گفت و گوي مشروح "دبي اسپورت" با "علي دايي"
دايي:درانتخابم به عنوان سرمربي هيچ مسوول بلندپايه اي نقش نداشت
ایرنا: "علي دايي" سرمربي تيم ملي فوتبال کشورمان در گفت وگويي مفصل با شبکه تلويزيوني "دبي اسپورت" به تشريح مسائل فني تيم ملي، ديدارهاي تدارکاتي، شرايط انتخاب وي به عنوان سرمربي و استفاده از بازيکنان جوان در ترکيب تيم ملي و بسياري موارد ديگر پرداخت.

متن کامل اين گفت وگو به شرح زير است:

س: آقاي دايي دستاوردهاي شما از زماني که مسووليت مسائل فني تيم ملي فوتبال ايران را بر عهده گرفته ايد، چه بوده و وضعيت چگونه است؟
ج: به نظر من تيم ملي تاکنون روند رو به جلويي را داشته است. در ابتدا روزهاي سختي داشتيم. تازه اعضاي هيات رييسه فدراسيون مشخص شده بود و من آماده مربيگري تيم ملي نبودم اما به تدريج کنترل را به دست گرفتيم و از خدا براي صعود تيم ملي به دور چهارم جام جهاني سپاسگزارم. در سه مسابقه اول نتايج خوبي نگرفتيم با وجود اين کسب سه پيروزي حساس نشان مي دهد که تيم ما به روزهاي خوب خود برگشته است.
س: علي دايي که تجربه کمي در مربيگري دارد وضعيت خود را در بين مربيان کنوني فوتبال ايران چگونه مي بيند؟
ج: من شاگرد ديگر مربيان ايراني هستم و همه آنها استادان من هستند. مربيگري من در سايپا و تيم ملي فقط به اراده خداوند بود. مي خواستم بعد از خداحافظي با دنياي بازيگري سه يا چهار سال استراحت کنم و بعد به مربيگري بپردازم با وجود اتفاقاتي که در باشگاه سايپا افتاد مربيگري اين تيم را پذيرفتم و به لطف خدا به عنوان قهرماني ليگ برتر رسيديم. در حال حاضر نيز در تيم ملي بي نصيب از لطف و کمک خدا نيستم.
س: آيا بعد از تجربه اندکي در مربيگري انتظار داشتيد سرمربي تيم ملي ايران شويد آنهم با توجه به اينکه نزديک بود يک مربي اسپانيايي براي اين پست انتخاب شود؟ همچنين گفته مي شود که مقامات ارشد دولت ايران نقش به سزايي در انتخاب شما داشتند.
ج: قبل از هر چيز بايد بگويم که هيچ مسوول بلند پايه اي در انتخاب من نقش نداشت و همه چيز به اراده خداوند بود. در آن زمان به اين مسئله نه فکر مي کردم و نه حتي از نظر روحي آمادگي آن را داشتم. تمام توجهم به عملکرد تيم سايپا در مسابقات قهرماني آسيا بود. وقتي "خاوير کلمنته" وارد ايران شد از من براي همکاري تقاضا کرد اما نپذيرفتم. حتي فدراسيون فوتبال ايران هم اين مسئله را با من در ميان گذاشت اما گفتم که اگر بخواهم روزي با فدراسيون همکاري کنم، فقط سرمربي خواهم بود نه دستيار مربي. به همين دليل اين موضوع را فراموش کردم تا اينکه وقتي يک روز صبح سر تمرين سايپا بودم فدراسيون با يک تماس تلفني اين پست را به من پيشنهاد کرد.
س: تيم ملي ‌در دو مسابقه خانگي مقابل سوريه و امارات عملکرد خوبي در ورزشگاه آزادي در حضور هوادارانش نداشت. آيا در آن زمان فکر نکرديد که ممکن است به خاطر فشار مردم و رسانه مجبور شويد تيم ملي را ترک کنيد؟
ج: قبلا هم گفته ام که شرايطم بسيار سخت بود. فشار مطبوعات روي من و تيم ملي بسيار زياد بود چون از گروهي از بازيکنان جوان دعوت کرده و استفاده مي کردم که ريسک بالايي داشت. وقتي اين مسووليت را پذيرفتم در واقع شهرت خود را گروه گذاشتم. با وجود اين به خاطر اعتمادي که به کارم، فوتبال ايران و بازيکنان با استعداد آن داشتم، مسووليت تيم ملي را پذيرفتم.
به رغم وجود فشارهاي زياد مطمئن بودم که به خاطر ايمان به خودم و تيم ملي مي توانيم از دور اول صعود کنيم. اعضاي تيم همگي با هم دوست هستند و ما با اتحاد و يکدلي به دور بعد صعود کرديم. اگرچه مردم بعد از سه تساوي نگرانند اما با وجود تمامي فشارهاي رواني، بازيکنان تيم ملي خيلي خوب کار کردند و با روحيه بالايي که از خود نشان دادند توانستند بر آن وضعيت سخت غلبه کنند. ما دو مسابقه سخت و حساس خارج از خانه مقابل امارات و سوريه داشتيم اما از هر دو بهترين نتيجه را کسب کرديم.
س: شما و کادر فني تيم قبل از مسابقه با امارات در ايران، بر خلاف مقررات تمرينات اين تيم را در ورزشگاه آزادي زير نظر گرفتيد. آيا به نظر شما اين يک حرکت حرفه اي در فوتبال است؟
ج:‌ خير، اينطور نبود. واقعيت اين است که امارات قرار بود از 7 تا 8 بعدازظهر در آ‍زادي تمرين کند اما چون آنها با نيم ساعت تاخير به ورزشگاه رسيدند، ما اجازه داديم که سه دقيقه ديگر در زمين بمانند. اين تنها دليل حضور ما در ورزشگاه در خلال تمرين آنها بود. اگر مي خواستيم تاکتيک هاي تمريني اين تيم را ببينيم قطعا به جاي خود،‌فرد ديگري را به ورزشگاه مي فرستاديم چون من همکاراني دارم که اين مسائل را با دقت بهتر و بيشتري بررسي مي کنند و به راحتي مي توانند تمرينات و مسابقات امارات را تحليل کنند اما اين داستان ها به خاطر نيم ساعت تاخير تيم امارات بود.
س: آيا معتقديد که ايران و امارات تنها تيم هايي بودند که شايستگي صعود از گروه را داشتند؟
ج:‌ به نظر من امارات در چند سال گذشته پيشرفت زيادي داشته است. بازيکنان اين تيم سال هاست با هم بازي مي کنند و خيلي خوب همديگر را مي شناسند. به همين دليل نمي توان آنها را با 7-8 سال پيش مقايسه کرد. آنها در حال حاضر از هماهنگي بيشتري برخوردارند اما در اين گروه سوريه هم شانس صعود داشت. آنها تيم بسيار خوبي داشتند اما به لطف خداوند ايران و امارات صعود کردند.
س:‌شما مسابقات امارات را ديده ايد. آيا اين تيم با تيم چند سال گذشته فرقي کرده است؟ آيا تغييري در روحيه بازيکنان و تاکتيک هاي فردي آنها مي بينيد؟
ج: معتقدم که تيم کنوني امارات فرق هاي زيادي از نظر تاکتيکي و همکاري بين بازيکنان با تيم قبلي دارد. آنها همديگر را بهتر مي شناسند و همچنين شنيده ام که بسياري از اين بازيکنان در تيم جوانان امارات هم با هم بوده اند. بنابراين مي توان گفت که بازيکنان نقش مهمتري در تغيير سطح تکنيکي تيم امارات دارند اما بازيکنان تيم ملي ايران فقط 12 روز قبل از مسابقه با امارات در تهران با هم بازي کرده بودند. اين نشان مي دهد که ما زمان کافي در اختيار نداشتيم. تيم امارات بازيکنان خوبي در اختيار دارد،‌دولت اين کشور امکانات خوبي را براي آنها به وجود آورده است و مي توان گفت که ما يک دهم امکانات تيم امارات را هم نداريم اما بازيکنان ما خيلي خوب بازي کردند و استعداد بالاي خود را در فوتبال نشان دادند. دو مسابقه ما در مقابل امارات بسيار سخت بود و همين امر دوباره ثابت کرد که فوتبال امارات بهتر از گذشته است.
س: گفته مي شود که وقتي تيم ملي مي بازد، مساوي مي کند يا نتيجه متوسطي مي گيرد علي دايي به گونه اي با رسانه ها رفتار مي کند که مورد پسند خبرنگاران نيست.آيا مي توان دليل اين امر را تکبر علي دايي دانست؟ براي مثال بعد از تساوي با امارات در تهران شما با قاطعيت اعلام کرديد که اين تيم را در امارات شکست خواهيد داد!
ج:‌ اين ادعاها را قبول نمي کنم. من فقط کارم را انجام مي دهم اما همه چيز بايد دو طرفه باشد. احترام، احترام مي آورد. اگر شما به من احترام بگذاريد، قطعا به شما احترام گذاشته مي شود. تعداد کمي از همکاران شما در رسانه هاي ايران و ديگر کشورها سوال هاي بي ربطي مي پرسند. خبرنگاران بسيار محترم و بزرگواري در ايران هستند اما تعداد کمي هم شيطنت مي کنند و خبرهاي دروغي را در روزنامه ها چاپ مي کنند. من رابطه خوبي با اين گروه از خبرنگاران و رسانه ها ندارم. در حال حاضر احترام زيادي براي رسانه ها در کشورم قائلم و رابطه بسيار خوبي با آنها دارم. آنها به کار ما زيبايي مي دهند و توجه مردم را به فوتبال جلب مي کنند. آنها وظيفه سنگيني بر عهده دارند با وجود اين کاملا با اين نظر که من کارم را با تکبر ادامه مي دهم،‌ مخالفم.
س: خيلي ها مي گويند که دوران علي دايي در تيم ملي به زمان حضور بازيکنان کهنه کاري مثل "علي کريمي" و "عنايتي" بر مي گردد که بازيکنان ثابت تيم بودند و همچنين اينکه علي دايي از اين بازيکنان نسل خود فاصله گرفته تا بتواندتيم را کنترل کند. تيمي که بيشتر شامل بازيکنان جوان و بي تجربه است. چنين اظهاراتي تا چه حد صحت دارند؟
ج: اين حرف ها را اصلا قبول ندارم. براي مثال عنايتي به تيم ملي دعوت شد و در دو مسابقه براي ما بازي کرد اما در حد انتظارات ظاهر نشد. علي کريمي مصدم است و مدت هاست بازي نکرده. آيا مي توانيد به من بگوييد چه مدت است بازي او را نديده ايد و چيزي در مورد او شنيده ايد؟
س: اما علي کريمي و "مهدوي کيا" بازيکنان با تجربه اي هستند که تيم ملي گاهي به آنها نياز خواهد داشت. آيا نبايد آنها را به تيم ملي دعوت کرد؟
ج: در کار ما هيچ "بايدي" وجود ندارد. تنها عواملي که حضور بازيکنان در تيم را تعيين مي کند، سطح آمادگي آنها، انگيزه و ميزان مفيد بودن آنها براي تيم است. اگر آقاي مهدوي کيا و کريمي به آمادگي برسند و بتوانند تاکتيک هاي ما را به کار بگيرند، آنها را در تيم ملي خواهيم ديد. هيچ مربي نيست که بهترين بازيکنان خود را کنار بگذارد. آمدم که موفق باشم پس قطعا بايد از ابزاري استفاده کنم که موفقيت مرا تضمين مي کنند. ما سعي کرديم عادلانه عمل کنيم و از آماده ترين و لايق ترين بازيکنان دعوت کرديم. شايد علي کريمي بتواند ظرف يک يا دو ماه آماده شود اما من نمي توانم کسي را بي اساس و بدون آمادگي در حال حاضر دعوت کنم.
س: بازيکناني مثل "ايمان مبعلي" و "مهرزاد معدنچي" سال گذشته در ليگ امارات بسيار درخشيدند و به عنوان بهترين بازي ساز و بهترين گل زن انتخاب شدند. چرا آنها را دعوت نکرديد؟
ج:‌ ممکن است اينگونه باشد. نمي توانم از کسي نام ببرم اما ممکن است اين امر درست باشد. ما بازيکنان و ترکيب تيم را فقط بر ا ساس اينکه چه کسي بهتر است و افرادي که مي توانستند مشکلات تيم ملي را حل کنند،‌ انتخاب کرديم. سياست من در مدت کوتاه مربيگري در تيم ملي و همچنين دو سال تجربه مربيگري در سايپا،‌ استفاده از آماده ترين بازيکنان بوده و هرگز به نام بازيکنان توجه نکرده ام. اين نام بازيکنان نيست که بازي مي کند اما يک بازيکن مي تواند خود را در زمين نشان دهد. ما بازيکنان بزرگي داريم. به عنوان مثال در امارات شما مجبوريد تيم خود را از بين 30 تا 35 بازيکن انتخاب کنيد اما در ايران بايد 30 نفر از بين يک گروه 60 نفره انتخاب شوند که اين وظيفه مرا بسيار دشوار مي کند. همين امر باعث مي شود بازيکني مثل مبعلي و معدنچي دعوت نشوند اما در شرايط مختلف ممکن است آنها را هم دعوت کنم. از سوي ديگر برخي اشتباهان نيز ممکن است روي دهد. ادعا نمي کنم که هميشه کار درست را انجام مي دهم. هر انساني ممکن است اشتباه کند و من هيچ کاري را در تيم ملي و يا دعوت از بازيکنان عمدا انجام نداده ام. اگر هم اشتباهي شده قطعا عمدي نبوده است. دوباره اعلام مي کنم که هيچ مربي در دنيا نيست که بهترين بازيکنان خود را خارج از زمين نگه دارد.
س: شما خيلي خوب مي دانيد که حضور در جام جهاني نيازمند بازيکنان با تجربه است. آيا فکر مي کنيد که در صورت صعود به جام جهاني يعني جايي که حرفه اي ترين بازيکنان حضور دارند، مي توانيد با اين تيم جوان عملکرد خوبي داشته باشيد؟
ج: من به اين بازيکنان جوان ايمان دارم. آنها نه تنها چيزي کم ندارند بلکه ممکن است بهتر از ديگران هم باشند. اعتقادي به ستاره ها ندارم. اولين و آخرين کلمه در فوتبال "کار تيمي" است و نه بازي يک ستاره. بايد ديده باشيد که چگونه تيم هايي که روي ستارگان خود حساب کردند از مسابقات يورو 2008 حذف شدند اما تيم هايي که تا آخرين مراحل پيش رفتند و قهرمان اين رقابت ها فقط روي کار تيمي تکيه کردند. بازيکنان بزرگ و کليدي هميشه بايد کمک حال تيم باشند. قطعا به بازيکنان بزرگ نياز دارم اما اين بازيکنان که شما اسم برديد، ستاره نيستند با وجود اين فکر مي کنم که آنها بازيکنان بزرگي هستند و نشان داده اند که مي توانند بزرگ باشند. ستارگان امروز فوتبال روز مثل آنها بوده اند. آنها فرصت ستاره شدن را داشتند. اين بازيکنان هم مثل آنها روزي به ستاره تبديل خواهند شد. من در اولين مسابقه خود فقط 20 دقيقه در مقابل عمان بازي کردم اما از آن به بعد 12 سال بازيکن ثابت تيم شدم. اگر اين شانس به من داده نمي شد هرگز به يک ستاره تبديل نمي شدم. بنابراين بايد اين شانس را به بازيکنان جوان بدهيم تا توانايي هاي خود را نشان بدهند.
س: گفته مي شود که دايي به خاطر اينکه مربي سايپا بوده تعداد بسياري از بازيکنان را از اين تيم انتخاب کرده. آيا چنين ترکيبي مي تواند به تيم کمک کند؟
ج: اين قضاوت درستي نيست. من اطلاعات کافي در تيم سايپا داشتم و معتقدم که اين باشگاه بازيکنان بزرگي دارد اما باشگاه هاي ديگر هم با بازيکنان بيشتري در تيم ملي هستند. ما فقط از "ابراهيم صادقي" و "سيد حسين جلالي" در تيم ملي استفاده کرديم. بالاخره اين نظر و سليقه سرمربي است که ترکيب تيم را شکل مي دهد و بايد به من اجازه داده شود که خودم تيمم را انتخاب کنم. من دو سال در سايپا بودم و بازي بازيکنان قدرتمند آن را زير نظر داشتم و سه يا چهار نفر از آنها را براي تيم ملي انتخاب کردم و از اين ميان فقط سيد جلال حسيني به بازيکن ثابت تيم تبديل شد. ما از بازيکنان همه باشگاه ها استفاده مي کنيم فرقي نمي کند سايپا،‌ استقلال، پرسپوليس يا سپاهان باشد. در مسابقه خارج از خانه ايران مقابل کويت که با تساوي 2 بر 2 خاتمه يافت، از حسين کعبي استفاده نکرديم اما عملکرد او بعدا بهتر شد و وي به جمع يازده نفر اصلي برگشت.
س: حضور همزمان شما در سايپا و تيم ملي خيلي وقتتان را تلف مي کند. آيا اين باعث بي توجهي به بازيکنان ديگر باشگاه هاي ايراني و خارجي و در نتيجه دعوت نکردن از بازيکناني که شايسته حضور در تيم ملي هستند و آسيب اين تيم نشده است؟
ج: با اين حرف شما موافق نيستم. ما هم مثل بقيه همکارانم تمامي مسابقات ليگ امارات و اخبار شبکه "دبي اسپورتس" را تماشا و دنبال مي کنيم. همانطور که قبلا هم اشاره کردم اگر بخواهيم همه بازيکنان خوب خود را جمع کنيم بايد حداقل 60 نفر را به تيم ملي دعوت کنيم و اين عملي نيست. به غير از ليگ برتر ايران، ليگ امارات و لژيونرهاي اروپايي خود، بازي دو بازيکن از دسته دوم را هم زير نظر داريم که مجموع بازيکنان را به 63 نفر مي رساند. من چاره اي جز انتخاب 25 بازيکن ندارم. نمي توانم از همه آنها استفاده کنم. به جاي کدام يک از آنها بايد بازيکناني را انتخاب کنم که شما گفتيد؟ ما بازيکنان را بر اساس نياز خود و توانايي آنها انتخاب مي کنيم و نهايت تلاش خود را براي جمع کردن بهترين ها در کنار هم انجام مي دهيم.
س: چگونه فدراسيون فوتبال ايران با مسووليت هاي همزمان شما در سايپا و تيم ملي کنار مي آيد؟ اگر بخواهيد يکي از آنها را انتخاب کنيد، کدام يک را انتخاب خواهيد کرد؟
ج: بايد توضيح بدهم که ديگر مربيگري سايپا را بر عهده ندارم و قراردادم با اين باشگاه تمام شده است. در حال حاضر من مسووليت مربيگري تيم ملي را دارم و عضو هيات مديره باشگاه سايپا هستم و هيچ نقشي در مسائل تکنيکي اين تيم ندارم. در حال حاضر تمام وقت و توجه من به تيم ملي فوتبال ايران است.
س: به نقل از شما اعلام شده بود که بازيکنان حرفه اي ايران بايد از بازي در کشورهاي عربي مثل امارات و قطر به خاطر ضعف ليگ هاي آنها بپرهيزند. آيا اين اظهارات را تاييد مي کنيد؟
ج: اين موضوع کمي فرق مي کند. در حال حاضر بيشتر بازيکنان خوب ايران از جمله ملي پوشاني که پيشنهاداتي از خارج دارند با من مشورت مي کنند. از آنجايي که من پيشرفت آنها را مي خواهم به آنها توصيه مي کنم که به جاي بازي در باشگاه هاي امارات اگر پيشنهادي از اروپا دارند، به تيم هاي اروپايي بروند. از شما مي پرسم، آيا دوست نداريد بازيکنان امارات در اروپا بازي کنند؟
س:اما علي دايي خودش از ليگ قطر شروع کرد؟
ج: مشکلي نيست چون در آن زمان من پيشنهادي از اروپا نداشتم. وقتي به قطر رفتم با لذت و آرامش کار کردم سپس در جام باشگاه هاي آسيا بازي کردم و بعد به آلمان رفتم. اکنون تکرار مي کنم، هر بازيکني که پيشنهادي از اروپا دارد بايد براي پيشرفت به آنجا برود چون بهتر از هر جاي ديگر است. به همين دليل تمامي بازيکنان آسيا دوست دارند به اروپا بروند که قلب فوتبال جهان است و مي توانند چيزهايي جديدي در آنجا ياد بگيرند. همه آسيا مسابقات ليگ هايي مثل بوندسليگا يا لاليگا را تماشا مي کنند اما ليگ برتر ايران يا ليگ امارات...
س: علي دايي، علي کريمي، جواد نکونام و مسعود شجاعي همگي در قطر و امارات بازي کرده اند و بعد به اروپا رفته اند. آيا فکر نمي کنيد رفتن مستقيم به اروپا سخت تر باشد؟
ج: کاملا با حرف شما موافقم. در آن زمان علي دايي يا علي کريمي، نکونام يا شجاعي هيچ پيشنهادي از اروپا نداشتند. من به قطر رفتم و از مسائل حاشيه اي دور ماندم و خوب تمرين کردم. اگر بازيکني اکنون به من بگويد که پيشنهادي هم از قطر و هم از اسپانيا دارد به او توصيه مي کنم که به اسپانيا برود و اين طبيعي است. من تجربه و پيشرفت بازيکنانم را مي خواهم که مي تواند به تيم ما در آينده کمک کند.
س: بگذاريد به دور اول مقدماتي جام جهاني برگرديم. تيم ايران به خاطر کسب نتايج ضعيف در مسابقات اول زير فشار رواني و رسانه اي زيادي بود. آيا فکر نمي کنيد ممکن است دوباره با چنين فشاري روبرو شويد؟
ج: همشه روي تيم ملي فشار هست. رسانه ها و مردم هميشه پيروزي مي خواهند. براي مثال اگر ايران امروز با برزيل بازي کند مردم دوست دارند ايران ببرد. در دور بعد هم با همين فشار مواجه خواهيم بود اما من با اطلاع از همه اين مسائل آمده ام که خود را وقف کنم. از نظر من سرمربي تيم ملي و خوشحال کردن 75 ميليون ايراني افتخار بزرگي است. خدا به هر کسي نعمت خدمت به مردمش را نمي دهد اما من اين فرصت را هم به عنوان بازيکن و هم به عنوان مربي داشته ام. دعا مي کنم بتوانم دوباره آنها را خوشحال کنم چون آنها هميشه از من حمايت کرده اند. اين تنها دليل آمدن من است، شايد اگر فرد ديگري به جاي من بود چنين مسووليت بزرگي را نمي پذيرفت. دوست دارم براي خوشحال کردن مردمم با اين تيم به جام جهاني بروم.
س: شما اعتقاد بسياري به بازيکنان جوان تيم ملي داريد. آيا چنين اعتمادي باعث فشار رواني روي بازيکنان نمي شود؟
ج: ما يک گروه واحد در تيم ملي هستيم و هميشه سعي کرده ايم از ايجاد فشار رواني روي بازيکنان جلوگيري کنيم. هميشه مسووليت تساوي ها و شکست ها را بر عهده مي گيرم اما پيروزي ها متعلق به آنهاست چون نهايت تلاش خود را انجام داده اند و تاکنون خيلي خوب کار کرده اند اما هرگز مشکلات خارجي و مسائلي را که مي تواند باعث ايجاد فشار رواني شود و روي عملکرد آنها تاثير بگذارد را به بازيکنان منتقل نمي کنيم.
س: بازيکنان تيم ملي در مسابقات رفت عملکرد خوبي نداشته و در مسابقات خانگي با مشکلاتي دست به گريبان بوده است اما اين مسئله در مسابقات برگشت برعکس است. نقاط ضعف تيم در کسب اين نتايج چه چيزهايي بوده است؟
ج: مشکل اصلي ما کمبود زمان بود. مدت زيادي فرصت براي تمرين با هم نداشتم. فقط هشت روز قبل از مسابقه با کويت تمرين کرديم. قبل از ديدار با امارات مسابقات ليگ ايران در فاصله زماني بسيار کوتاهي برگزار شده بود. فقط يک مسابقه دوستانه با زامبيا داشتيم اما مسابقات دوستانه بيشتري نياز داشتيم که جور نشد. با وجود اين بعد از دو مسابقه مقابل کويت و امارات روز به روز پيشرفت کرديم. در تهران اطلاعات خوبي در مورد امارات به دست آورديم و آنها را در العين شکست داديم و اين روند را با شکست سوريه در خاک خود ادامه داديم. اگر زودتر شروع مي کرديم قطعا نتايج بهترين مي گرفتيم. در حقيقت مسابقات رفت براي ما مثل ديدارهاي تدارکاتي بود.
س: گروه خود را با تيم هاي کره جنوبي و شمالي،‌ عربستان و امارات چگونه ارزيابي مي کنيد؟ آيا صعود خواهيد کرد؟
ج: تيم هاي بزرگي در گروه ما هستند. همه مسابقات براي ما بسيار سخت خواهند بود و بايد خود را براي حريفان قوي تر آماده کنيم. با توجه به تيم هاي ديگر اين گروه معتقدم که ما به عنوان تيم اول گروه صعود مي کنيم چون توانايي بازيکنان ما بيشتر از بازيکنان تيم هاي ديگر است.
س: شما تجربه بازي در تيم هاي حرفه اي اروپا مثل بايرن مونيخ را داريد. شما بعد از بازگشت از اروپا هم محبوب بوديد هم تاجر. درست است؟
ج: همشه سعي کرده ام در زندگي برنامه ريزي داشته باشم. مسائل شخصي، ورزش و همچنين امور تجاري را با هم قاطي نمي کنم. سعي مي کنم با برنامه ريزي دقيق و کمک خداوند به اين مرحله برسم. ممکن است ندانيد که من مدرک ليسانس از يکي از بهترين دانشگاه هاي ايران يعني دانشگاه شريف را دارم. اخيرا در رشته تربيت بدني فوق ليسانس گرفته ام و به زودي دکترا مي گيرم. در کنار همه اين فعاليت ها،‌ تجارت را هم ادامه خواهم داد. موفقيت نسبي من در زندگي به خاطر برنامه ريزي درست است. هميشه کساني مثل همسر خوبم که مرا تحمل کرده و خانواده و دوستان بسيار خوبم بوده اند که به من کمک کرده اند.
س: نقش خانواده شما و به خصوص پدرتان در موفقيت شما چيست؟
ج:‌من تمامي موفقيت هايم را مديون والدينم به خصوص پدرم هستم که اصلي ترين حامي من براي ادامه تحصيلات بوده است. وقتي در دانشگاه قبول شدم، او مرا براي ادامه فوتبال تشويق کرد و هميشه بهترين پيشنهادها را براي من داشت. او هميشه عاشق خانواده اش بود و من موفقيتم را مديون والدينم هستم.
س: ما با علي دايي صحبت مي کنيم که پله پله در دنياي فوتبال پيشرفت کرد و اکنون سرمربي تيم ملي کشورش است. هدف بعدي شما بعد از فوتبال چيست؟ آيا دنبال پست هاي اجرايي يا مديريتي هستيد؟
ج: واقعا کار در زمين فوتبال را دوست دارم. عاشق مربيگري هستم و کار در زمين را به مديريت پشت ميز ترجيح مي دهم. ممکن است روزي به مديريت روي بياورم اما قطعا در فوتبال خواهد بود. در حال حاضر همه فکر من هدايت تيم ملي و افزايش اطلاعات تکنيکي ام و شرکت در کلاس هاي مربيگري است.
س: بازي در اروپا آرزوي هر بازيکن يا مربي است. آيا فکر مي کنيد روزي بتوانيد يک مربي حرفه اي در اروپا شويد؟
ج: در حال حاضر تمام توجه من به تيم ملي است اما من هم مثل هر مربي ديگري در دنيا که به حضور و فعاليت در سطوح بالاتر حرفه اي است، نهايت تلاشم را براي مربيگري در اروپا انجام مي دهم.
س:‌ پيام شما براي بينندگان شبکه "دبي اسپورتس" چيست؟
ج: مي خواهم از مردم خوب امارات تشکر کنم. من يکسال در امارات بازي کردم و آنها هميشه مثل همين حالا که محبت خود را به من نشان داده اند. براي همه آنها آرزوي سلامتي و موفقيت مي کنم و از دبي اسپورت هم تشکر مي کنم.