تحلیل حسین شریعتمداری از انتخابات دیروز

حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان "راه بي بازگشت" نوشت:
يك گروهك ضد انقلابي كوچك و كم اهميت بود در دهه 60، عمري به كوتاهي عمر پشه داشت كه به قول سعدي نمي دانست «اين باغ از كجا است» چرا كه در بهاران زاده شده بود و مرگش در «دي ماه» همان سال بود. اين گروه كوچك كه مثل همه گروه هاي ضد انقلاب از «كنگر» آمريكا تغذيه مي كرد، آن سال ها در پاريس «لنگر» انداخته بود. امروزه وقتي نگارنده به مواضع آن روزهاي گروهك مورد اشاره مي نگرد و اين مواضع را با مواضع آمريكا مقايسه مي كند بدون كمترين اغراق و گزافه، مواضع آن گروهك ضد انقلاب كوچك و فكسني را بارها پخته تر! و سنجيده تر از مواضع آمريكا مي بيند!

 سركرده اين گروهك ضد انقلاب به دليل چند دهه حضور در ايران- دوران طاغوت- و آشنايي با فرهنگ ديني اين مرز و بوم وقتي مي خواست براي گروهك خود امتيازي قائل شده و آن را به رخ ساير گروه هاي ضد انقلاب بكشد، روي يكي از رخدادهاي داخلي كه وقوع آن به آساني و با قاطعيت قابل پيش بيني بود، انگشت مي گذاشت و از چند روز قبل اعلام مي كرد كه از هواداران داخلي خود خواسته است در فلان روز به نشانه حمايت از اين گروه دست به فلان كار بزنند! مثلا- اين نمونه ها واقعي است- چند روز مانده به سالروز شهادت يكي از ائمه اطهار(ع) با سر و صدا از طريق راديوهاي فارسي زبان بيگانه كه در خدمت جريانات ضد انقلاب بود- و هست- اعلام مي كرد از هواداران داخلي خود خواسته است به نشانه حمايت از اين گروه و ابراز مخالفت با جمهوري اسلامي ايران، در آن روز پيراهن مشكي بپوشند و بر سردر مغازه هاي خود پرچم سياه نصب كنند...!!... دقيقاً شبيه آن كه از هواداران خود خواسته باشد به نشانه اعتراض عليه نظام اسلامي ايران، شب ها پابرهنه بخوابند! و هنگام خواب چشم هاي خود را ببندند!... احمقانه است؟! ولي گروهك ياد شده در كارنامه عمر كوتاه خود نمونه هاي فراواني از اين دست دارد كه هرچند مضحك است اما از برخي مواضع آمريكايي ها مخصوصاً، توصيه هاي آنان به مردم ايران! در جريان انتخابات سنجيده تر است!... چرا؟! براي آن كه گروهك مزبور از مردم چيزي را مي خواست و دست زدن به اقدامي را به عنوان حمايت درخواست مي كرد كه وقوع آن قطعي بود! مردم مسلمان ايران به روال هميشگي و به علت شيفتگي خود به اهل بيت (ع) در سوگ هر يك از امامان معصوم(ع) لباس مشكي مي پوشند و پرچم سياه بر فراز خانه ها و مغازه ها نصب مي كنند و در انجام اين وظيفه فارغ از خواسته اين و آنند.

 اما آمريكايي ها در آستانه انتخابات از مردم چيزي را مي خواهند و انجام كاري را توصيه مي كنند كه با آموزه ها و باورهاي ديني و ملي مردم فاصله اي طولاني دارد و اين فاصله، گاه در حد تضاد و تناقض است و صد البته، پاسخ منفي مردم به اين درخواست ها نيز پيشاپيش قابل پيش بيني است و هم از اين روي مي توان گفت، مقامات ارشد آمريكايي از يك گروهك چند نفره دست نشانده خود نيز كودن تر هستند.
مروري بر تبليغات رسانه اي آمريكا و متحدانش در آستانه هر انتخابات حكايت از آن دارد كه همواره از مردم خواسته اند در انتخابات شركت نكنند و از اين طريق بر طبل مخالفت با نظام جمهوري اسلامي ايران بكوبند! ولي در تمامي موارد- بدون استثناء- نتيجه اي معكوس گرفته اند و بعد از ناكامي نيز، هيچگاه نيازي به توضيح درباره تحليل غلط و برداشت غيرواقعي خود نديده و در اين باره سكوت كرده اند و يا بدون آن كه به روي نامبارك خود بياورند، ساز ديگري را به مخالفت كوك كرده اند.
و اما، تبليغات آمريكايي ها در آستانه انتخابات سه گانه اخير، چرخش محسوسي داشت كه موضوع اين نوشته است. اين بار رسانه هاي آمريكايي و جريانات وابسته يا نزديك به آنان، از تحريم انتخابات سخن چنداني به ميان نمي آوردند، بلكه برخلاف گذشته در بسياري از موارد، مردم را به حضور در انتخابات نيز تشويق مي كردند و از آنها مي خواستند براي مقابله با «اصولگرايي» به نامزدهاي «جبهه اصلاحات» رأي بدهند! اين چرخش يكصدوهشتاد درجه اي اگرچه هرگز به مفهوم- خداي نخواسته- همخواني جبهه اصلاحات با دشمنان خارجي نيست ولي به وضوح نشان مي دهد كه اضطراب و سراسيمگي دشمن از فراگيري گفتمان اصولگرايي واقعيتي انكارنكردني است، چرا كه اصولگرايي مطابق تعريف دقيق و حكيمانه رهبر معظم انقلاب كه بسيار فراتر و وسيع تر از تعريف اين يا آن گروه اصولگراست، بازگشت به خط اصيل انقلاب و آموزه هاي اسلام ناب محمدي (ص) است كه امام راحل ما (ره) بنيانگذار آن، رهبر معظم انقلاب پرچمدار و توده هاي مردم راهيان راه آنند.

اين بار و در انتخابات سه گانه اخير، هرچند كه آمريكايي ها در تبليغات خود از تحريم انتخابات به شركت در انتخابات- به منظور مقابله با اصولگرايي- تغيير تاكتيك داده اند ولي اين تغيير تاكتيك در حالي است كه اصولگرايي طي چند سال اخير به يك استراتژي پايدار در نگاه مردم و مسئولان نظام تبديل شده است به گونه اي كه با توجه به شواهد و قرائن غيرقابل انكار با جرأت مي توان گفت كشور در مسير اصولگرايي با گام هاي بلند پيش مي رود و مسيري بي بازگشت را طي مي كند.

اگرچه هنوز نتايج انتخابات اخير به طور كامل مشخص و اعلام نشده است ولي آخرين خبرها از سراسر كشور و حوزه تهران حكايت از آن دارد كه اصولگرايي- تاكيد مي شود كه اصولگرايي با تعريف حكيمانه و جامع رهبري- پيروز اين ميدان است.

و بالاخره، بي آن كه قصد جسارت به خواهران و برادران حاضر و فعال در جبهه اصلاحات در ميان باشد و يا خداي نخواسته درپي تخويف آنان باشيم بايد به يك حقيقت روشن و خالي از ابهام اشاره كرد. با اين توضيح كه؛ هرچند مدعيان اصلاحات هنوز تعريف مشخصي از اصلاحات مورد نظر خود ارائه نكرده اند و هريك در تعريف اصلاحات، ساز جداگانه اي مي نوازند ولي چنانچه تعريف ناقص و نامفهوم آنان نيز پذيرفته شود بايد گفت كه اصلاح طلبان مي توانند رقيب اصولگرايان باشند ولي اصلاح طلبي هرگز رقيب اصولگرايي نيست و اصولگرايي به روايت رهبري- كه خود كليد بازگشت آن را زده و با تدبير و حكمت مديريت كرده اند- در بستري قرار دارد كه اصلاحات به معني واقعي- و نه مفهوم ناقص و رايج آن- تنها در اين بستر قابل تعريف است نه آن كه مقوله اي جداگانه در نقطه مقابل اصولگرايي باشد و البته اگر دوستان مدعي اصلاحات به اين واقعيت توجه نمي كنند و گاه در تعريف اصلاحات، بيرون از دايره آموزه هاي اسلام و انقلاب گام برمي دارند، گناه اصولگرايي چيست؟ اين دوستان قبل از هر چيز بايد ديدگاه خويش را اصلاح كنند تا از قافله اصولگرايي كه به گفتمان فراگير در كشور تبديل شده و با شتاب پيش مي رود باز نمانند كه اين گفتمان و اين راه غيرقابل بازگشت است.

تماشاخانه

چه بلایی سر ارس آمده است؟/ وضعیت بد پلنگی که در معرض انقراض است (فیلم)

تقسیم عجیب بودجه‌های فرهنگی؟ / وقتی میراث فرهنگی کمبود بودجه دارد اما بعضی نهادها پول‌های کلان می‌گیرند (فیلم)

فیلم های دیگر