عصرایران - روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود تحت عنوان "مشفقانه با دولت" با انتقاد از عملکرد دولت نوشت:گراني وسيع اكنون جان و تن مردم زحمتكش كوچه و بازار را مي آزارد. در اين وضع، توقع اين است كه مقامات محترم مسئول اگر گامي در جهت بهبود اوضاع برنمي دارند، لااقل گراني را انكار نكنند و نمك بر زخم هاي سر باز كرده نپاشند. دولت بايد خوب در اين نكته بينديشد كه مردم با هيچ دولتي عقد اخوت نمي بندند.
به گزارش عصرایران (asriran.com) در این یادداشت ، بدون اشاره به مصداق خاصی آمده است:از ظواهر امر پيداست كه حتي در تعريف برخي مفاهيم هم بايد بازنگري كرد. «مشورت» مسلماً مفهومي غير از «امتياز دادن»، «قاطعيت» امري متمايز از «قدبازي» و «اعتماد به نفس» وراي «خودمطلق پنداري» است.
متن یادداشت کیهان به شرح زیر است:
ديدگاه ها و عملكردهاي دولت نهم اين روزها مهم ترين سوژه محافل سياسي ايران است. هر روز انبوهي از تحليل ها مي توان درباره دولت، اينجا و آنجا يافت كه روي طيفي از تندترين انتقادها- چنانكه بوي تند كينه ورزي بي علت مشام آدمي را بيازارد- تا بي قواره ترين تحسين ها- به گونه اي كه پهلو به غلو و چاپلوسي بزند- گسترده شده است. اين فضا بي ترديد قبل از هر كس به ضرر دولت خواهد بود چرا كه آنچه در اين ميانه مفقود است و كمتر نشاني از آن مي توان يافت «انصاف» است و اين كه كسي عينكي از بغض يا حب بي حساب به چشم نزده باشد و دولت را چنان ببيند كه به واقع هست، نه بزرگتر و نه كوچكتر.
در يك سر طيف تحليل ها درباره دولت، آشكارا مي توان ديد ماشين جاندار و عريض و طويلي از اصحاب قلم و دوات به راه افتاده و دولت را با دليل و بي دليل آماج حملات بي رحمانه قرار مي دهد. بهانه جويي از دولت مهمترين وجه مشخصه و مميزه اين جريان است.
هر روز سوژه اي علم مي شود و كساني كه كارنامه خودشان مملو از رفتارهاي نادرست و تصميم هاي بي حساب و كتاب است از دولت، طلب اعجاز مي كنند براي حل مشكلاتي كه بسياري از آنها را خود ايشان براي آن به ميراث گذاشته اند.
اين بهانه جويي ها دامنه اي وسيع دارد از اقتصاد و فرهنگ بگيريد تا سياست خارجي و رفتارها و سليقه هاي شخصي اين يا آن مقام دولتي. اگر كسي ادعا كند كه اين جماعت عوامل پروژه اي براي تخريب هماهنگ و سازماندهي شده دولت هستند، به زحمت بتوان ادعاي او را رد كرد. فضايي به وجود آمده است كه در آن اشكالات كوچك- ولو وارد- به نحو عجيب و گسترده اي بزرگ نمايي مي شود و در عوض اقدامات مهم و مثبت دولت- كه حتما وجود دارد- به طاق نسيان و فراموشي سپرده مي شود.
اين يادداشت مجال عرضه شواهد مويد اين مدعا را ندارد اما نيم نگاهي سطحي به شماره هاي فقط يك روز روزنامه هاي منتقد دولت (از سايت ها و وبلاگ ها بگذريم) اين ادعا را به آساني مستند خواهد كرد. اگر فقط روزنامه خوان باشيد روشن است كه اين فضا طبيعي نيست و منتقدان همگي ناصحاني مشفق نيستند كه دلشان به حال ملك و ملت سوخته باشد. ظاهرا زمين خوردن دولت احمدي نژاد آرزوي خيلي هاست. اميدها بسته شده است كه با زمين خوردن اين دولت، تفكر اصولگرايي تا مدت ها ديگر كمر راست نكند.
اين اما فقط يك روي سكه است، آن رويي از سكه كه به بي انصافي ها و كينه ورزي ها و منفعت خود و دار و دسته خود را بر مصلحت مردم مقدم داشتن بازمي گردد. روي ديگر سكه را بايد در خود دولت سراغ گرفت. دولت نهم بري از عيب و خطا نيست، برعكس ظاهرا مواردي در رفتار دولت هست كه حالا ديگر پس از يك سال و نيم بايد از دولت خواست درباره آنها بازانديشي كند. دولت نهم با روي كار آمدن خود اميدهاي فراواني برانگيخته است.
تا چند ماه پيش مي شد ادعا كرد كه دولت در حال سيستم سازي است و زمان مي برد تا بدنه حجيم دستگاه اجرايي بتواند خود را با اهداف كلان (و بعضاً متفاوت) دولت نهم تطبيق دهد. تا آن هنگام اين هم پذيرفته و مسموع بود كه پرسش از دستاوردهاي دولت «زود» تلقي شود و همگان خواهان آن باشند تا زمان بگذرد و آنچه دولت كاشته به بار بنشيند. اكنون اما در حالي كه دولت نهم در حال به پايان بردن دومين سال از عمر چهارساله خويش است، مردم منتظرند تا علائمي از بهبود را مشاهده كنند اما آنچه مي بينند با آنچه انتظار دارند ببينند چندان منطبق نيست. گراني وسيع اكنون جان و تن مردم زحمتكش كوچه و بازار را مي آزارد. در اين وضع، توقع اين است كه مقامات محترم مسئول اگر گامي در جهت بهبود اوضاع برنمي دارند، لااقل گراني را انكار نكنند و نمك بر زخم هاي سر باز كرده نپاشند.
دولت بايد خوب در اين نكته بينديشد كه مردم با هيچ دولتي عقد اخوت نمي بندند و همواره خود را در جايگاه داور اعمال آن مي بينند نه پيرو مطلق و بي چون و چراي اوامرش.
آنچه در اين كشور امري مقدس است و تا پاي جان بايد پشت سر آن ايستاد فقط اصل نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه به مثابه قلب و جوهر آن است.فروتر از آن، هيچ نهادي از جمله دولت حق ندارد رفتارهاي خود را در لفافي از تقدس بپيچد و هيچ اظهارنظر مخالفي را تاب نياورد.
ارتباط مستقيم با مردم و درافتادن با مافياهايي كه چون جانوراني خونخوار به دريدن مردم بي پناه مشغولند البته سرمايه بزرگ دولت نهم است اما دولت نبايد به اين بهانه كه مستقيماً با مردم ارتباط گرفته خود را بي نياز از تعامل با نخبگان و مشورت با آنها ببيند. دولت بخواهد يا نه به اين نياز دارد كه گروهي از نخبگان غيردولتي هوادار آن باشند و از عقلانيت تصميم هايش دفاع كنند.
از ظواهر امر پيداست كه حتي در تعريف برخي مفاهيم هم بايد بازنگري كرد. «مشورت» مسلماً مفهومي غير از «امتياز دادن»، «قاطعيت» امري متمايز از «قدبازي» و «اعتماد به نفس» وراي «خودمطلق پنداري» است. درآميختن اينها با هم به مخدوش شدن مرز افراط و تفريط و گم و ضايع شدن فضيلت ارسطويي «حد وسط» خواهد انجاميد.
دولت نبايد از ياد ببرد كه همزمان در صد جبهه نمي توان جنگيد. ولو بنا باشد جرياني سابقه دار به هزاران دليل از صحنه مديريتي كشور كنار گذاشته شود، اين كار را به تدبير بايد انجام داد ومافيايي كه طي ساليان شكل گرفته و ريشه دوانده يك شبه و به زور و ضرب ميدان خالي نمي كند، هوشمندي مي خواهدو تدبير و البته شجاعت و جسارت به موقع و به اندازه.
اين بحثي دراز دامنه است و آنچه در اينجا آمد اشارتي بيش نيست. تفصيل آن را به تدريج و با ملاحظه جميع جوانب بايد جاي ديگري جست.
با احترام
هدایت اشتری لرکی
رئیس سابق بانک سپه پاریس
پاریس فرانسه