عصر ایران؛ بهاره لرستانی - طبق يافتههای جديد علمی میتوان با كمك "واقعيت مجازي" بر ترس از ارتفاع يا آكروفوبيا غلبه كرد. محققان اميدوارند با چنين يافتهای، تكنولوژی واقعيت مجازی بتواند نقش حائز اهميتی در مشكلات روانی ديگر نيز ايفا كند.
بر اساس بررسی پايگاه تحقيقاتی YouGov نفرت و بيزاری از ارتفاع در ميان مردم بريتانيا رايجتر از ترس از عنكبوت، مار يا سفر با هواپيما است. 23 درصد بزرگسالان بريتانيايی "شديدا" از ارتفاع میترسند و 35 درصد از ارتفاع ترس "كمي" دارند.
دانيل فريمن، پرفسور روانشناسی بالينی در دانشگاه آكسفورد میگويد: «آكروفوبيا رايجترين ترس است و با اينكه زندگی بسياری را تحتالشعاع قرار میدهد، افراد برای درمان آن اقدام نمیكنند. موضوع دلگرمكننده، ميزان تاثير درمان است؛ ميزانی كه بسيار زياد است.»
فريمن يادآور میشود داشتن یا نداشتن ترس از ارتفاع و بلندی نخستين جنبۀ سلامت روانی است كه با تكنولوژی واقعيت مجازی بر آن غلبه كردهايم. اما او میگويد در رويكردهای پيشين، طی درمان از واقعيت مجازی به عنوان ابزار كمك استفاده شد در حالی كه در سيستم جديد نيازی به حضور درمانگری آموزشديده نيست و وجود اين تكنولوژی به خودی خود كافي است.
درست چند ماه پس از اينكه "موسسۀ ملی مطالعات سلامتی" اعلام كرد 4 ميليون پوند برای درمان بيماریهای روانی با استفاده از واقعيت مجازی سرمايهگذاری كرده است، گزارش اين پروژۀ تحقيقاتی منتشر شد؛ پروژهای كه فريمن سرپرستی آن را برعهده دارد. اين تيم در حال كشف استفاده از واقعيت مجازی برای شرايط مختلف از شيزوفرنی تا افسردگی است.
ترس از ارتفاع، مشکل شخصیت اصلی فیلم "سرگیجه" بود. این فیلم آلفرد هیچکاک، بارها از سوی منتقدین به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شده است.
فريمن و همكارانش كه گزارش خود را در مجلۀ the Lancet Psychiatry منتشر كردهاند، 100 بزرگسال داوطلب را به صورت تصادفی به دو گروه تقسيم كردند؛ از 49 نفر درخواست كردند به مدت دو هفته دو يا سه بار در هفته، نيم ساعت هدست واقعيت مجازی بگذارند و به گروه ديگر برنامۀ درمانی مشخصی ندادند و آنها را در استفاده از هدست آزاد گذاشتند.
در مجموع، 47 نفر حداقل يك بار از هدست واقعيت مجازی استفاده كردند و به طور ميانگين هر فرد چهار و نيم بار اين هدستها را به كار برد.
اين تراپی شامل آواتار يك مربی میشود كه عملكرد فرد را ارزيابی میكند و سپس از او میخواهد طبقهای از ساختمانی مجازی را انتخاب كند و در آنجا فعاليتهايی را انجام دهد. مثلا گربهای را از روی شاخۀ درخت بردارد؛ بدين طريق مربی افكار ورای ترس فرد را میكاود.
از طريق پرسشنامههايی كه در ابتدای پروژه، پايان دو هفته درمان و دو هفته پس از آن به داوطلبان داده شد ترس از ارتفاع مورد ارزيابي قرار گرفت.
نتايج حاكی از آن بود كه ترس 49 فرد گروه واقعيت مجازی بهبود يافته است. ترس از ارتفاع اين افراد به طور ميانگين 68 درصد كاهش داشت. كسانی كه تحت هيچ درمانی قرار نگرفته بودند، ترسشان تغيير كمی داشت كه به طور ميانگين 3 درصد كاهش پيدا كرده بود.
فريمن دربارۀ اين نتايج میگويد: «نتيجه اين آزمايش بهتر از آزمايشی است كه در آن افراد با تراپيست رودررو میشوند. ما قياسی مستقيم انجام ندادهايم اما اگر به درمانهای آزمايشی ديگر نگاه كنيد، آزمايشهای واقعيت مجازي نتايج بهتری دارند.»
اين تيم تاثير مثبت اين آزمايش را حتی دو هفته پس از درمان مشاهده و اعلام كرد پس از استفاده از هدستها عوارض چندانی مشاهده نشده است. فريمن میگويد در حالی كه ممكن است برخي افراد ترجيح بدهند تراپيست را ببينند اما نتايج نشان میدهد "درمان با واقعيت مجازی" برای افراد سودمند بوده است.
همچنين ديگر مزيت درمان با واقعيت مجازی اين است كه افراد در پی درمان بيماری روانی نيستند چراكه نمیخواهند با تراپيست روبرو شوند و با او صحبت كنند.
اما اين مطالعه محدوديتها و موانعی هم داشت. كاهش ترس از ارتفاع بر اساس پرسشنامههايی بود كه خود افراد به آنها پاسخ دادند و مشخص نشد كدام جنبۀ درمان مجازی كمككننده است. همچنين اين مطالعه مشخص نمیكند كدام تاثير اين درمان در بلندمدت حفظ میشود.
دكتر وارن منسل، روانشناس بالينی از دانشگاه منچستر كه در اين پروژه شركت نداشت، از موثر بودن درمان با واقعيت مجازی غافلگير نشده است اما میگويد هنوز معلوم نيست اين درمان "بهتر" از درمان قراردادی "رو در رو" با تراپيست و تجربههای حقيقی است يا چطور میتوان تشخيص داد فرد بايد كدام درمان را دريافت كند.
اما منسل اضافه میكند واقعيت مجازی سودمند است چراكه پتانسيل افراد را برای كنترل موقعيتی كه در آن قرار میگيرند، نشان داد؛ موقعيتی كه شايد آزمايش آن در دنيای واقعی دشوار باشد.
اين موضوع مهمترين جنبۀ چنين درمانی است. منسل معتقد است اين تكنولوژی میتواند در مسائلی ورای ترس موثر باشد. او میگويد: «اغلب افرادِ دچار اختلال دوقطبی، دچار اختلال اضطراب نيز هستند. ريشۀ ترس در روانپريشی است و شايد راه حل جديد ما برای كمك به افرادی كه از بيماریهای خاص روانی رنج میبرند، همين درمان با واقعيت مجازی باشد.»