دن فابيو را چه شده است؟

عصر ايران ورزشي، عباس خادم الحسيني - وقتی بر خلاف انتظار کار تیم ملی انگلستان مقابل الجزایر گره خورد، تازه همه کارشناسان فوتبال به فکر فرو رفتند و به دنبال دلیل ناکامی انگلیسی ها گشتند.

انگلیس بد بازی می کرد، کسل کننده بود، پراشتباه بود و بی صلابت، چرا؟

چه دلیلی برای توجيه این نمایش مي توان یافت؟

در ترکیب تیم ملی انگلستان مهمترین نکته ای که جلب توجه می کند عدم وجود یک دروازه بان طراز اول و مطمئن است.

پس از آنکه سه شیرها در مقابل آمریکا با نتیجه 1 بر 1 متوقف شدند و رابرت گرین دروازه بان این تیم آن اشتباه فاجعه آميز  را انجام داد همه به اتفاق تمام تقصیرها را به گردن گرین بخت برگشته انداختند .

آنقدر آن موضوع در محافل خبری کشور انگلستان و حتی جهان بازتاب داشت که کسی در این میان حرفی از این نزد که این انگلیس تیم بی حالی است و چابک نیست و خوب بازی نمی کند.

اما این تیم در مقابل الجزایر گرین را نداشت که مقصر شناخته شود و اینجا بود که همه نگاه ها به ناهماهنگی تیمی انگلیسی ها آگاه شدند.

آیا مشکل انگلیس در مقابل الجرایر مصدومیت فردیناند و دیگر بازیکنانش در خط دفاع بود؟

بعید است، چرا که الجزایر آنچنان به دفاع این تیم فشار وارد نکرد تا بتوان دفاع را مقصر شناخت.

اما به راستی مشکل بد بازی کردن تیم فابیو کاپلو چیست؟

1- در تاکتیک 4-4-2 که تیم ملی انگلیس بازی می کند باید دو دفاع کناری چپ و راست بسیار سرعتی و تکنیکی باشند و علاوه بر کار دفاعی بار عظیمی از حملات از جناحین را به دوش بکشند، ولی انگلیس فقط در جناح چپ به سبب حضور اشلی کول از امتیاز برخوردار است و عملاً مثال هواپیمایی می ماند که فقط یک بال دارد چرا که در سمت راست گلن جانسون نه تنها نمی تواند در حمله حضوری موثر داشته باشد بلکه در پاره ای از اوقات هم حتی در کارهای دفاعی هم اشتباه می کرد.

2-حرف و حديث  در باب اینکه جرارد و لمپارد در کنار هم نمی توانند آن کارایی لازم را داشته باشند زیاد است و به اعتقاد خیلی ها آن ها به جهت خصوصیات مشابهی که دارند یکدیگر را خنثی می کنند و همین امر موجب می شود که نتوانند آن طور که در باشگاه هایشان می درخشند و مفید هستند برای تیم ملی کشورشان هم مفید واقع شوند.

3- اما مهمترین چیزی که وجود دارد و مثل آتش روح و تن هواداران بریتانیایی را می سوزاند زوج کناری وین رونی است که واقعاً چیزی است که کسانی را هم که طرفدار این تیم نیستند و فقط بازی های انگلیس را تماشا می کنند را نااميد مي سازد .

 امیل هسکی کسی است دوران فوتبالش به پایان رسیده است و آن تحرک لازم را در خط حمله نمی تواند داشته باشد . او حتی شم گلزنی خوبی هم ندارد و طبق آمارها وی از 60 بازی ملی که به انجام رسانده است فقط 7 گل زده است که برای یک مهاجم نوک چیزی در حد یک فاجعه است.

امیل هسکی شاید می توانست یک ذخیره باشد نه اینکه از ابتدا در ترکیب قرار بگیرد و به صورت ثابت بازی کند.

4- عدم تمرکز وین رونی را هم می توان یکی از علل بد بازی کردن تیم ملی انگلستان دانست . پیش از جام جهانی همه از این سخن به میان می آوردند که این جام متعلق به رونی است اما  در عمل 180 درجه خلاف این گفته را مشاهده می کنیم .

انگار آن قسمت آماده و چابک رونی در انگلستان جا مانده است و وی آن را با خود به جام جهانی نیاورده است . شاید هم حضور هسکی در کنار رونی باعث شده است که رونی نتواند مانور لازم را داشته باشد و آزادانه حرکت کند و کنترل امور را در دست بگیرد.

5- اما بی شک مهمترین علت ناکامی یک تیم جدای از عملکرد بازیکنان سرمربی یک تیم است . فابیو کاپلو، آن ایتالیایی همیشه پیروز در تیم ملی انگلستان دارد چه کار می کند؟

انگلیس در مرحله انتخابی جام جهانی چنان خوب و قاطع ظاهر شد و چنان راحت به جام جهانی آمد که همه را بر آن داشت که این تیم را از مدعیان اصلی کسب قهرمانی بدانند اما در این دو بازی که این تیم در این تورنمنت انجام داده است نه تنها نشانی از آن تیم نیست که بیم آن نیز می رود که حتی از گروهشان نیز حذف شوند.

یکی از وظایف اصلی سرمربی به غیر ا ز ارنج تیم، القای روحیه تیمی به بازیکنانش است که به نظر می رسد کاپلو در این امر نتوانسته است موفق عمل کند چرا که هیچ روحیه تیمی و عطش پیروزی در بین بازیکنان دیده نمی شود.

این مساله باعث می شود به این نکته شک کنیم و از خود سوال کنیم که آیا کاپلو صرفاً مربی باشگاهی است و فقط در آنجا نتیجه می گیرد و این مربی نمی تواند در عرصه ی ملی نیز موفق ظاهر شود؟

ارنج اشتباه کاپلو و اصرار وی بر استفاده از هسکی در خط حمله و همچنین تعلل در تعویض ها و عدم توانایی وی در تغییر آهنگ بازی  این سوال را در ذهنمان پررنگ تر می کند که کاپلو را چه شده است؟

با همه ی این حرف ها باز هم نمی توان به این زودی این نتیجه گرفت . شاید انگلیس به یکباره به به خود بیاید و بتواند به مراحل بالاتر بیاید.


شاید هم اتفاقی جالب رخ بدهد و انگلیس کاپلو قهرمان شود... شاید!