۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۲۲۷۳
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۲ - ۰۴-۰۶-۱۳۸۸
کد ۸۲۲۷۳
انتشار: ۱۴:۲۲ - ۰۴-۰۶-۱۳۸۸

نقش اساطير ايراني در افسانه "جومونگ"

تمام قصه جومونگ که بخشي از تمدن کره به حساب مي آيد همين چندنکته است که دو کارگردان اين سريال ،خواسته يا نخواسته، با بهره گيري از فرهنگ و تمدن سرزمين ارتش آهنين يعني"ايران باستان"، اين سريال را رونق بخشيده اند.


سريال کره اي"افسانه جومونگ"(Jumong)که در زبان کره اي به آن (پسر آسمان) نيز مي گويند، اين روزها به عنوان يکي از پربيننده ترين سريال هاي آسياي شرقي در ايران محسوب مي شود.

به گزارش ایرنا دراين سريال که محصول 2006شبکه" MBC" است و در81 قسمت ساخته شده، بازيگراني همچون"سونگ ايل گوک"درنقش جومونگ،"هان هاي جين" در نقش سوسانو ،" کيم سونگ سو" در نقش شاهزاده تسو، "جوون کوانگ يول" در نقش امپراتور گوموا و " اُه يون سو" در نقش بانو يوها ايفاي نقش کرده اند.

پسر آسمان، افسانه اي کره اي است که داستان آن به 37 سال پيش از ميلاد مسيح باز مي گردد که در آن اسطوره ي پادشاهي سرزمين افسانه اي به نام"گوگوريو" رقم مي خورد.

در متون کهن اين افسانه اختلافاتي دربارهاينکه پدرواقعي جومونگ چه کسي بوده ،وجود دارد،اما دربرخي از متون کهن کره اي از جومونگ پسر" هه موسو " به عنوان (پسر آسمان) و يوهوا (دختر خداي رودخانه) نام برده شده است.

در اين متون آمده است که " هه موسو" دختر رودخانه ها يعني يوهوا را در کنار رودخانه ملاقات کردجايي که او به حمام کردن مشغول بود اما خداي رودخانه هه موسو را که به آسمان بازگشت نمي پذيرد و پس از آن خداي رودخانه Ubalsu معشوقه " گوموا دانگ بويو" پادشاه شد.

در اين متون بيان مي شود که يوهوا توسط نور خورشيد آغشته يا باردار شد و اين زن که به عنوان خداي رودخانه است تخم مرغي را زايش مي کند که گوموا سعي در نابودکردن آن دارد و مي کوشد با مشارکت حيوانات به تخم مرغ آسيب برساند اما حيوانات از تخم مرغ محافظت مي کنند تا آسيبي به آن نرساند و بعد گوموا تخم مرغ را به يوهوا برگردانده و از تخم مرغ پسربچه اي به دنيا مي آيد که جومونگ نامگذاري شده که به معني "کماندار ماهر" در زبان باستاني Buyeoاست.(1)

جومونگ در سن 40 سالگي درگذشت و شاهزاده" يوري"(پسر جومونگ) که در سن 20 سالگي يکي از راهزان معروف بويو بود، جانشين او مي شود و پس از مرگ جومونگ، او را در يک قبرهرمي شکلي دفن مي کند و پس از مرگ به او "چومو سئونگ وانگ " لقب مي دهد.

قلمرو پادشاهي گوگوريو جومونگ،سرانجام توسعه يافت و به يک قدرت بزرگ تبديل شد.

گوگوريو به مدت 705 سال باقي ماند و در اين مدت 28 پادشاه ازخانواده سلطنتي "گو"بر آن حکمراني کردند تا اينکه توسط نيروهاي متحد تانگ سيلا مورد هجوم قرار گرفت و امروزه فرزندان جومونگ از لقب"گو"در نام خانوادگي خود استفاده مي‌کنند.

تمام قصه جومونگ که بخشي از تمدن کره به حساب مي آيد همين چندنکته است که دو کارگردان اين سريال ،خواسته يا نخواسته، با بهره گيري از فرهنگ و تمدن سرزمين ارتش آهنين يعني"ايران باستان"، اين سريال را رونق بخشيده اند.

بهره گيري از افسانه آرش کمانگير ايران که در پرتاب کمان و زه کشي سرآمد افسانه هاي تاريخي جهان باستان است،بهره گيري از فاصله گذاريهاي هنر تعزيه ايراني، کاربرد رنگها براي عياري و پهلوان منشي ايراني حاصل تحقيقات پيش از سريال جومونگ از سوي کارگردانان و نويسندگان اين مجموعه است.(3)

در افسانه جومونگ، در نهايت سوسانو از جومونگ جدا شد و فرزندانش را نزد جومونگ باقي گذاشت تا جومونگ با زن نخستش به حکومت بر گوگوريو بپردازد.

همه قصه اين افسانه که کره ايها به آن مي بالند،از نظر درام سينمايي در عشق دوگانه جومونگ نسبت به بانو سويا و سوسانو وگمشدگي يوري فرزندش مي گذرد که همه پيش فرضهاي تاريخي اين سريال را پيش مي برد اما واقعيت اين است که اين درام درمقايسه با تاريخ اسطوره اي ايراني بسيارمعمولي و پيش پافته محسوب مي شود.

اين سريال در ايران در حالي مورد استفاده مخاطبان قرار مي گيرد که ادبيات اين کشورسرشار از اسطوره هاي بزرگ تاريخي است که شاهنامه فردوسي تنها بخشي از آن را پوشش مي دهد.

اسطوره هاي ايراني با ديوهاي غيرقابل تصور بشر درمي افتند و براي سربلندي ايران حتي از خون فرزندانشان مي گذرند کمااينکه عقده پسرکشي سهراب نيز به عنوان بزرگترين تراژدي اسطوره اي دنيا،در ذهن تاريخي ميراث جهان ثبت مي شود.

از سوي ديگر"گردآفريد"، شيرزني اسطوره اي براي دفاع از مام مهين در نبردي عظيم به جنگ دشمنان ايران مي رود و قهرمانانه در راه ايران با پيل تنان مرد، به ستيز و نبرد رودررو برمي خيزد.

"آرش"معروفترين کمانگيراسطوره اي تاريخ جهان است که درروايت بين النهرين وعيلامي از او به عنوان"خورشيد"ياد مي کنند واو را تعيين کننده مرز اميراتوري باستاني ايران مي دانند.

"سيمرغ" پرنده اسطوره اي ايرانيان باستان بوده که در آن جنگاوران با نصب يک پر سيمرغ بر کلاه خود خويش و يا نصب آن بر پرچم لشگر برتمام دشمنان پيروز مي شدند وآتش زدن پر سيمرغ روايت شاهنامه تراژيک مي کند درحالي که پرنده ارتش دامول سريال جومونگ همان سيمرغي است که در متون باستاني ادبيات ايران نشانه جنگاوري بوده است.

"اسفنديار"رويين تن نيزاسطوره بزرگ پهلوانانه ايراني است که هيچ تيري سنگي وآهنيني حتي بدون پوشين زره آهنين بر بدن وي کارساز نبوده و تنها نقطه ضعف اسفنديار چشمهاي او بوده که به دليل داشتن چشمهاي مغموم، هميشه سر به زير مبارزه مي کرده است.

"کاوه"اسطوره آهنگري که موفق به ساخت زهي نفوذناپذير مي شود وبا برافراشتن بيرق آهنگري خويش به همراه "فريدون"ديگر اسطوره ايراني بر ضحاک ستمگر فائق مي آيد درحالي که در سريال جومونگ هيچ اشاره اي به دانش زره آهنين که در عصر باستان تنها در اختيار ايرانيان بوده است، نمي شود.
"ابومنصور ثعالي"مورخ قرن پنجم در باره اين درفش آورده است:"فريدون پس از آسودگي از کار ضحاک،چرم کاوه را به جواهر بياراست و درفش کاويان ناميد" و حال، اين همان درفش نفوذ ناپذيري است که در روايت کشورهاي ديگر نيز با نام ايران شناخته شده است.

در پديدارشناسي اسطوره هاي ايران،زنان هميشه نقش آفرين بوده اند، چه اين که رستم به عنوان"تهمتن" و پهلواني که پشتش درکشتي هرگز به خاک نمي رسد، به تهمينه در سمنگان دل مي بندد تا بواسطه او"سهراب"به دنيا آيد وتراژدي پسرکشي رقم بخورد.
در اين داستان رستم بي آنکه فرزندش را بازشناسد در برابر او به ميدان مي رود وهنگام فرود آمدن خنجر بر پشت سهراب، نشانه اي از فرزند خود باز مي يابد که اين تراژدي به صورت حرفه اي از داستانهاي ايراني، گرته برداري و در افسانه کره اي روايت مي شود بي آنکه درذات افسانه کره اي چنين روايتي از ابتدا وجود داشته باشد.

فناناپذيري"گيل گمش"،"آناهيتا " بانوي آب،"جمشيد"پديدآورنده آتش،"بهرام گور" اسطوره رقابت،" سياووش" اسطوره عبور ازآتش،"چيستا " اسطوره دانايي و اسطوره هاي ديگر همه در تاريخ ايران، زيست تاريخي دارند.
در ايران باستان اسطوره ها نمادي از مروت و پهلواني بوده و نبردهاي اسطوره هاي ايراني با دشمنان نبردي تن به تن بوده و هر اسطوره در نبرد داراي يک تخصص نظير تيراندازي بر روي اسب(قيقاج)، شمشيرزني،نيزه افکني،کشتي گرفتن و شال اندازي بوده اند.

اما سريال جومونگ در حالي از نظر اسطوره اي روايت داستاني مي شود که همه اين اسطوره هاي ايراني، پيش از افسانه جومونگ در ايران نسل به نسل و زبان به زبان بيان شده است.

آنچه مسلم است، انبوه گرايش مخاطب ايراني به اين سريال کره اي،به دليل وجود اسطوره پذيري ايرانيان در تاريخ ادبيات اين کشور است به گونه اي که براحتي باورپذيري سريال تاريخي را براي مخاطب ايراني رقم مي زند.

امپراتوري"هان"دراين سريال که به تعبيري از آن به امپراتوري چين نيز ياد مي شود، در تاريخ باستان يکي ازضعيف ترين امپراتوريها بوده که خراج سنگيني در ابتدا به امپراتوري يونان،سپس امپراتوري ايران و امپراتوري افسران مقدوني مي پرداخته و ايران درعصر امپراتوري"هان" داراي مجهزترين ارتش تاريخي بوده و با داشتن ارتش آهنين داراي زره پوش هاي نفوذ ناپذيري، مرزهايش تا امپراتوري مصرگسترش داشته وامپراتوري هان با تاييد نظر ايران باستان تعيين مي شده است.

اينک سريال جومونگ درحالي در ايران مورد استقبال قرار مي گيرد که در خود کشور کره جنوبي چندان با اقبال مخاطبان خاص روبرو نمي شود.(4)
گرچه کشش بيش از اندازه قصه و روايت داستاني سريال و بهره گيري از تاريخ اسطوره اي باعث موفقيت اين سريال شده، اما بي آنکه کسي بداند برداشت آزاد از اسطوره هاي ايراني در اين کار، برخي از مخاطبان ايراني حس همذات پنداري با اين سريال پيدا کرده اند.

مشترکات اسطوره اي در اين سريال باعث شده است تا در برخي از موارد حتي مخاطب از جومونگ زدگي به جومونگ شدگي سوق يابد و اين نوع پردازش داستاني از صحفه جادويي تلويزيون مخاطب را" سحر" مي کند واو را تا آستانه باورپذيري قصه پيش مي برد.

در اين راستا، برخي از رسانه هاي بازارگرا (زرد) در ايران با دامن زدن به حواشي اين سريال آن قدر در باره آن مطلب نوشته اند تا به حس باورپذيري و "اين هماني " سريال کمک کنند به گونه اي که مخاطب حس کند که انگار در سرزميني دور در حال زندگي با اسطوره هاي کره اي است.

بي توجهي به اسطوره هاي ايراني درساخت سريال هاي داخلي و وطني باعث مي شود شکل جومونگ روي پيراهن، بشقاب، کاسه و ليوان مردم ايران نقش بگيرد واينگونه سفر"ايل گوک"(هنرپيشه کره اي) به ايران با استقبال زايدالوصف همراه شود.

ارجاعات درون متن:
(1)_ دانشنامه آزاد ويکيپديا_ صفحه انگليسي _افسانه هاي شرق
(2)_تاريخ اسطوره هاي جهان _ اميل شيلون
(3)_ مجله کره اي سينماي وانگ
(4)_همان
 
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۴۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
-
۱۶:۱۷ - ۱۳۸۸/۰۶/۰۴
10
12
ما ایرانی ها خیلی مهمیم!!!!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۲ - ۱۳۸۸/۰۶/۰۴
16
17
تو رو خدا بس كنيد . انگار تمام ملل دنيا در همه چيز از افسانه گرفته تا نانوتكنولوژي از ما عقب ترند . حس برتري احمقانه اي تمام شئونات ما ايرانيان را در برگرفته. دوست عزيز نويسنده اين فقط يك كار هنري تلويزيوني است . كارگردان هرتغييري دلش بخواد در تم داستان ايجاد ميكنه. مثل همين سلحشور خودمون كه داستان واقعي يوسف(ع) با داستان واقعي آخن اتون كه هيچ ربط تاريخي بهم نداشتند قاطي كرد و ياحتي به سفرهاي استاني پيامبر نيز رسيد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۳۵ - ۱۳۸۸/۰۶/۰۵
15
17
میگن حضرت آدم هم ایرانی بوده؟راسته (:
وبگردی