۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۵۹۰۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۳-۱۰-۱۳۸۸
کد ۹۵۹۰۳
انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۳-۱۰-۱۳۸۸

چه کسانی به دنبال واردات سيگار مارلبورو بودند

گفتيم اين قاچاق را انجام نده يا بيا با سياست هاي شرکت دخانيات کالايت را به طور رسمي وارد کن. عوارض و سود گمرکي بده و کالايت را در يک شبکه متعارف توزيع کن. بعد از جلساتي که داشتيم و وقت زيادي که تلف کرديم اين آدم مي گفت من قاچاقچي نيستم، من نماينده يک کمپاني هستم که سيگار را به صورت رسمي وارد مي کنم. اما ما مدارکي داشتيم که اثبات مي کرد اين فرد قاچاقچي است. وقتي بحث جدي تر شد، گفت من حاضر نيستم با شما همکاري کنم چون کار با شما براي من سودي به همراه ندارد. گفتيم اگر با ما همکاري و سيگار را از طريق قانوني وارد کشور کني چيزي حدود 35 درصد سود خواهي برد.
«سيگاري نيستم. حتي در زمان دانشجويي هم سيگار نکشيده ام. ليسانس زمين شناسي دارم. الان هم که در دهه پنجم عمرم قرار گرفته ام مشغول تحصيل در رشته کارشناسي ارشد شاخه تکتونيک (يکي از شاخه هاي رشته زمين شناسي) هستم. اگر هم مي بينيد مديرعاملي شرکت دخانيات را پذيرفته ام عمل به تکليف است. قبل از دخانيات در مجالس ششم و هفتم نماينده مردم خميني شهر بودم. نمي دانيد چقدر دلم براي مجلس و کميسيون صنايع و معادن تنگ شده است...» سيدمحمود ابطحي در اين گفت وگو درباره مافياي سيگار، قاچاق مارلبورو و متقاضيان واردات اين نوع سيگار با «اعتماد» سخن به ميان آورده است.

-اگر خاطرتان باشد آقاي احمدي نژاد ارديبهشت ماه سال گذشته در جمع مردم قم بحث مافياي سيگار را مطرح کردند. بعد از اين سخنراني جنابعالي به عنوان مديرعامل دخانيات برگزيده شديد. مي خواهم بدانم پس از يک سال و نيم که از اين سخنراني گذشته، بحث مافياي سيگار به کجا کشيده شد؟ اصلاً مشخص شد اين مافيا چه کسي يا کساني هستند؟

سوال بسيار مهم و ريشه يي را در صنعت دخانيات مطرح کرديد. صنعت دخانيات صنعتي است که با فعاليت هاي غيررسمي و غيرمتعارف عجين است. اين صنعت در کل دنيا حاشيه هاي غيرقانوني دارد که امپراتورهاي بزرگي هم دنبال توليد سيگار هستند و همان ها هم هستند که فعاليت هاي غيرمتعارف و غيررسمي را هدايت مي کنند. آمار نشان مي دهد يک سوم صنعت دخانيات دنيا از طريق قاچاق اداره مي شود.کالاي قاچاق کالايي است که عوارض نمي پردازد، سود گمرکي نمي دهد، هيچ قانوني بر فعاليت هايش مترتب نيست و کنترلي هم روي آن صورت نمي گيرد. وقتي هم قرار شد کالايي قاچاق شود هيچ کس نمي تواند به کيفيتش ايرادي بگيرد. حتي روي قيمت تمام شده اش هم نمي توان حرفي زد. لذا صنعت دخانيات با مافياي بزرگ پولي درگير است که در بازارهاي سيگار حضور دارد و در حقيقت آن را هدايت مي کند و جوش خورده است. بخشي از همين سيگارهايي که در بازار مي بينيد رسماً توسط توليدکنندگان وارد شده و بخشي از طريق قاچاق. اگر سيگارهاي قاچاق را به آزمايشگاه ببريد و توتون آن را مورد آزمايش قرار دهيد متوجه مي شويد چه ضايعاتي در آن است و چه خطراتي براي مصرف کننده دارد و مصرف کننده اين را نمي داند. پول هاي کلاني در اين وسط جابه جا مي شود. تنها جايي است که منابع مالي سرگرداني دارد و دنبال خودش شبکه ايجاد مي کند. اين مختص کشور ما نيست. در دنيا اين وضعيت حاکم است. اجازه بدهيد مساله را بازتر کنم. وارد کننده يي برندي را به کشور قاچاق مي کرد. آمديم با اين آقا به گفت وگو نشستيم و بحث کرديم. گفتيم اين قاچاق را انجام نده يا بيا با سياست هاي شرکت دخانيات کالايت را به طور رسمي وارد کن. عوارض و سود گمرکي بده و کالايت را در يک شبکه متعارف توزيع کن. بعد از جلساتي که داشتيم و وقت زيادي که تلف کرديم اين آدم مي گفت من قاچاقچي نيستم، من نماينده يک کمپاني هستم که سيگار را به صورت رسمي وارد مي کنم. اما ما مدارکي داشتيم که اثبات مي کرد اين فرد قاچاقچي است. وقتي بحث جدي تر شد، گفت من حاضر نيستم با شما همکاري کنم چون کار با شما براي من سودي به همراه ندارد. گفتيم اگر با ما همکاري و سيگار را از طريق قانوني وارد کشور کني چيزي حدود 35 درصد سود خواهي برد.

ولي او گفت در آن عرصه يي که من مي شناسم و قاچاقچيان دارند کار مي کنند، اگر سه کانتينر سيگار قاچاق کنيم و دولت دو کانتينر آن را بگيرد و آنها را جريمه کند آن يک کانتينري که دولت نتوانسته جلويش را بگيرد جبران آن دو کانتينر را که دولت گرفته، مي کند و سود هم مي دهد. پس ببينيد ارقام موجود در صنعت دخانيات ارقامي نجومي است، يعني وقتي من مي گويم اين صنعت با توليد حدود 48 درصد به نقطه سر به سر مي رسد پس ببينيد چقدر در اين صنعت سود وجود دارد که توليدکننده به توليدش ادامه مي دهد و در بازار رسمي کالايش را مي فروشد. ولي آن کسي که توليدش استاندارد نيست، مواد مطلوب به کار نمي برد، هيچ سيستمي براي نظارت بر خط توليدش وجود ندارد، عوارض نمي دهد، سود گمرکي نمي دهد، ماليات بر ارزش افزوده نمي دهد و از هيچ کس تبعيت نمي کند، سود بسيار کلاني مي برد و صاحب قدرت هم مي شود. من در يک مصاحبه يي اعلام کردم برآوردمان اين است که در صنعت دخانيات کشور سالانه سه هزار ميليارد تومان پول جابه جا مي شود. کمتر از يک سوم اين پول تقريباً در اختيار شرکت دخانيات است، در حالي که 52 درصد نياز بازار را تامين مي کنيم و 74 درصد بازار را مديريت کرده ايم. چون هر واردکننده يي که بخواهد سيگاري را به کشور وارد کند بايد از ما اجازه بگيرد. ما کمتر از هزار ميليارد تومان اين بازار را در اختيار داريم اما آنها با واردات رسمي و قاچاق، دو هزار ميليارد در اختيارشان است.

-اين عدد و رقم هميشگي بوده است؛ يعني سهم ها اين گونه تقسيم بندي مي شده؟

پنج سال قبل 15 درصد نياز بازار را شرکت دخانيات تامين مي کرده. 45 درصد از طريق قاچاق تامين مي شده و بقيه هم از راه واردات به کشور مي آمده. اما امروز رسيده ايم به وضعي که 74 درصد بازار را مديريت مي کنيم. ديگر کسي نمي تواند به دخانيات مطلبي را ديکته کند و بگويد شما اين کار را بکنيد يا نکنيد. ما هستيم که به آنها مي گوييم چه کنند، چه برندي را وارد کنند، توليد کنند و نياز بازارمان چيست. اين رويه به مذاق عده يي خوش نمي آيد. يک عده به راحتي از اين بازار ماهيانه هشت تا 9 ميليارد تومان سود داشته اند. اما دخانيات با توليداتش دارد سيگارشان را از بازار خارج مي کند. روزگاري سيگارهايي همچون زيکا، کاسپين و فروردين در جامعه محلي از اعراب نداشت. ولي امروز سيگار بهمن لايت جاي دانهيل را مي گيرد. زيکا جاي مونتانا و مگنا را گرفته. کاسپين سيگاري است که بسياري از سيگاري هاي قديمي به آن رو آورده اند.پس اين وضع که پيش مي آيد باعث مي شود امپراتورها ديگر نتوانند مثل سابق عمل کنند و بازار را در اختيار خودشان دربياورند. وقتي نمي توانند عمل کنند بيشترين فشار را به ما وارد مي کنند. به طرق مختلف شرکت دخانيات را زير فشار قرار مي دهند و اينجاست که استواري مديريت و نحوه حمايت بخش هاي فرادستي از اين بنگاه مي تواند در عملکردهاي ما نقش اساسي داشته باشد.

-من باز هم جواب سوالم را نگرفتم. به هر حال آقاي احمدي نژاد وقتي بحث مافيا را اعلام کرد لابد بر اساس اطلاعاتي گفته اند. حدود دو سال از زماني که ايشان افرادي را مافيا عنوان کرده اند، مي گذرد. آيا اين افراد به دستگاه قضايي معرفي شده اند و پايشان از دخانيات قطع شده است؟

بنده حضوري خدمت جناب آقاي رئيس جمهور در اين رابطه صحبتي نداشته ام که موضوع را دريافت و پيگيري کنم. ولي من امروز به حضورتان بگويم جرياناتي که قبلاً در صنعت دخانيات وجود داشت به آن شدتي که بود و عده يي از سهم خواهان دور و بر دخانيات را گرفته بودند و مي گفتند ما اينقدر بازار را مي خواهيم ديگر نيستند. فقط يک مجموعه ما را گرفتار کرده، آن هم مجموعه يي است به نام سيگار مارلبورو. آن هم دليل دارد. سياست کلي ما در توليدات خارجي اين بوده که هر کمپاني خارجي که در بازار ما در ابتداي دولت نهم سهم داشته و سيگارش را مردم مي کشيدند و ذائقه ايجاد مي کرده شرکت دخانيات آنها را صدا زد و گفت بياييد سيگارتان را از کانال رسمي با گرفتن مجوز ما به اندازه يي که ما تشخيص مي دهيم نياز بازارمان چيست، وارد کنيد. يعني يک شرط کلي براي واردکنندگان گذاشته ايم که همه قوانين و مقررات ما را بايد در واردات شان رعايت کنند. بايد استانداردهاي سختگيرانه ما را در توليدات شان عملياتي کنند. حتماً بايد روي کالايشان هولوگرام بزنند.

حتماً اين کالا بر اساس قوانين جديد تصوير هشداردهنده بخورد و اين واردکننده بخشي از وارداتش را با سرمايه گذاري مشترک در داخل کشور به توليد برساند. يکي از نقاط بسيار مثبتي که مي توانيم روي آن مانور بدهيم حجم سرمايه گذاري هايي است که با کمپاني هاي بزرگ سيگار دنيا داريم و توليدات شان را در کشور بومي مي کنند. اما در مورد مارلبورو وضع فرق مي کند. مارلبورو مربوط به شرکتي است به نام فيليپ موريس. از قبل از انقلاب اين سيگار وارد کشور مي شده است. قبل از انقلاب اين سيگار قاچاق مي شده، بعد از انقلاب هم از طريق شبکه قاچاق وسيعي که داشتند اين سيگار را وارد کشور کرده اند. آمديم بررسي کرديم با توجه به اينکه مارلبورو در کشور ذائقه ايجاد کرده است خط توليد اين سيگار را وارد کشور کنيم يا واردات آن رسمي شود. آمديم اين کار را بکنيم که متوجه شديم دستگاه هاي ذي ربط هرگونه معامله با مارلبورو را ممنوع کرده اند چون شبهه همکاري با رژيم صهيونيستي را دارد. شما مي دانيد طبق مصوبات مجلس ما حق نداريم با شرکت هايي که شبهه ارتباط با صهيونيست را دارند معامله کنيم. ليستي هم در اين رابطه تهيه شده است. مارلبورو هم در آن ليست است. پس ما نمي توانيم به صورت رسمي به اين شرکت اجازه بدهيم مارلبورو را وارد کشور کند و حقوق دولت را بگيريم. همچنين نمي توانيم از طريق همکاري مشترک مارلبورو را در ايران توليد کنيم. اين باعث شد شبکه قاچاق اين سيگار متاسفانه فعال تر شود. پس پيچيدگي مارلبورو در همين شبهه ارتباط با صهيونيست ها است. به همين خاطر است که بيش از 50 درصد سيگارهاي قاچاق کشور مارلبورو است. سال گذشته بيش از شش ميليارد نخ سيگار به کشور وارد شده که اين ميزان 10 درصد نياز جامعه را تامين مي کند. 50 درصد از اين شش ميليارد نخ مربوط به قاچاق مارلبورو بوده است. از دو هزار ميليارد گردش مالي دخانيات در کشور حدود 500 ميليارد تومان در سال سهم سيگارهاي قاچاق است که نه توليدي در کشور دارد، نه مالياتي مي دهد. قدرت مارلبورو در شبکه توزيع بسيار بالا است. ما هم کارهايي را براي مقابله کرده ايم. کارهاي ما بيشتر نرم افزاري بوده است چون ما سازمان شاکي هستيم و شکايت خودمان را به قوه قضائيه مي بريم تا خسارت هاي وارده به دولت را استيفا کنيم. ولي چون قانون انحصار ما را متولي انحصار دخانيات کرده بايد در بازار مواظب باشيم ميزان کالاي قاچاق بالاتر از ميزان فعلي نرود.

-گفتيد نمي توانيد مارلبورو را به صورت رسمي وارد کنيد، از طرفي هم نمي توانيد به دليل شائبه ارتباط با صهيونيست ها توليد مشترک داشته باشيد. پس چه راهکاري داريد براي مقابله با مارلبورو؟

بايد کالايي مشابه اين کالا را در بازار داخلي توليد کنيم. دنبال توليد سيگاري هستيم که کيفيت مارلبورو را داشته باشد که اميدواريم از طريق توان داخلي خوبي که داريم قادر به توليد چنين سيگاري شويم چون تنها راه مقابله با قاچاق مارلبورو توليد سيگاري در سطح اين سيگار است.

-به قول شما اين موضوع فعلاً شبهه است، اثبات نشده مارلبورو با صهيونيست ها ارتباط دارد. چطور با يک شبهه خودتان را از يک سود کلان محروم مي کنيد؟

به هر حال تا سيستم ذي ربط در کشور به ما جواب قطعي و شفاف ندهد و ممنوعيت ارتباط با فيليپ موريس قطع نشود نمي توانيم چنين کاري کنيم.

-نمي توانيد با قدرت چانه زني سيستم هاي اطلاعاتي را قانع کنيد؟

بحث قدرت چانه زني نيست. جواب سيستم هاي ذي ربط يک کلمه است. نمي توان با چانه زني آن جواب را تغيير داد.

-خب شرکت «نستله» هم چنين وضعيتي داشت ولي الان مي بينيد محصولاتش در ايران به وفور پيدا مي شود و حتي آب معدني آن هم در ايران به توليد مي رسد.

من وارد اين مقولاتي که جنابعالي عنوان مي کنيد، نمي شوم. کاري هم ندارم. فقط مي خواهم بگويم درباره مارلبورو تلاش زيادي کرديم تا قاچاق آن کاهش يابد. مثلاً در هيات مديره تصويب کرديم کسي که کاشف سيگارهاي مارلبورو باشد جايزه يي به او مي دهيم. محموله هاي بزرگي هم گرفته ايم. دنبال اين هم هستيم که حق کشف نيروهاي کاشف را به سرعت بدهيم. مثلاً رقم جايزه ماموري که محموله را کشف مي کند به غير از آن پاداشي که هيات مديره تصويب کرده بود به کاشف بدهيم، با مصوبه جديد هيات مديره 10 برابر شده است. اميدواريم بتوان با اين شيوه ها و همکاري و تحرک دستگاه هاي کاشف و دستگاه هاي ذي ربط معضل مارلبورو را حل کرد. البته مشکلات قاچاق ما چيز ديگري است. بين کالاي قاچاق و کالايي که به صورت رسمي وارد مي شود مرزي وجود دارد. بايد در مقاطع خاص تصميمات قاطع گرفت وگرنه بازار براي قاچاقچي ها مساعد مي شود.يعني اگر عوارض بي رويه بر سيگار ببنديم و قيمت سيگار را افزايش دهيم و به خاطر وصول ماليات بر ارزش افزوده از صنوف خرد که عملاً ماليات را مي پردازند به اين موارد توجه نکنيم مطمئناً بازار سيگار را براي ورود کالاي قاچاق مساعد مي کنيم. آن وقت تفاوت قيمت سيگار قاچاق با آنچه ما توليد مي کنيم بسيار زياد مي شود و جامعه به سمت مصرف سيگارهاي قاچاق مي رود. شما ببينيد ستاد کشوري کاهش مصرف دخانيات تصميم گرفته روي پاکت هاي سيگار تصاوير بهداشتي چاپ کند. ما هم وظيفه داريم به عنوان يک مصوبه قانوني آن را اجرا کنيم.

-اين تصاوير چندش آوري که روي پاکت هاي سيگار چاپ شده چه تاثيري در کاهش مصرف سيگار داشته است؟

اين را بايد از آقاياني بپرسيد که تصميم گرفته اند چنين تصاويري چاپ شود. ما هم به عنوان وظيفه قبول کرده ايم. اما به نظر من ميزان رشد مصرف سيگار در جامعه سالانه بين 2/1 تا 7/1 درصد است. تقريباً با رشد جمعيت همخواني دارد. خوشبختانه در جامعه ما گرايش به سيگار گرايشي رو به بالا نيست ولي اين ناشي از تصاوير چندش آور نيست. جامعه ما جامعه يي مذهبي است. به همين خاطر است که در جامعه بانوان دنيا ما به لحاظ سيگار پاک ترين جامعه را داريم. بايد آن آقايان بگويند آن تصاوير چه تاثيري داشته. من به عنوان توليدکننده مي گويم آن تصاوير هيچ تاثيري بر کاهش مصرف سيگار نداشته و سبب شده گرايش به طرف کالاي قاچاق افزايش پيدا کند. اجازه بدهيد مثالي براي شما بزنم. يکي از اين شرکت هاي شريک با ما (کمپاني JTI ژاپن) سيگار مگنا را هم به صورت مشارکتي در کشور توليد و هم از طريق واردات سيگار وينستون وارد کشور مي کند. اين شرکت در رشت سيگار مگنا را توليد مي کند. از روزي که روي سيگارهاي مگنا اين تصاوير چاپ شده به شدت بازارش دچار آشفتگي شده به طوري که 167 هزار کارتن سيگار مگنا در انبارها مانده است. وقتي کالايي در انبار مي ماند توليدکننده نمي تواند تا ابد توليدش را ادامه دهد. هر توليدکننده وقتي بازار فروش نداشته باشد، توليدش را متوقف مي کند لذا شرکت JTI به دليل همين مساله مجبور شد توليد سيگار مگنا را در رشت متوقف کند. البته ما بلافاصله صحبت کرديم تا با ماشين آلات موجود يکسري سيگارهايي مثل برخي برندهاي ملي مان را توليد کنيم يعني نگذاشتيم به مجموعه گيلان مان لطمه يي وارد شود و نيروي انساني مان بيکار شوند. ولي JTI ديگر بازار ندارد. بايد فکر کنيم. اين صنعت ويژه و خاص است. ضمن اينکه دنبال اين هستيم که يک جوان ايراني سراغ سيگار نرود و مرتباً به عنوان يک توليدکننده به مصرف کننده هشدار مي دهيم که اين يک کالاي مضر است. به NGOها هم کمک مي کنيم. تصميم گيري هايي که خارج از ديوارهاي دخانيات گرفته مي شود توجهي به نياز بازار ندارد. به همين خاطر است که برخي شرکت هاي توليدکننده سيگار متوجه اين ديدگاه شده اند و مي خواهند بازار ما را به دست بياورند. به بنده به عنوان مديرعامل دخانيات اجازه تبليغات نمي دهند. حتي اجازه نمي دهند بنرهايي را در سطح شهر نصب کنيم و به مردم بگوييم دخانيات چه ضررهايي براي آنها دارد. آمده اند اجبار کرده اند که اين تصاوير چندش آور را روي پاکت هاي سيگار چاپ کنيم. اما نمي گذارند ما به مردم بگوييم روي اين سيگارها چقدر آزمايش صورت مي گيرد تا بهترين سيگار به دست شان برسد. مردم فکر مي کنند اين سيگارهايي که تصاوير رويشان نصب شده اصل نيستند. پس مي روند از مغازه دار درخواست سيگار اصل مي کنند. چاپ اين تصاوير نه تنها تاثيري بر کاهش مصرف سيگار نداشته بلکه به رشد قاچاق کمک کرده و باعث شده توليد داخلي با مشکل مواجه شود. متاسفانه برخي تصميم گيران درباره سيگار به اين نکته توجه نمي کنند که تقاضايي در جامعه موجود و بهتر است که اين تقاضا (سالي 61 ميليارد نخ) از طريق توليد داخل پاسخ داده شود. آنها يک روي سکه را مي بينند ولي نمي دانند اگر ما توليد نکنيم جامعه سيگاري کشور از طريق کالاي قاچاق نياز خود را به سيگار تامين مي کند. بايد برخي دوستان تمام جوانب را بسنجند و به ما اجازه بدهند به مردم بگوييم سيگار توليد داخل چه مزيت هايي نسبت به سيگارهاي خارجي دارد. الان برخي از برندها آمده اند در پشت مرزهاي غربي ما کارخانه هاي سيگار را احداث کرده اند و توليدات شان را دامپينگ مي کنند تا به بازار ايران بيايد. من مديرعامل دخانيات از يک طرف بايد با کمک سازمان هاي کاشف با قاچاق اين سيگارها مقابله کنم و از طرف ديگر محصولاتم را طوري به توليد برسانم که رنگ و لعاب سيگارهاي قاچاق نتواند در بين مردم ذائقه جديدي ايجاد کند و آنها سيگار توليد داخل را به سيگارهاي قاچاق ترجيح دهند. يکي از مشکلاتي که روزهاي اول مديريت بنده در دخانيات بود توليد سيگار بهمن جعلي در کشورهاي ديگر بود که خوشبختانه آن را مهار کرديم. اما جالب اينجاست بهمن اصل ايران را که با اين عکس هاي هشداردهنده وارد بازار مي شود، نمي خرند و مردم مي روند دنبال بهمن بدون عکس تا به زعم خودشان بهمن سوئيسي يا اصل را خريداري کرده باشند. اين در حالي است که بهمن هاي بدون تصاوير در همين کارگاه هاي توليد سيگار مرزهاي غربي ما توليد مي شود و با تعويض بسته بندي و به اسم بهمن سوئيسي به دست مشتري مي دهند. يا اينکه مي آيند بهمن ايراني را مي برند و بسته بندي اش را عوض مي کنند و به اسم اصل مي فروشند و پول بيشتري بابت آن مي گيرند.

-اينهايي که مي گوييد، آيا واقعاً دخانيات بر اساس مطالعه يي از بازار به آن رسيده است؟

بله، آنها را شناخته ايم، کارگاه هايشان را پيدا کرده و بر اساس شکايتنامه يي پرونده شان را به قوه قضائيه فرستاده ايم. چون ادامه حيات مان به اين بستگي دارد که نبض بازار را در دست مان داشته باشيم. مرتب با عاملان فروش و توزيع مان جلسه داريم که مبادا بازارمان از دست برود چون بازاري را که در اختيار سيگارهاي ايراني است به زحمت به دست آورده ايم و نمي خواهيم آن را از دست بدهيم. حتي درباره بازار تنباکو هم جلسه مي گذاريم. شما توجه کنيد که به هر حال حجم زيادي پول در اين صنعت جابه جا مي شود و بايد سعي کرد آن را براي توليد به کار گرفت نه واردات يعني اگر ايرانيان سيگار ايراني مصرف کنند باعث مي شوند يک چرخه ارزش افزوده از مزرعه کشت توتون تا توليد سيگار به وجود آيد. ما امسال 40 درصد در توليد توتون رشد خواهيم داشت. توتون، توتون بسيار مرغوبي است که مي تواند جاي توتون هاي خارجي را بگيرد. در سال هاي اخير کشت توتون رونق يافته به همين خاطر کشاورزان مايلند با ما براي کشت توتون قرارداد ببندند.

-واردات توتون هم داريد؟

بله، سالانه چيزي حدود 28 ميليون يورو توتون وارد مي کنيم يعني 50 درصد توتون مورد نيازمان وارداتي است. البته در بخش صادرات توتون و تنباکو هم کارهايي کرده ايم. مثلاً در اصفهان تنباکويي به نام «زرد طلايي» کشت مي شود که در کشورهاي حاشيه خليج فارس، لبنان، مصر و اردن طرفداران زيادي دارد. قبل از آمدن من هر کيلوگرم اين توتون 9 دلار به فروش مي رسيد اما پس از اينکه بنده وارد اين شرکت شدم هر کيلوگرم توتون زرين طلايي 43 دلار به فروش مي رسد که قصد داريم به 50 دلار هم برسانيم. البته درباره صادرات سيگار هم يکسري کارها را شروع کرده ايم. اعتقاد داريم هر چه بيشتر بتوانيم ظرفيت سازي کنيم بيشتر مي توانيم بازارهاي صادراتي را به دست بياوريم. البته سند استراتژي توسعه صنعتي ما را مکلف کرده 10 درصد محصولات مان را صادر کنيم. خيلي هم دوست داريم مصرف داخلي پايين بيايد تا به جاي فروش در بازار داخلي آن را صادر کنيم. عده يي فکر مي کنند دخانيات جدا از ساير بنگاه هاي اقتصادي است. آنها بايد متوجه باشند اگر ما سيگار توليد نکنيم، مجبوريم با توجه به نيازي که در کشور است سيگار وارد کنيم. اگر هم وارد نکنيم آنگاه ميزان قاچاق بالا مي رود.

-گفتيد مارلبورو به صورت قاچاق به کشور وارد مي شود و دنبال آن هستيد که عاملان آن را پيدا کنيد. مگر امکان دارد در کشوري که يکي از بهترين سيستم هاي اطلاعاتي- امنيتي را دارد يک نوع سيگار با گردش مالي 500 ميليارد تومان در سال به کشور قاچاق شود و سيستم هاي اطلاعاتي- امنيتي ما از آن بي خبر باشند؟

من اين سوال را از خودتان مي پرسم. آيا اين حجم گسترده يي از مواد مخدر که به صورت ترانزيت از کشور عبور مي کند و به اروپا مي رود قابل شناسايي نيست؟ قاچاق پديده يي بسيار عجيب و پيچيده است. درباره يکي از اين سيگارهايي که مديريت بازار آن را به دست آورده ايم مدت هاي مديدي افراد مختلف را پيگيري مي کرديم تا ببينيم چه کسي اين سيگار را قاچاق مي کند. در نهايت به يک اسم رسيديم و پيشنهاد داديم به کشورمان بيايد و با او مذاکره کنيم. او حاضر نشد اين کار را بکند تا اينکه دوستان ما در دخانيات به خارج از کشور رفتند و مذاکرات را انجام دادند. او نمي پذيرفت که قاچاقچي است. بعد خود کمپاني وارد عمل شد و گفت مي خواهد سيگارش را قانوني به کشورمان وارد کند. يعني مي خواهم بگويم ببينيد مرز کمپاني و قاچاقچي چقدر باريک است. مشکل اين است که برخي قاچاقچيان خودشان را قاچاقچي نمي دانند و مدعي هستند واردات شان قانوني است. اميدواريم با اين جايزه هايي که گذاشته و توليد داخل را افزايش داده ايم، بتوانيم درصد بيشتري از بازار داخلي سيگار را در اختيار خود درآوريم. حتي اعلام کرده ايم اگر مردم عادي هم سيگارهاي قاچاق را به ما معرفي کنند به آنها جايزه خواهيم داد. البته تا حدودي هم موفق بوده ايم. شما توجه کنيد توليد سيگارهاي مشارکتي و ملي را از 15 به 52 درصد رسانده ايم و سال گذشته بيش از 20 ميليارد نخ سيگار توليد کرده ايم. امسال اميدواريم از مرز 25 ميليارد، توليد داخلي بالاتر رود چون معتقدم هر چه توليد داخل بالا برود از حجم واردات و قاچاق کاسته خواهد شد.

-الان کارخانه هاي سيگار کشور با چند درصد ظرفيت شان مشغول کارند؟

ظرفيت اسمي ما خيلي زياد است اما چون ماشين آلات موجود فرسوده اند نمي توان به اندازه ظرفيت اسمي سيگار به توليد رساند. در حال حاضر فاصله ميزان توليد با ظرفيت اسمي بسيار زياد است، بنابراين ظرفيت عملياتي ما 20 ميليارد نخ بيشتر نيست. البته امسال کارشناسان دخانيات توانسته اند با تعمير و نگهداري به موقع اين رقم را افزايش دهند. پيش بيني مي کنيم تا پايان امسال بيشتر از 25 ميليارد نخ سيگار توليد کنيم. اين يعني36 درصد افزايش توليد سال 87 و 24 درصد افزايش توليد سال 88. براي سال بعد درصدديم ماشين آلات مان را نوسازي کنيم چون برخي از شرکت هاي توليدکننده سيگار به سمت توليد سيگارهاي لوکس يا به اصطلاح کلاس بالا رفته اند. اگر ما به سمت توليد اين نوع سيگارها نرويم با قاچاق آنها مواجه خواهيم شد.

-دنبال توليد محصولات جديد يا بسته بندي هاي جديد نيستيد؟

بله، سعي مي کنيم بسته هاي توليد را کامل کنيم. مثلاً همين سيگار بهمن به صورت پايه کوتاه و سايز بزرگ توليد مي شود. بررسي بازار نشان داده بهمن کتابي هم در بازار کشش دارد. مي خواهيم اين نوع سيگار را هم در کشور به توليد برسانيم.

-اخيراً بحث هايي درباره شرکت «انتظار ايرانيان» به وجود آمده که شما اجازه نمي دهيد اين شرکت مارلبورو را به صورت قانوني وارد کشور کند و خبرگزاري ايرنا هم نسبت به اين موضوع انتقادهاي زيادي به شخص شما وارد کرده است. داستان اين شرکت چيست؟

اجازه بدهيد موضوع را باز کنم. افرادي هستند که مايلند به صورت قانوني سيگار مارلبورو را وارد کنند و عوارض گمرکي آن را نيز بپردازند. اگر روزي هم مشکل واردات مارلبورو برطرف شود من به عنوان مديرعامل يک بنگاه اقتصادي فراخوان خواهم داد هر کسي با بيشترين امتيازات اين سيگار را وارد کند، امتياز واردات را به او خواهيم داد. يکي از شرايط مان هم اين است که کمپاني مارلبورو خساراتي را که در سال هاي گذشته از راه قاچاق اين سيگار به کشورمان وارد کرده، بپردازد. شرط ديگر هم اين است که در کشورمان سيگارش را توليد کند. متقاضيان زيادي هم وجود دارند که حاضرند اين کار را انجام دهند. به آنها گفته ام اجازه واردات اين سيگار دست من نيست. در بين متقاضياني که آمدند گروهي به نام «انتظار ايرانيان» هم بودند. من واقعاً بد مي دانم يک عده يي اين مسائل را مطرح کنند تا با يکسري از ابزارها به عده يي ديگر هجوم ببرند و حيثيت يکسري انسان شريف را خدشه دار کنند. يک فردي که نمي شناسمش به يکسري از برادران خوب و خوش چهره و علاقه مند به فعاليت اقتصادي سالم مي گويد بياييد برويم از شرکت دخانيات درخواست کنيم به ما اجازه بدهند سيگارهاي مارلبورو را از کانال هاي رسمي اش وارد و توليد کنيم. اينها قبل از اينکه بيايند به دخانيات به دليل سوابق خوب که در خدمت به کشور و نظام داشته اند مي روند سراغ نهاد رياست جمهوري و از نهاد درخواست مي کنند آنها اين افراد را به دخانيات معرفي کنند. اين هم به خاطر حسن دولت نهم است که راه هاي ارتباطي اش با مردم بسيار صميمانه و نزديک است و هر کس مي تواند به نهاد رياست جمهوري برود. اين برادران متعهد و متدين درخواست خودشان را به نهاد رياست جمهوري دادند. آنها هم روي درخواست شان نامه يي زده اند و به وزارت صنايع و معادن ارسال مي کنند که طبق مقررات به درخواست پاسخ داده مي شود.

وزارت هم آنها را به ما معرفي کرد. وقتي که هنوز اين درخواست نيامده بود برخي از مطبوعات شروع کردند به هياهو کردن که برخي از برادران وابسته به دولت نهم مي خواهند سيگار مارلبورو وارد کنند. به اين برادران وقت داديم. اما هيچ وقت متوجه نشدم برخي از روزنامه ها چگونه از ماجرا باخبر شدند که چگونه مساله به اين سادگي را آنقدر بزرگ کردند که اينها متقاضي واردات مارلبورو شده اند. سوابق اين برادران را که ديديم متوجه شديم افرادي هستند که براي اين انقلاب زحمت کشيده اند. انسان هاي ارزشمندي هستند و به گردن انقلاب حق دارند. بايد کاري را انجام دهند که از لحاظ اقتصادي متعال باشند. به آنها گفتم اين برند چه مشکلاتي دارد و چه نبايدهايي در مورد آن مطرح است. گفتند اشکالي ندارد، مي رويم مجوزش را مي گيريم. ما هم گفتيم هر وقت مجوزش را آورديد آن وقت ما هم با شما مذاکره مي کنيم. اينها رفتند. حدود دو ماه بعد نامه يي به ما نوشتند که تحقيق کرده ايم و به اين نتيجه رسيده ايم که مارلبورو وابسته به صهيونيست است. بنابراين چون ما انسان هاي ارزشمداري هستيم درخواست مان را پس مي گيريم و شما هم آن را کان لم يکن بدانيد. اين جريان مربوط به دو سال پيش است. نمي دانم چرا عده يي آمده اند پس از اين مدت دوباره قضيه انتظار ايرانيان را علم کرده اند و با حيثيت من مديرعامل و عده يي از افراد انقلابي بازي مي کنند. بعد مي آيند قضيه را به برادران بسيار خوب و خدمتگزار مرتبط مي کنند. مگر مي شود عده يي از برادران ارزشي اين کشور به فکر سيگار قاچاق باشند. قضيه انتظار ايرانيان دو سال پيش تمام شده است. اگر روزي مشکل مارلبورو برطرف شود بنده حتماً در روزنامه ها آگهي مي دهم، مي گويم قرار است سيگار مارلبورو وارد کنيم. از بين متقاضيان هم حتماً بهترين واردکننده را انتخاب خواهم کرد.البته من هيچ گاه متوجه نشدم اين جرياناتي که درباره شرکت انتظار ايرانيان و واردات مارلبورو عنوان شد از کجا نشات گرفته است. شايد تصفيه حساب هايي در درون مجموعه هاي کشور بود.

- گفتيد اعضاي شرکت انتظار ايرانيان چند تن از برادران انقلابي بودند، منظورتان چه کساني است؟

از برادران ارزشي و خوب و با سوابق خدمتگزاري بودند. حالا عده يي از برادران خوب و متعهد آمده اند تا از سر دلسوزي مارلبورو وارد کنند، مگر جرم کرده اند. در اين کشور عده يي هم دارند سيگار مونتانا وارد مي کنند، مگر مجرم اند. مشکل اين است که برخي آقايان که با هم مشکلاتي دارند آمده اند دخانيات را به چالش کشيده اند. به آنها پيشنهاد مي دهم مشکل شان را به جاي ديگري ببرند و حل کنند. چرا ما را به چالش مي کشند؟

- آمديم و مشکل واردات مارلبورو به کشور حل نشد. چطور مي خواهيد جلوي قاچاق اين سيگار به کشور را بگيريد؟

با توجه به تواني که در دخانيات داريم ان شاءالله محصولي در حد کيفيت اين سيگار به توليد مي رسانيم که خبر خوش آن را نيز به مردم اعلام خواهيم کرد.

- با آقاي احمدي نژاد درباره مافياي سيگار جلسه داشته ايد؟

من دنبال اين هستم که اگر تواني دارم به عنوان يک خدمتگزار در دخانيات صرف کنم و مزاحم مقامات بالادستي ام به خصوص رياست محترم جمهور نباشم.

- آنها هم درخواست جلسه نداشته اند؟

خير، ايشان هرگز دستور برگزاري جلسه يي به بنده نفرمودند.

منبع: اعتماد
ارسال به دوستان
وبگردی