۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد ۱۴۴۱۴۲

سیاستمدارتر شده‌ام!

مورینیو شور و شوق شگفت‌انگیزی دارد و هر روز سخت تلاش می‌کند تا روحیه تیم را بسازد و از تیم گروهی بسیار صمیمی تشکیل دهد.
 گل – فرانک لمپارد در مصاحبه‌ای با روزنامه سان به صحبت درباره مسائل مختلفی پرداخته است.

 
راب بیزلی: قرار بود تنها دو هفته از میادین دور باشی، اما دو هفته تا حالا شده دو ماه. آیا در 32 سالگی سرانجام بدنت دارد پیر شدن را حس می‌کند؟

لمپارد: البته بهبودی من پس از جراحی اولیه کمتر از دو هفته طول کشید، اما در جریان این بهبودی یک تاندون من پاره شد که آسیبی جدی است و به همین دلیل این تاخیر به وجود آمد. چه 22 ساله باشید و چه 32 ساله، این مصدومیت 12 هفته طول می‌کشد تا بهبود یابد ولی من مصمم هستم آن را سریع‌تر انجام دهم. البته من واقع‌گرا هستم و می‌دانم که انسانم و همه ما پیر می‌شویم، اما من هنوز مسیری بسیار بسیار طولانی در دوران بازی پیش رو دارم.

شاید چون همیشه آن قدر خوش‌اقبال، آماده و باثبات بوده‌ام که حالا که چند ماه نیستم مردم دارند این طور نتیجه‌گیری می‌کنند.

من بسیار به آمادگی خود باور دارم. من احتمالا حالا نسبت به بازی اول فصل مقابل وست‌بروم آماده‌تر شده‌ام.

وقتی پیر می‌شوید، باید روش تمرین خود را تغییر دهید. کار در سالن بیشتر می‌شود و در زمان‌های مناسب باید بیشتر استراحت کند، اما من مشتاق بازی‌ام.

این مصدومیت برای من کابوسی واقعی بوده ولی من در ده سال گذشته ناامیدی‌های واقعی دیگری داشته‌ام و به نظرم نباید خیلی شکایت کنم. اما حالا احساس بدبختی دارم، چون به نظرم مصدومیت دیگر بس است!

 
پل اسکولز از فوتبال ملی خداحافظی کرد تا دوران حضورش در منچستریونایتد را بیشتر کند. او در نزدیکی 36 سالگی هنوز هم قدرتمند است. آیا زمان آن نرسیده از تیم ملی کناره‌گیری کنی تا روی چلسی تمرکز کنی؟

قطعا نه و من بی‌تردید این کار را نخواهم کرد. به نظرم خیلی اغراق می‌کنند که می‌گویند بازی‌های ملی را باید کنار گذاشت تا در سطح باشگاهی مدت بیشتری بازی کرد. ما درباره چهار یا شش دوره تعطیلات در طول سال صحبت می‌کنیم. بگذارید بگویم که وقتی دیدارهای ملی فرامی‌رسد در چلسی چه اتفاقی می‌افتد. به بازیکنان غیرملی‌پوش چهار روز مرخصی می‌دهند که عالی است. اما وقتی برمی‌گردید باید جان بکنید تا آن تعطیلات جبران شود.

پس اگر در کنار تیم انگلیس باشیم تقریبا همان قدر سخت تلاش خواهم کرد. شاید هم بگویند در این فرصت تعطیلات، بازیکن آرامش ذهنی پیدا می‌کند و چند سال بیشتر می‌تواند بازی کند. اما نه. پائولو مالدینی را به خاطر می‌آورم که مدت خیلی، خیلی زیادی برای باشگاه و کشورش بازی کرد. او در 39 سالگی هم هنوز 40 بازی در سال انجام می‌داد. پس پرسش اصلی این نیست که می‌خواهید دوران بازی طولانی‌تری داشته باشید یا نه. مساله این است که آیا می‌خواهید برای کشورتان بازی کنید یا نه. پاسخ برای من بله است!

 
چلسی بدون تو عالی کار کرده. نگران برگشتن به تیم نیستی؟

نه واقعا. البته نه این که اعتماد به نفس زیادی داشته باشم. من مربی را می‌شناسم و او بسیار به من اعتقاد دارد.

او همیشه از من می‌پرسد: "پس کی خوب می‌شوی؟ به بازی لیورپول می‌رسی؟"

پاسخ این است که "نه"، اما از بازگشت دور نیستم. این که مستقیما به ترکیب تیم برگردم تصمیم من نیست، اما من بی‌نهایت مشتاقم که بازی کنم چون دلم برای بازی تنگ شده است. می‌دانم که باید بسیار تلاش کنم و باید به مربی نشان دهم حتی می‌توانم به این تیم هم چیزی بیفزایم.

 
وقتی به شما گفتند چلسی پاداش بازیکنان را در این فصل کم می‌کند چه واکنشی داشتی؟

همه چیز در نهایت دوستانه حل شد. ما به عنوان بازیکنان چلسی احترامی کامل برای کارهایی قائلیم که رومن آبراموویچ، مالک باشگاه برای باشگاه انجام داده است.

ما فاتح دوگانه نمی‌شدیم، از قهرمانی در لیگ برتر لذت نمی‌بردیم و به فینال لیگ قهرمانان نمی‌رسیدیم، اگر او و گشاده‌دستی‌اش نبود. ما باید درک کنیم که باشگاه در آینده باید دخل و خرجش به هم بخواند و از اوضاع اقتصادی هم باخبر هستیم. این اتفاق در شرایطی روی داد که بعضی از افراد شاغل در چلسی شغلشان را از دست دادند. پس ما به عنوان فوتبالیست‌های خوش‌اقبال – شاید هم بیش از حد خوش‌شانس – هرگز درباره خواسته‌هایمان پافشاری نکردیم.

 
صحبت اوضاع بد اقتصادی شد، آیا توجیهی برای دستمزد 250 هزار پوند در هفته وین رونی داری؟

قرار نیست من درباره حقوق دیگران و این که چگونه آن را می‌گیرند صحبت کنم. البته ما باید به شرایط بد اقتصادی توجه کنیم، اما هر فرد شاغل ارزش پولی را دارد که کارفرمایش می‌خواهد به او بدهد.

به نظرم وین یکی از بهترین بازیکنان دنیاست و شایسته هر دستمزدی است که به خاطر حضور در میادین می‌گیرد. باید صحبت‌های منفی درباره او را قطع کرد و از این گفت که او چه بازیکن خوبی است.

 
می‌گویند چلسی فرناندو تورس و استیون جرارد را می‌خواهد. کدام را انتخاب می‌کنی؟

روشن است که اگر فرصت داشته باشیم هر دو را. هر دو نفر بازیکنان بزرگی هستند. اما به من بازیکن ربط ندارد که چلسی چه کار می‌خواهد بکند.

وقتی هم به تیم می‌نگریم می‌بینیم دیدیه دروگبا و نیکولاس آنلکا را داریم و سالومون کالو و دانیل استاریج هم ذخیره‌های آنها هستند. در خط میانی هم میشل اسین، فلوران مالودا، جان اوبی میکل و من هستیم. پس پرسش واقعی این است که آیا به آنها نیاز داریم؟ پاسخ من نه است.

 
آنچلوتی، یا مورینیو؟

پاسخ روشنی ندارم چون هر دو نفر مربیانی رویایی هستند. مورینیو شور و شوق شگفت‌انگیزی دارد و هر روز سخت تلاش می‌کند تا روحیه تیم را بسازد و از تیم گروهی بسیار صمیمی تشکیل دهد.

او همیشه با همه افراد بیرونی می‌جنگد. او شخصیت فوتبالی و دوران بازی من را به سطحی متفاوت رساند و همیشه از او ممنونم.

حالا آنچلوتی مربی ماست و سرانجام باشگاه را به آن سطح رسانده، اما با روشی کاملا متفاوت. او آرامش خاصی دارد و به نظر نمی‌رسد چیزی پریشانش کند. او بسیار خونسرد است و به راحتی می‌توان با او کنار آمد.

ما به خوبی به سبک او خو گرفته‌ایم و به روش متعادل زیبای او به خوبی واکنش نشان داده‌ایم. او هرگز در رختکن خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت نیست و این رفتار به همه سرایت کرده. او جنتلمنی واقعی هم هست.

 
دوست داری کدام سقوط کند، لیورپول یا وستهم؟

(می‌خندد) این هم از آن مصاحبه‌هاست! جواب من در هر صورت به ضرر من است. اگر هر پاسخی بدهم، هزار طرفدار لیورپول یا وستهم به در خانه‌ام می‌آیند.

پس پاسخی دیپلماتیک می‌دهم و می‌گویم بیشتر به این علاقه دارم که خود ما چه می‌کنیم، تا به این که در دیگر باشگاه‌ها چه می‌گذرد. می‌دانم این پاسخی سیاستمدارانه است، اما وقتی وستهم را ترک کردم حرفی از روی بی‌احتیاطی زدم و یاد گرفتم که نمی‌توان چنین حرف‌هایی زد. باید تنها به فکر خود بود. پس معذرت می‌خواهم، من خیلی وقت است درگیر چنین مسائلی نمی‌شوم.

 
چهار تیم برتر این فصل کدام‌ها هستند؟

چلسی، منچستریونایتد، آرسنال و تاتنهام یا منچسترسیتی. این دو تیم امتیاز و تفاضل گل یکسانی خواهند داشت و مجبورند برای رده چهارم پلی‌آف برگزار کنند.

 
چقدر درباره ماجرای آن گل جام جهانی فکر می‌کنی؟

کمی فکر می‌کنم، حتی همین حالا. در تابستان بسیار به آن اندیشیدم. هر جا می‌رفتم درباره‌اش صحبت می‌کردند.

این هفته درباره‌اش فکر نکرده بودم ولی وقتی بازی‌های لیگ قهرمانان را دیدم و دروازه‌بان آلمان را دیدم که در شالکه بازی می‌کرد خاطراتش برایم زنده شد.

خیلی ناراحت‌کننده است. می‌دانستم که توپ گل شده و کاملا مطمئن بودم توپ از خط گذشته. آن گل من بود و شایسته‌اش بودم. آن گل بازی را تغییر می‌داد. می‌دانم که ذهنیت هر دو تیم عوض می‌شد.

از نظر شخصی هم با نگرفتن آن گل من هیچ گلی در جام جهانی نزده‌ام – البته به صورت رسمی! اما حداقل می‌توانم بگویم از هر بازیکن دیگری که در جام جهانی گل نزده به گل‌زدن نزدیک‌تر بوده‌ام!

 
فابیو کاپلو پس از جام جهانی چقدر عوض شده؟

من تنها در بازی با مجارستان حضور داشتم ولی او نسبتا آرام بود. به نظرم تلاش زیادی کرده بود که حسش را عوض کند و حس خوبی پیدا کرده بود.

ممنون.

 
ارسال به دوستان
وبگردی