیفتد. می توانستیم آن هیجان عظیم معترضان را که به دنبال تبلیغات انتخاباتی و خصوصا مناظرات نامناسب و گاه ناجوانمردانه به اوج خود رسیده بود با دادن چند مجوز تجمع و ادامه مناظرات دربارۀ روند انتخابات در صدا و سیما به تدریج فروبنشانیم و با مردم عادی که مسأله دار و دچار شبهه شده بودند و واقعا فکر می کردند که در انتخابات تقلب شده با احترام برخورد کنیم، آنگاه می دیدیم که مهار این بحران به دلیل رشد اجتماعی و هوش بالای مردم ما کار چندان مشکلی هم نبوده است.

شما به سکوت در برابر به خاک افتادن «بسیجی» معترضید، ولی ما علاوه بر آن، به برخاک افکندن «بسیج» به خاطر رو در رو قراردادن آن با مردم عادی معترضیم.

به خاطر داریم که چند سال پیش در سالگرد حادثه 18 تیر در حوالی دانشگاه تهران و کوی دانشگاه به مدت پنج شب گروهی از مردم در خیابانها شعار می دادند و خودروها بوق می زدند و تجمعاتی برپا بود، اما در این پنج شب حتی یک قطره خون از بینی کسی نیامد زیرا مدیریت آن بحران به عهده فرد عاقلی به نام قالیباف فرماندۀ وقت نیروی انتظامی بود. اما وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود. اگر مدیریت انتظامی این بحران به دست افراد عاقل و باتدبیری چون سرداران قالیباف، طلایی، صفوی و علائی بود آنگاه در می یافتیم که مدیریت بحران یعنی چه.

نکته آخر اینکه نویسنده مقاله کیهان اینجانب را به پیروی از روش شهید آیت الله مطهری توصیه کرده است. این توصیه ناشی از شناخت ناقص ایشان از آن متفکر شهید است. آن بزرگوار در همان دو ماهی که پس از پیروزی انقلاب در قید حیات بود روی این گونه مسائل بسیار حساس بود. به خاطر دارم زمانی که سران رژیم گذشته را محاکمه و مجازات می کردند ایشان به عنوان نزدیکترین یار امام خمینی (ره) و رئیس شورای انقلاب، با آقای خلخالی تماس گرفتند و او را مورد عتاب قرار دادند که چرا با بازداشت شدگان بدرفتاری شده است و ما حق هیچ گونه تعرضی به آنها را نداریم، مجازات آنها همان است که دادگاه تعیین می کند.

به هر حال در شرایط حساس امروز همه باید تلاش کنیم کشور را به سوی آرامش و کار و تلاش و تولید سوق دهیم.

کلام خود را با سخنی از امیر المؤمنین (ع) خطاب به مالک اشتر پایان می دهم:

«از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق عذاب الهى را نزديك و مجازات را بزرگ نمى‏كند، و نابودى نعمت‏ها را سرعت نمى‏بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى‏گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خون‏هاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن. زيرا خون ناحق، پايه‏هاى حكومت را سست مى‏كند و بنياد آن را بركنده به ديگرى منتقل سازد»
 
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۵۸ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
آفرین بر آن شیر بر آن فطرت پاک و ضمیر تربیت شده بدست پدرت که اسوه فضل و اخلاق بود.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
خدای رحمت کند پدر و مادر کسانی که سخن حق را باجذابیت و منطق بیان می کنند جناب آقای مطهری اصولگرای واقعی هستند نه اسمی. موفق و پیروز باشند.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۵۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
درود بر تو و روح پاك پدرت كه چنین پسر مردي را تربيت كرد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۵۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
واقعا برای علی مطهری متاسفم ای کاش ایشان بجای این اظهارنظرها میرفت یکدوره کتابهای پدرش را میخواند
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
آقای مطهری نامه شما دارای موارد قابل نقد است. چندین مورد تحریک آمیز می نویسید سپس توصیه به آرامش میکنید؟ و... بهتر است به معلمی بپردازید.این کارها لوازم فراوانی دارد که امثال ما نداریم.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۱۸ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
الحق که پسر شهید مطهری هستی خدا انشااله شما را خیر دهد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۲۵ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
خداوند شما را از اسلام و مردم ایران نگیرد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۲۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
الحق که شیعه خلف علی هستی و فرزند خلف شهید مطهری.. خدا پشتیبان مظلومان است.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۳۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
آقای مطهری احسنتم! خداوند این انقلاب را باشما از دست این افراطیون بی تدبیر نجات دهد
آقای شریعتمداری در صورت تمایل بداند:
من معتقدم سپیده سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۰۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
درود بر آقاي مطهري اسلام را کلام و رفتار حق زنده ميکند . بر بزرگان است که با شناخت شرايط جلوي افراط و تفريط را بگيرند .و فتنه ها را خاموش کنند .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۰۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
الحق و انصاف تمامي تلاشهاي دكتر مطهري كه بحق فرزند آن شهيد بزرگوار است، دلسوزانه و از سر خيرخواهي است و جوهر تمامي اقدامات وي برقراي تعادل در اين شرايط است.خدايا از افراط و تفريط ها و خسارات آن بر امت اسلامي و شيعه به تو پناه مي بريم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
آقای علی مطهری و برخی از همفکران ایشان در اوج بحران و درگیری روزه سکوت پیشه کرده بودند و به نوعی تشکیک داشتند حالا که آبها از آسیاب افتاده و همه چیز به حالت عادی برگشته اعلام می کنند که اگر چنین میکردیم بهتر بود. معما چو حل گشت آسان شود.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۶ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
خدا رحمت کند شهید مطهری را که فرزندی چون شما دارد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
الحق که فرزند شهید مطهری هستی درود.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
درو بر تو و پدر شهید و پاکت و همه شهدای انقلاب
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
خداراشكر كه دركشورمان چنين انسانهاي واقع بيني مانندايشان را داريم كه يادگار شهيد بزرگوارمرتضي مطهري هستند.برادرعزيزم سلامت باشيد كه باگفتارتان تسكين دردهامي شويد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
درود فراوان بر این فرزند راستگو و رشید آیت الله مطهری
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۹ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
خدا رحمت کند شهید مطهری را . کاش امثال ایشان و شهید بهشتی و شهید هاشمی نژاد را از ما نمی گرفتند تا اسلام ناب امام راحل را از زبان شاگردان واقعی آن بزرگوار می شنیدیم نه مطرودان امام
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۴۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۹
0
0
به نظر من آقای مطهری یک آزاداندیش منصف و باوجدان است که تا حدود زیادی شرایط یک اصولگرای متعهد و واقعی را دارا می باشد امید است ایشان الگویی باشند برای کسانی که وابستگیهای حزبی و جناحی و طعم فریب دهنده قدرت چشمان حقیقت بین انها را کور کرده و انها را رهسپار جهنم نموده وقت ان است که همه به خود اییم و در خلوت وجدان خویش حقیقت را بپذیریم تا خوشبخت شویم.
وبگردی