۰۱ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
کد خبر ۹۹۰۲۵
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۹ - ۱۰-۱۱-۱۳۸۸
کد ۹۹۰۲۵
انتشار: ۲۳:۴۹ - ۱۰-۱۱-۱۳۸۸

اهداف غرب از سازش با طالبان

سرمقاله جمهوری اسلامی
 
كنفرانس لندن درباره بحران افغانستان درحالي به پايان رسيد كه مهمترين محور بحث ها و اظهارات شركت كنندگان آشتي با طالبان بود. در اين نشست مقرر شد 140 ميليون دلار توسط كشورهاي خارجي براي حمايت از تحقق آشتي با طالبان اختصاص داده شود .
در نشست لندن گرچه شمار زيادي از نمايندگان كشورهاي همسو با غرب شركت داشتند ولي كاملا آشكار بود كه آمريكا و انگليس صحنه گرداني اصلي اجلاس را برعهده داشتند. موضوع آشتي با طالبان از مدتها پيش از سوي اشغالگران غربي افغانستان مطرح بوده است و نشست لندن در واقع بهانه اي بود تا به اين مسئله مشروعيت بين المللي داده شود.
نقشه مصالحه و تباني با طالبان به طور جدي سال گذشته توسط انگليسي ها ترسيم شد و در اين ميان عربستان و پاكستان نيز به دليل اينكه خود را پدر خوانده هاي اين گروه افراطي و جنگ افروز مي دانند نقش موثري در روند مذاكرات غرب با اين گروه به عهده داشته اند.در دي ماه سال گذشته حامد كرزاي به يكباره ملاعمر را « برادر » خواند و از وي خواست به دولت بپيوندد. در ابتدا عربستان ميزباني گفتگو و رايزني با طالبان را به عهده گرفت . هرچند مقامات رياض اين دلالي را تكذيب كردند ولي شواهد متعدد و آشكار نشان ميدادند كه انكار آل سعود بي پايه است .
پس از مذاكرات رياض گفتگوهايي نيز با حضور « جرگه ها » يا ريش سفيدان قومي افغانستان و پاكستان در دو كشور انجام شد. به عبارت روشن تر بايد گفت مصالحه با طالبان حاصل تلاش يكسال گذشته سازمان هاي اطلاعاتي پاكستان عربستان انگليس و آمريكا بوده است . چهره هاي پشت پرده اي نيز در انجام اين معامله نقش داشته اند كه از جمله بايد از « عبدالله اناس » فرزند « عبدالله عظام » فرزند مشاور اسامه بن لادن و « ابوالحسن مندي » رهبر تشكيلات « رباط عالم اسلامي » كه ساكن مدينه عربستان است نام برد. اين افراد به دليل اينكه مورد وثوق طالبان بوده اند در مذاكرات نقش مهمي داشتند.
گزارش ها همچنين حاكي است كه ملاعمر رهبر طالبان وزير خارجه در سايه خود به نام « آقا معتصم » را مامور مذاكره با آمريكايي ها كرده است . بدين ترتيب روشن است كه موضع گيري هاي اخير حامد كرزاي درباره لزوم مصالحه و دوستي با طالبان ماحصل كار مشترك ناتو عربستان و پاكستان بوده و در واقع اين اظهارات را غرب به كرزاي ديكته كرده است .
اكنون اين پرسش مطرح است كه چرا واشنگتن كه تا همين اواخر طالبان را به عنوان بخشي از جبهه تروريسم و در صف دشمنان شماره يك آمريكا و غرب معرفي مي كرد اكنون با اين گروه از سرمصالحه و دوستي درآمده است .
اگر در روند تحولات و بحران افغانستان تامل شود پاسخ اين سئوال چندان مبهم و پيچيده نيست . غرب به سركردگي آمريكا در چرخش اخير و تغيير رويكرد نسبت به طالبان دو هدف عمده را پيگيري مي كند. نخست تغيير شرايط موجود در افغانستان با هدف نجات و خلاصي از باتلاق اين كشور و دوم بهره برداري ابزاري از اين گروه براي هدفهاي استعماري و مداخله جويانه آينده در منطقه . آمريكا و متحدانش در ناتو پس از 8 سال لشكركشي به افغانستان كاملا درمانده شده اند .
آنها با اينكه تمام راههاي ممكن را براي تسلط بر اوضاع و مهار بحران به كار گرفتند با ناكامي مواجه شده اند. از اين منظر سياست جديد غرب در افغانستان و تغيير ديدگاه نسبت به طالبان اقدامي از روي استيصال و ضعف و زبوني است و يك باج و رشوه آشكار به اين گروه شورشي افراطي محسوب مي شود و قطعا اين شكست مفتضحانه غرب در افغانستان پيامدها و تبعات سنگيني براي آمريكا و متحدانش در پي خواهد داشت . با اينحال غربيها مذبوحانه مي كوشند اين شكست حيثيتي و سياسي خود در افغانستان را به روي كار آمدن باراك اوباما و تجديدنظر واشنگتن در سياست خارجي آمريكا مرتبط سازند.
آمريكا و متحدانش نيز اميدوارند در آينده از رابطه با طالبان در پيگيري اهداف استعماري و مداخله جويانه در منطقه سود ببرند كه اين امر در واقع انگيزه و مشوق اصلي غرب براي سازش با طالبان و پذيرش تبعات اين اقدام ننگين است .
طالبان در مدت پنج سال حكومت خود در افغانستان در اواخر دهه گذشته چهره بسيار موهن و مشوهي از اسلام را ارائه كرد و ضربات غيرقابل جبراني بر اعتبار جهان اسلام وارد ساخت . غرب در واقع درصدد است با ميدان دادن دوباره به اين گروه افراطي و شرور زمينه هاي تضعيف اعتبار و موقعيت مسلمانان و اقتدار جهان اسلام را فراهم سازد و از رشد و پويائي تفكر اسلامي كه در چند سال اخير با سرعت كم سابقه اي به حركت درآمده است جلوگيري نمايد.
نكته دوم اين است كه غربي ها اميدوارند با زنده كردن دوباره قدرت طالبان آنرا به كانون تهديدي جديد عليه دولتهاي مستقل منطقه به ويژه جمهوري اسلامي ايران تبديل سازند. اين موضوع را بايد عمده ترين هدف غرب از سازش با طالبان دانست . واشنگتن به همراه لندن و ديگر متحدان غربي خود كه در تمامي توطئه هاي خود عليه جمهوري اسلامي ايران دچار شكست شده اند اكنون به طالبان به عنوان ابزاري تازه در مسير اعمال فشار عليه جمهوري اسلامي ايران چشم دوخته اند. به زعم واشنگتن طالبان با تفكرات متحجرانه و سابقه شرارت آميزش چنانكه در گذشته نيز نشان داده است مي تواند خطري بالقوه براي ثبات و امنيت منطقه باشد كما اينكه مي تواند همچون ابزاري دردست قدرت هاي استكباري عليه جمهوري اسلامي ايران بكار گرفته شود.
با اينحال واقعيت هايي وجود دارند كه موانع اساسي بر سر تعبير خواب جديد غرب مي باشند. نخست اينكه مردم افغانستان از طالبان بيزارند و اگر امروزه طالبان مي تواند در افغانستان جولان بدهد به دليل استفاده اين گروه از اعتقادات و باورهاي ملي و مذهبي افغانها و سوار شدن آنها بر موج تنفر مردم اين كشور از حضور بيگانگان اشغالگر مي باشد. دوم اينكه بخشي از طالبان حياتش را در مخالفت با دولت فعلي به دليل دست نشانده دانستن آن و نيروهاي اشغالگر مي داند و بعيد است در طرح سازش شركت نمايد هر چند اين نكات بهيچوجه با ضرورت هوشياري و حساسيت جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئه اخير غرب منافات ندارد.
ارسال به دوستان
کشف عجیب و جدید محققان: زبان نهنگ عنبر همانند انسان «الفبایی» است (+عکس) ریشه‌های ثروت و نابرابری این تمرینات ورزشی برای کبد چرب معجزه می کند کدام حیوان طولانی‌تر از همه نفس خود را حبس می‌کند؟ معرفی مشخصات فنی هواگرد وی ۲۲ آسپری (+عکس) ۱۰ تا از دلخراش‌ترین سوانح و حوادث هلیکوپترها در جهان (+عکس) آندری بلووسوف؛ مبدع ماشین جنگی پوتین هوش مصنوعی؛ مانعی بر سر راه انرژی پاک؟ زیان 150 میلیون دلاری ذوب‌آهن در 3 سال؛ سیاست‌های غلط مدیران عامل سقوط ذوبی‌ها به قعر جدول صلاح با پستی در فضای مجازی به ماندنش در لیورپول چراغ سبز نشان داد آلومینیوم اراک مجوز حرفه‌ای سطح PRO ملی ایران و آسیا را کسب کرد یک رژیم غذایی که استرس را کاهش می‌دهد تصاویر کمتر دیده شده از رئیسی در کنار مقام معظم رهبری (عکس) ادعای یک رسانه عبری: گشایش قابل توجهی در روند سازش بین عربستان و اسرائیل به وجود آمده میثاقی: پرونده فساد فوتبال ابعاد تازه‌ای دارد؛ مافیایی در کار است که شایعه‌پراکنی می‌کند!
وبگردی