پادشاهي بهرام كرمانشاه و استقرار سپاه سوم در كابلدرپي درگذشت شاپور سوم، يازدهم مارس سال 388 ميلادي (بيستم اسفند) بهرام، برادر او و حكمران خطه كرمان، شاه ايران زمين شد و بهدليل علاقهاي كه به كرمان داشت در همه عمر لقب «كرمانشاه» را براي خود حفظ كرد.
مورخان رومي نيز در كتابهاي خود او را «بهرام كرمانشاه» نوشتهاند. از كارهاي مهم او امضاي يك معاهده صلح با امپراتوري روم است. اين شاه ساساني بهدليل آگاهيهاي فراوان از وضعيت مناطق آن سوي مرزهاي شرقي، استانداران استانهاي خاوري را از ميان ژنرالهاي ارتش انتخاب كرد و كابل را پايگاه سپاه سوم ايران قرارداد.
تظاهرات ساختگي ميدان توپخانه!بيستم اسفند 1296 براي سومين بار ظرف 11 روز چند صد نفر در ميدان توپخانه (مقابل ساختمان بانك انگليسي وقت) اجتماع كردند و بر ضددولت لندن شعار دادند. گردانندگان اين تظاهرات خواستار آن بودند كه لندن مانند روسيه قرارداد تقسيم ايران - سازشنامه مورخ اوت 1907 سن پترزبورگ منعقده ميان انگلستان و روسيه- را لغو كند و نظاميانش را خارج سازد.
تحولات بعدي نشان داد كه اين تظاهرات به اشاره سفارت لندن در تهران و با كمك ايادي مربوطه براي آماده ساختن مقدمات تنظيم قرارداد بعدي (معروف به قرارداد وثوقالدوله كه قراربود جاي سازشنامه سنپترزبورگ را بگيرد) و تحتالحمايه انگلستان كردن ايران و به دست گرفتن سرپرستي همه آن از سوي اين دولت صورت گرفته بود.
دولت روسيه كه كمونيستي شده بود سازشنامه سنپترزبورگ را لغو و نظاميان خود را از ايران فراخوانده بود و لندن كه ديگري رقيبي در صحنه نميديد آماده تحتالحمايه كردن همه ايران شده بود. چند سال بعد و پس از رد قرارداد وثوقالدوله در مجلس، تني چند از افرادي كه در تظاهرات توپخانه شركت كرده بودند، گفته بودند كه براي اين كار هربار «2تومان» دريافت كرده بودند و اصلا نميدانستند كه چه ميگويند. آنها نتوانسته بودند كسي را كه به آنان 2تومانها را داده بود معرفي كنند.
نامه بسيار جالب امپراتور چين به قباد ساساني«شيائو يان» امپراتور چين (از سال 502 تا 550 ميلادي) در مارس 521 پيامي براي قباد ساساني، شاه وقت ايران نوشت كه متن آن تا به امروز باقي مانده، به بيشتر زبانها ترجمه شده و يك سند تاريخي بسيار جالب است.
سفير ويژه شيائو فاصله نانژينك تا تيسفون از طريق خجند و سمرقند را در 3ماه طي كرده بود. شيائو كه بنيادگذار دودمان «ليانگ» است و 48 سال بر چين حكومت كرده در پيام خود نوشته بود: داشتن روابط نزديك، دوستي، تفاهم و همكاري با پارسيان و استقرار نمايندگيهاي دائمي 2دولت در پايتختهاي يكديگر براي او يك آرزوي ديرين و تحقق آن يك موهبت است.
ما چينيان شاگردان كنفوسيوس هستيم كه با زرتشت شما عقايد و نظرات مشترك داشته است. ما بودائي شدهايم ولي آموزشهاي انساني، اخلاقي و فرهنگي كنفوسيوس همچون خورشيد چراغ راهمان است.
استخدامهاي دولتي ما و انتصاب مقامات عينا برپايه آموزش كنفوسيوس و پس از يك امتحان دقيق صورت ميگيرد و همچنين برنامه دانشگاههاي ما. پيام سپس وارد امور سياسي ميشود و بسيار مفصل است.
ايران و چين در دوران حكومت اشكانيان روابط بسيار صميمانه و تنگاتنگ با يكديگر داشتند كه در دوران ساسانيان ادامه يافته بود اما درگيري ايران با هونها، براي مدتي راههاي ارتباطي ميان ايران و چين و بهويژه جاده ابريشم را در آن سوي سيحون (سيردريا) ناامن ساخته و مبادله سفير دچار اخلال شده بود.
منبع: همشهری آنلاین