ایلنا: مبارزه فلسطين با مبارزه ملت ما و همه ملتهاي مسلمان جهان پيوسته است و همچنين با مبارزه همه آزادي خواهان جهان ارتباط دارد و کسي نميتواند با ارزشهاي بنيادين استقلال، آزادي خواهي و مقاومت در برابر ظلم موافق باشد و احساس پيوستگي با ملت فلسطين نداشته باشد.
هيچ کس نميتواند به دنبال استقلال، آزادي و مقاومت در برابر ظلم باشد، اما با ملت فلسطين احساس همبستگي نکند. سرنوشت منطقه ما با سرنوشت مبارزه فلسطينيها گره خورده و هيچ خاورميانهاي و مسلماني نيست که اطلاعات و احساسي نسبت به اين مبارزه نداشته باشد و از ارتباط آن با سرنوشت ملتهاي اسلامي بيخبر باشد، ولي زماني که از نزديک به صحنه مبارزه نگاه ميکنيد؛ بيشتر از هميشه متوجه ميشويد که مبارزه انتفاضه تا انتها و تا آزادي کامل مردم فلسطين ادامه خواهد داشت. فلسطينيها را نميشود از بدنه جهان اسلام جدا کرد.
يادبودها و خاطرهها و آثار اسلامي انسانها را فرا ميخواند که در آن منطقه براي حيثيت، يکپارچگي و آزادي خود مبارزه را ادامه دهند.
آن چيزي که ملت را به مبارزه تشويق ميکند؛ ارزشهاي بنيادين است که گاه در جغرافيا، گاه آثار تاريخي و نمادي و مذهبي متجلي ميشود.
آن منطقه مملو از اين آثار است؛ مگر ميتوان قدس را از بين برد و ويران ساخت، مگر ميشود آثار اسلام و خاطرات مسلمانان را از بين برد، مگر ميشود خاطره جمعي مسلمانان را از بين برد.
گاهي از کنار مرز اسراييل غاصب و از کنار سرزمين فلسطين رد ميشويم و مطمئن ميشويم که جدا شدن اين نقطه از جهان اسلام امکانپذير نيست و هيچ نوع تلاش و سرکوبي نميتواند اين جدايي را ايجاد کند. جدايي زماني امکان پذير است که مساله اسراييل به نفع آمريکا و اسراييل تمام شود وگرنه اين تعارضها باقي ميماند.
هر نوع صلح، بحث و قراردادي که نتواند به اين واقعيت توجه کند به انجام نخواهد رسيد. آن طور که ما مسلمانان ميتوانيم درک کنيم، آثار و سابقه و خاطرات اين سرزمين آن را بخش جدايي ناپذيري از جهان اسلام قرار ميدهد.انتفاضه با هر فراز و فرودي تا زمان پيروزي کامل ادامه خواهد داشت.
با نگاهي به تحولات منطقه ميتوان گفت اقدامات آمريکا در منطقه نشان دهندهجهلي است در غرب، که نسبت به مسايل منطقه وجود دارد. آمريکا فکر ميکرد بعد از آمدن به عراق ميتواند مردم را تحت فشار قرار دهد و مردم برايش کف ميزنند.
آمريکا با اين هدف به منطقه آمد تا تغييراتي در منطقه ايجاد کند و رژيمهايي را به نفع خود بر سر کار بياورد و امنيت اسراييل را به صورت اساسي و استراتژيک تامين کند؛ ولي با مقاومت مردم عراق مواجه شد و مردم عراق نيروهاي آمريکايي را به عنوان اشغالگر نگاه ميکنند.
آمريکا در عراق هم براي باقي ماندن و هم بيرون آمدن مشکل پيدا کرده است و ادامه اين روند با تعهدي که آمريکا نسبت به ساختن عراق داده بود؛ متناقض است و اين خود گامي بلند در جهت منافع فلسطين است و ما بيش از پيش ارتباط سرنوشت عراق با فلسطين را درک ميکنيم.
هر عقبنشيني آمريکاييها در عراق به معناي سست شدن پايههاي نظام امنيتي اسراييل خواهد بود و هر نوع ماندن يا کشيده شدن آمريکا در منطقه موجب خسارتهاي زياد به منافع آمريکا خواهد بود. و اين مشکلي است که غرب و آمريکا براي خود به دليل عدم شناخت از معادلات خاورميانه، باورهاي مردم و ارتباطات آنها ايجاد کرده است.
خيال اين که مردم منطقه سلطه بيگانه را تحمل کنند؛ نشانه جهل آنها به واقعيتهاي منطقه و عدم فهم دروني آنها از تمدن اسلامي، گرايشها و باورهاي مردم در منطقه است آمريکاييها ميتوانستند جغرافياي منطقه، واقعيتها و آثار تمدن باقيمانده در فلسطين را ببينند و بدانند که نميشود در اينجا به راحتي ملتي را بسازند؛ زيرا شکست ميخورند.
مبارزه فلسطين با مبارزه ملت ما و همه ملتهاي مسلمان جهان پيوسته است و همچنين با مبارزه همه آزادي خواهان جهان ارتباط دارد و کسي نميتواند با ارزشهاي بنيادين استقلال، آزادي خواهي و مقاومت در برابر ظلم موافق باشد و احساس پيوستگي با ملت فلسطين نداشته باشد و يقينا تلاش مردم فلسطيني آثار پربرکتي خواهد داشت.