پسرک خردسال با رفتن به مدرسه از حادثه دلخراشی که انتظارش را میکشید جان سالم به در برد.
به گزارش فارس، مجید- پ 33 ساله ساکن منطقه فراشمحله بهشهر صاحب سه فرزند پسر به نامهای ایلیا 7.5 ساله، ارشیا 4 ساله و شعیب 17 ماهه است.
همسرش صدیقه السادات موسوی 26 ساله است. مرد جوان بهدلیل اعتیاد به ماده افیونی شیشه، زندگی را بر خانواده خود و همسرش به جهنم تبدیل کرده بود تا حدی که همسایگان همواره شاهد نزاعهای وقت و بیوقت آنها بودند.
صدیقه که بارها از شوهرش کتک میخورد و شاهد رفتارهای غیرعادی او بود گاهی به منزل پدر پناه میبرد و به مادرش میگفت؛ آخر، مجید مرا با چاقوی بزرگی که در خانه دارد، میکشد. همسر جوان همیشه انتظار مرگ را میکشید و همیشه او و خانوادهاش تهدید به مرگ میشدند. اما اطرافیان به او دلداری میدادند و میگفتند؛ نه اینطور نیست، او تو را دوست دارد.
شکایتهای همسر و خانواده همسر مجید به دادگاه و شهربانی هم فایدهای نداشت و او همچنان زیر همه تعهداتش پا میگذاشت.
اما امروز صبح، حادثهای در کمین خانه نشسته بود. مجید دست پسرش ایلیا را گرفت و مثل خیلی از روزهای دیگر او را به سرویس مدرسه رساند و به خانه بازگشت.
آنطور که در بازسازی صحنه اولیه جرم به بازپرس مربوطه گفت این بود که بعد از رساندن پسرش به سرویس مدرسه و بازگشتن به خانه، رفتارهای غیرمعمول ناشی از مصرف شیشه در صبحدم باعث اعتراض همسرش شد. او تمام خانه را به هم ریخت. به سمت همسرش حملهور شد و او را به باد کتک گرفت.
همسرش به او گفت؛ مرا بکش و راحتم کن. او هم که دیگر عقل و هوشیاریاش را از دست داده بود با خفه کردن همسرش و وارد آوردن ضربات متعدد چاقو، او را به قتل رساند.
سپس با همین روش پسران خردسالش را به قتل رساند و بعد هم به بیرون از منزل رفت و با فریاد کشیدن و بر سر کوبیدن همسایهها را از جنایت هولناکش مطلع ساخت.
دقایقی بعد، ماموران در محل حادثه حاضر شدند. کسی پاسخی نمیداد. همه از حادثهای که پیش آمده بود در وحشت و ناباوری به سر میبردند.
ساعاتی بعد، پیکرهای خونین برای بررسیهای بیشتر و اعلام عامل اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شدند.
جمعیت بهتزده، با چشمانی نگران و سوال برانگیز آمبولانس و خودروهای ماموران را تعقیب میکردند.
ایلیا پسر بزرگ خانواده که تازه هفت بهار از زندگیاش میگذرد، حالا بدون پدر و مادر و برادرانش باید زندگی کند.
نمیدانیم چه آیندهای انتظارش را میکشد اما اگر ایلیا امروز به مدرسه نمیرفت بیشک او هم قربانی جنایت پدر میشد.