عصر ایران؛ یادداشت وارده - با نامۀ آقای کاظم صدیقی به دادستان عمومی و انقلاب تهران ماجرای زمین و باغ مشارالیه وارد مرحلۀ تازهای شده و سؤالات جدیدی را قابل طرح ساخته است.
هر چند یادداشت صدر عصر ایران با طرح 5 پرسش حق مطلب را به نیکویی ادا کرده و حاجت به نکتۀ دیگری نیست و عباس عبدی هم مانند همیشه از زاویۀ متفاوتی نگریسته و پیشبینی کرده در صورت حضور آقای صدیقی در نماز جمعه نمازگزارانی اقدام به ترک کنند ولی خالی از لطف نیست یک نکته را هم در حاشیۀ آن 5 پرسش دقیق و آن توییت هوشمندانه طرح کنیم: چه شد که از طالقانی به صدیقی رسیدیم؟ طرح این پرسش از این رو اهمیت دارد که نسل تازه بداند در تاسوعا و عاشورای 57 سه میلیون نفر دنبال طالقانی راه افتادند یا نصف تهران پشت سر او به نماز میایستاد و شیخ کاظم صدیقی نمیشناختند.
خس خس سرفههای طالقانی در سالهای 57 و 58 فوج فوج را جذب کرد نه سیمای اشکآلود شیخ کاظم صدیقی و این که خبرگزاری فارس هم کمپین به راه انداخته یعنی نگرانی جدیتر از آن است که تصور میشود و درون اردوگاه اصولگرایی هم صداهایی برخاسته.
اگر روزی فروغ فرخزاد گفته بود نام آن پرنده که از قلبها گریخته ایمان است حالا باید گفت نام آن پرنده اعتماد است و همین اعتمادسوزی کاری کرده که در انتخابات 11 اسفند - رقابت اصولگرایان با خودشان یا با آرای باطله - رأی نماینده اول تهران کمتر از 8 درصد واجدین شرایط است.